سرقت مسلحانه از طلا فروشی در ۶۰ ثانیه
اعضای یک شبکه سرقت متهم هستند با دستبرد به چند طلا فروشی ۲۰کیلو طلا سرقت کردهاند. سارقان هر سرقت را در ۶۰ ثانیه انجام میدادند. آنها یک به یک بازداشت شدند.
ظهر روز سهشنبه ۲۸مردادسال گذشته یک دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ نقرهای بلوار ۳۰ متری باقرشهر شهرری را مسدود کرد.
لحظاتی بعد چهار مرد نقابدار که دو نفر از آنها اسلحه کلاشنیکف و یکی از آنها تبر به دست داشت از خودرو پیاده شده و همزمان با تیراندازی هوایی و ایجاد وحشت عمومی به سمت یک مغازه طلافروشی حمله کردند.
حمله سارقان خیلی سریع اتفاق افتاد و آنها خیلی زود وارد مغازه شدند. مرد طلافروش هر چند از حضور سارقان غافلگیر شد، اما موفق شد مخزن دسترسی سارقان به طلاها که ایمنی بالایی داشت را روی سارقان ببندد و آژیر خطر را به صدا درآورد.
سارقان مسلح در حالی که یکی از آنها گونی خودش را هم برای سرقت طلاها آماده کردهبود، وقتی با بنبست مواجه شدند فرار را بر قرار ترجیح داده و از محل فرار کردند.
با حضور پلیس در محل تحقیقات برای شناسایی و بازداشت سارقان به جریان افتاد. خیلی زود مشخص شد که خودروی سارقان و پلاک آن سرقتی بوده، با این حال بررسیها در این باره ادامه پیدا کرد. کارآگاهان ادارهیکم پلیسآگاهی با بررسی فیلمدوربینهای مداربسته در این باره تحقیقات بیشتری انجام دادند.
در بررسیهای پلیس مشخص شد که چند سرقت مسلحانه به این شیوه در غرب استان تهران افتاده و سارقان پس از سرقت از طلافروشیها فرار کردهاند. سارقان سه ماه متوالی موفق شده بودند در سه سرقت انجام شده موفق عمل کنند.
یکی از سرقتها ۲۴خرداد سال۹۹ در منطقه ملارد، دومین سرقت ۱۷تیر ماه همان سال در شهرستان بهارستان و سومین سرقت هم ۱۶مرداد در شهرستان اسلامشهر اتفاق افتاده بود و موفق شده بودند ۲۰کیلو طلا به ارزش ۲۰میلیارد تومان به سرقت ببرند با این حال تلاشهای پلیس برای بازداشت آنها ناکام مانده بود.
کارآگاهان پلیس بعد از بررسی فیلمهای سرقت اطمینان پیدا کردند که آخرین سرقت هم از سوی اعضای همان باند رقم خورده است.
هشتماه پس از حادثه و در حالی که بررسیها جریان داشت سرانجام اولین سرنخ به دست پلیس افتاد و مأموران موفق شدند یکی از اعضای باند را شناسایی کنند. کیارش از مجرمان سابقهدار بود که سال ۱۳۹۵ به اتهام سرقت مسلحانه از یک صرافی در خیابان بازداشت شده بود.
بعد از به دست آمدن این اطلاعات بود که مشخص شد کیارش پس از رهایی از زندان یک باند سرقت مسلحانه تشکیل داده است. همچنین مشخص شد اعضای باند قصد دارند به زودی به دو طلافروشی در شهرستانهای قم و تفرش دستبرد بزنند.
در حالی که شاهرخ عضو دیگر باند برای بررسی سرقت از طلافروشی قم در این شهر حضور داشت کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه وی را شناسایی و او را بازداشت کنند. کارآگاهان در بازرسی از مخفیگاه متهم یک قبضه اسلحه کلاشنیکف و یک قبضه کلت کمری به همراه تعداد۱۰ تیغه خشاب و ۵۰۰ تیر فشنگ جنگی کشف کردند. همچنین در بازرسی از محل دو خودروی پژو۲۰۷ و پژو۴۰۵ که پلاک جعلی روی آنها نصب شده بود کشف شد.
همزمان با دستگیری شاهرخ، اعضای دیگر باند که از بازداشت وی با خبر شدهبودند از مخفیگاههای خود متواری شده و به کوهستانهای غرب کشور فرار کردند. بررسیها در این باره جریان داشت تا اینکه خبر رسید دو نفر از اعضای باند به خاطر درگیری در پروندههای جداگانه در غرب کشور بازداشت و به زندان افتادهاند که به ادارهیکم پلیسآگاهی تهران منتقل شدند.
