نبش قبر مقتول برای اثبات نسبت اولیای‌دم
پرونده مرد تاجری که هشت‌سال قبل به قتل رسیده‌بود با درخواست خواهر او برای نبش قبر و اثبات نسبت اولیای‌دم وارد مرحله تازه‌ای شد.
۱۲ اردیبهشت‌سال۹۱، مأموران کلانتری۱۲۵ یوسف‌آباد، از قتل مرد میانسالی در خانه‌اش باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به حجت ۵۷ساله بود که با شلیک گلوله به سرش کشته شده بود.
همسر این مرد به نام اشرف که در محل حضور داشت مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: امروز همراه دختر و پسرم به خانه خواهرشوهرم رفته بودم.
حجت در خانه تنها بود و وقتی به خانه برگشتم هر چه در زدم او در را باز نکرد. سپس با کلید در را باز کردم که با جسد خونین شوهرم روبه‌رو شدم.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، تلاش برای یافتن عامل یا عاملان قتل آغاز شد تا اینکه پس از گذشت شش سال از حادثه مردی به مأموران پلیس خبر داد که قاتل حجت باجناق او است که با همدستی همسر مقتول دست به جنایت زده‌اند.
با ادعای مرد جوان همسر مقتول بازادشت شد و به قتل با همدستی شوهر خواهرش اعتراف کرد و گفت: شوهرم قبلاً ازدواج کرده‌بود، اما بچه دار نمی‌شد، که همسرش را طلاق داد و به خواستگاری من آمد.
او ۲۰ سال از من بزرگتر بود و تاجر آهن بود به همین خاطر با او ازدواج کردم، اما بعد از شروع زندگی فهمیدم مرد بداخلاقی است.
این اواخر رفتار‌های او بدتر هم شده بود به طوری که دیگر تحمل زندگی با او را نداشتم. هر بار هم اعتراض می‌کردم می‌گفت بهتر است طلاق بگیرم که از او کینه به دل گرفتم.
وی درباره نقشه قتل گفت: یک روز با خواهرم صحبت کردم و خواستم شوهرش مرا کمک کند تا اینکه در سفری که به شمال داشتیم خودم با سیامک صحبت کردم و نقشه قتل را طراحی کردیم.
روز حادثه طبق نقشه شوهرم را مسموم و بیهوش و به همراه دختر و پسرم خانه را ترک کردم. سپس سیامک وارد خانه شد و با اسلحه حجت را به قتل رساند.
با اعتراف متهم، باجناق مقتول نیز بازداشت شد و با اعتراف به قتل گفت: مقتول مرد بداخلاقی بود. فکر می‌کردم به دختر من هم نظر دارد که با همدستی همسرش او را به قتل رساندم.
بعد از بازسازی صحنه جرم، سیامک به اتهام مشارکت در قتل و همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل، خواهر اشرف نیز به اتهام تحریک برای قتل راهی زندان شدند، تا اینکه پرونده با اعلام رضایت از سوی فرزندان مقتول از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه روی میز هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه قرار گرفت.
ابتدای جلسه خواهر مقتول ادعای عجیبی مطرح کرد و گفت: برادرش بچه دار نمی‌شد و دختر و پسری که اعلام گذشت کرده‌اند فرزندان برادرش نیستند.
با طرح این ادعا پرونده برای تحقیقات بیشتر به دادسرا فرستاده شد تا پس از نبش قبرو گرفتن آزمایش DNA از جسد مشخص شود فرزندان مقتول که متهمان را بخشیده‌اند متعلق به وی هستند یا نه.
منبع: روزنامه جوان
68
