پرت کردن پدر از بالکن بعد از درگیری در تهران
پسر جوانی متهم است که پس از درگیری با پدرش او را از بالکن پرت کرده و کشته است.
رسیدگی به این پرونده از یکسال پیش با خبر سقوط مرگبار مرد میانسالی بهنام سیروس از طبقه سوم خانهاش آغاز شد.
مأموران پس از حضور در محل و تحقیقات اولیه متوجه شدند که وی پیش از سقوط با یکی از پسرانش بهنام سهراب درگیر شده است. البته سهراب ادعا میکرد که پدرش خودکشی کرده است.
با این حال مادرش به مأموران گفت: همسرم پس از درگیری با سهراب از طبقه سوم به پایین پرت شده و او عامل قتل سیروس بوده است.
پسرم در طبقه پایین خانه ما زندگی میکند و مدام با پدرش بحث و جدل داشتند. چند ساعت قبل از این اتفاق آنها باهم دعوا کردند و پس از آن صدای افتادن چیزی به داخل حیاط را شنیدم که وقتی از پنجره به پایین نگاه کردم دیدم همسرم سیروس در حالی که خون زیادی از او رفته بود در وسط حیاط افتاده است.
با این اظهارات سهراب بازداشت شد و تحقیقات تکمیلی نشان میداد که علت درگیری پدر و پسر بر سر خرید یک گوشی همراه گرانقیمت بوده. سهراب مدتی قبل از حادثه از پدرش پول گرفته و گوشی گرانقیمتی خریده بود اما وقتی پدرش متوجه ماجرا شد با او درگیر شده است.
سهراب نیز مدتی بعد همان گوشی گرانقیمت را به مبلغ بسیار کمی فروخته و همین موضوع موجب عصبانیت بیشتر پدرش شده و به همین خاطر در خانهاش را قفل کرده تا سهراب نتواند به خانهشان رفت و آمد کند و این مسأله باعث دلخوری و عصبانیت سهراب و در ادامه کشمکش میان آنها شده است.
در ادامه بررسی صحنه جرم حاکی از آن بود که حفاظ میلهای بلند تراس مانع از خودکشی بوده و به نظر میرسد که فردی او را به پایین پرت کرده است.
ضمن اینکه تن پیمایی انجام شده روی متهم نیز نشان داد که پیش از مرگ جدال فیزیکی داشته است.
مستندات و شواهد موجب شد تا دادسرا سهراب را مجرم تشخیص داده و پروندهاش با کیفرخواست قتل عمد به شعبه ۲ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شود. در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم که خواهر و برادر متهم بودند نسبت به او اعلام گذشت کردند.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من منکر درگیری با پدرم نیستم، اما هرگز راضی به مرگ او نبودم. من پدرم را دوست داشتم. درست است که هیچ وقت احترامی بین ما نبود اما من پدرم را نکشتم. ما همیشه سر پول با هم بحث و درگیری داشتیم.
آن روز هم وقتی به خانه پدرم رفتم و دیدم در خانه را به روی من قفل کرده عصبانی شدم و داد و فریاد کردم، پدرم در را بازکرد و ما باهم درگیر شدیم.
ولی پس از دقایقی من به واحد خودم رفتم و چند لحظه بعد هم با صدای جیغ مادرم متوجه شدم که پدرم خودکشی کرده است.
پس از اظهارات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: ایران
68
اعدامش کنین پسره ی لندهورو.اینم جزیی از جوونای مفت خور و راحت طلبه.