اعتراف به قتل پیک برای ازدواج باهمسرش
مردی که متهم است برای ازدواج با زنی جوان، شوهر وی را با همدستی یکی از دوستانش به قتل رسانده است به زودی محاکمه میشود.
۲۹تیرماه امسال، راننده یک خودروی سواری، مأموران پلیس را از کشف جسد مرد جوانی در بزرگراه شهید سعیدی باخبر کرد و گفت: در حال رانندگی بودم که متوجه شدم مردی روی زمین افتاده است. توقف کردم و جلو رفتم، دیدم آن مرد خونین است و احتمال دادم که به قتل رسیده باشد که پلیس را با خبر کردم.
با حضور مأموران در محل، جسد به دستور قضایی برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی فرستادهشد تا اینکه مشخص شد جسد متعلق به مرد ۳۰ساله به نام مهران است که با ضربات چاقو کشته است.
به این ترتیب خانواده مهران مورد تحقیق قرار گرفتند. همسر ۲۵ساله او به نام پروانه گفت: شوهرم پیک موتوری و شبها هم نگهبان خوابگاه دختران بود. او آخرین بار با مرد جوانی قرار ملاقات داشت. مهران آن شب از خانه بیرون رفت تا اینکه جسدش کشف شد. نمیدانم چه کسی با چه انگیزهای او را به قتل رسانده است.
با ثبت این اظهارات، پلیس در بررسیهای بیشتر به رابطه پنهانی همسر مقتول با مردی به نام ماهان پی برد، بنابراین ماهان ۲۹ساله تحت تعقیب قرار گرفت و در اسلامشهر بازداشت شد.
ماهان وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، ابتدا مدعی شد از ماجرای قتل اطلاعی ندارد تا اینکه در بازجوییهای فنی به قتل با همدستی یکی از دوستانش به نام سیاوش اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل با پروانه در فضای مجازی آشنا شدم. او میگفت مجرد است و در شبکه بازاریابی هرمی مشغول به کار است.
همین باعث شد رابطه ما ادامه داشته باشد تا اینکه به او گفتم مواد مخدر گل مصرف میکنم. او اعتراضی نکرد و درباره مصرف گل از من سؤال کرد. این گذشت تا اینکه روزی با هم قرا ر گذاشتیم و حضوری همدیگر را دیدیم. آن قرار باعث شد به او علاقمند شوم تا اینکه با خانوادهام درمورد ازدواج با پروانه صحبت کردم.
متهم ادامه داد: خانوادهام مخالفتی نکردند تا اینکه روزی پروانه تماس گرفت و گفت دروغ گفته و متأهل است و دو فرزند دارد. از شنیدن این حرف شوکه شدم به همین خاطر به دیدنش رفتم و با او در این مورد صحبت کردم که پروانه گفت شوهرش اعتیاد دارد و قصد دارد از او جدا شود. چند روزی که گذشت پروانه به دیدنم آمد و پیشنهاد داد تا شوهرش را به قتل برسانیم.
از آنجائیکه قصد داشتم با او ازدواج کنم قبول کردم. متهم در خصوص قتل گفت: آن روز طبق نقشه با شوهر پروانه تماس گرفتم و از او خواستم تا بستهای را به محلی در نزدیکی کوره آجرپزی ببرد.
سپس همراه دوستم، سیاوش به آن محل رفتیم. وقتی مقتول به آنجا آمد جلو رفتم و گفتم پلیس هستم و از اقوام همسرش هستم. بعد با او صحبت کردم تا قانع شود پروانه را طلاق بدهد، اما او قبول نکرد و کار به درگیری رسید. آنجا بود که با چاقو چند ضربه زدم. مقتول قصد فرار داشت که دوستم هم با چاقو چند ضربه زد.
وقتی مقتول روی زمین افتاد. با سیاوش فرار کردیم. با اقرارهای متهم، دوستش نیز بازداشت شد. پس از اعتراف دو متهم، همسر مقتول بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت. او در توضیح گفت: متهم دروغ میگوید او خودش برای اینکه با من ازدواج کند، پیشنهاد قتل را داد و خودش طراح نقشه بود.
با درخواست قصاص از سوی اولیایدم، ماهان و سیاوش به اتهام مشارکت در قتل و زن جوان نیز به اتهام معاونت در قتل راهی زندان شدند و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. به این ترتیب سه متهم به زودی در شعبهدهم دادگاه محاکمه خواهند شد.
منبع: روزنامه جوان
68
همين داستانو با اسامي ديگه بازم نوشته بوديا،خبر فوري
میگم اشنا بود! یه چیزیش ولی این وسط توی عنوان فرق می کرده که این یکی رو هم خوندم. نامها هم خدا رو شکر نه تو ادم کشی نه تو دزدی هیچ کدام غیر پارسی نیستند! سیاوش و ماهان و مهران و پروانه خانم و آنهای دیگر هم که فریبرز وسهیلا و فریدون و مهناز و ...مانده ام پس این امار که می گویند بیشتر چه نامهایی برای فرزندان در کشور از دیرباز برگزیده میشده از کجا آمده؟!!
میگم خدایی مسول یارانه کیه که چند ساله اونو ثابت با۴۵هزار نگه داشته مملکت رو بدین دست اون