سردسته باند در بازجوییهای اولیه به سرقتهای مسلحانه از طلافروشیهای غرب تهران اعتراف کرد و گفت: بعد از طراحی نقشه به صورت دو تیم دو نفره جداگانه سناریوهای سرقت را عملی میکردیم. سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیسآگاهی پایتخت گفت: در حال حاضر چهار عضو اصلی باند بازداشت شدهاند و تحقیقات برای بازداشت اعضای دیگر باند و کشف جرائم دیگر آنها جریان دارد.
گفتگو با سر دسته باند
سابقه داری؟
بله، سابقهام مربوط به سال۹۶ است. حدود۲۰سالم بود که به یک نفر پول قرض دادم، اما پولم را نمیداد که او را سوار ماشین کردم تا بترسانمش و بعد هم کمی آنطرفتر پیاده کردم که به جرم آدمربایی شکایت کرد و دستگیر و روانه بازداشتگاه شدم.
چه شد که سمت سرقت رفتی؟
زرق و برق دنیا چشم آدم را میگیرد. شما الان در فضای مجازی خودروهای لوکس و خانه گرانقیمت را میبینید که یک عده در اختیار دارند و اصلاً زحمتی بابت آن نکشیدهاند. بعد با خودت فکر میکنید که چرا نباید من داشته باشم.
به هر حال فقر و بدبختی و وسوسه پولدار شدن باعث شد تا دست به سرقتهای مسلحانه بزنیم.
البته ناگفته نماند که آشنایی در زندان با سارق سابقه داری به نام وحید باعث شد که این باند را تشکیل دهم.
چطوری؟
وحید به خاطر سرقت از صرافی میدان فردوسی سال۹۶ دستگیر و هم سلولی من شد.
او ما را وسوسه کرد و گفت با سرقت از طلافروشیها خیلی زود به آرزوهایمان میرسیم.
همانجا او نقشه سرقت از طلافروشیها را طراحی کرد و قرار بود پس از آزادی دست به سرقت بزنیم، اما من یک سال بعد با گذاشتن سند آزاد شدم و او در زندان بود.
یعنی شما از سهسال قبل سرقت مسلحانه میکنی؟
نه، پس از آزادی من به شهرستان رفتم و در آنجا کار کشاورزی و دامداری میکردم و در کنار آن کار آزاد هم داشتم و خودرو خرید و فروش میکردم و هزینه زندگیام فراهم میشد تا اینکه وحید از زندان آزاد شد و به سراغ ما آمد و ما را وسوسه کرد و گفت: با این کار به جایی نمیرسیم که قبول کردیم.
درباره سرقتها توضیح بده.
ما ابتدا پلاک خودرو سرقت و روی خودروی خودمان نصب میکردیم و بعد چهارنفری با خودرو با همین پوششی که الان داریم (پوشاندن صورت و پوشیدن جلیقه) به طلافروشی مورد نظر میرفتیم.
معمولاً دو نفرمان اسلحه کلاشنیکف داشتیم. یکی از ما با اسلحه بیرون از مغازه مردم را تهدید میکرد که به مغازه نزدیک نشوند و نفر مسلح دیگر هم وارد مغازه میشد و با قنداق اسلحه شیشه ویترین را میشکست و دو نفر دیگرمان هم کیسه به دست وارد مغازه طلافروشی میشدند طلاها را داخل کیسه میریختند و بعد هم فرار میکردیم.
در فیلمهای سرقت مشخص است که هنگام سرقت عکس العمل سریعی دارید؟
بله، معمولاً هر سرقت یک دقیقه زمان میبرد.
بعد از سرقت به کجا میرفتید؟
ما از شهرستان میآمدیم و بلافاصله هم بعد از سرقت به شهرستان میرفتیم.
با پولهای سرقتی چه کار میکردید؟
ما پول ندیده بودیم و معمولاً پس از فروش طلاهای سرقتی پول آن را صرف خوشگذرانی میکردیم و خیلی هم زود تمام میشد.
شما ۲۰ کیلو طلا سرقت کردید، مگه میشود ۲۰کیلو طلا را صرف خوشگذرانی کنید؟
نه آنقدر نبود.
چقدر بود؟
در کل ۸ کیلو و ۶۰۰ گرم سرقت کردیم. اولین سرقت سهکیلو و ۴۰۰گرم در دومین و سومین هم به ترتیب ۳کیلو و ۷۰۰ گرم و یک کیلو و نیم سرقت کردیم.
الان به آرزوهایت رسیدی؟
نه.
منبع: روزنامه جوان
68