سرنوشت پرونده قتل "غزاله" به دست "آرمان" چه میشود؟
وکیل اولیای دم دختری به نام غزاله که توسط پسری به نام آرمان به قتل رسیده، ابراز امیداواری کرده که اولیای دم اگر برایشان مقدور است در مسیر گذشت و بخشش قدم برداشته و از این حق خود، گذشت کنند.
پرونده قتل غزاله توسط آرمان به مراحل نهایی خود نزدیک شده است.
به گفته محمد رضا زمانی علویجه، وکیل خانواده غزاله، پرونده این قتل پس از انجام تحقیقات مفصل و تشکیل جلسات متعدد در دادسرای جنایی تهران سپس دو مرحله رسیدگی در دادگاه کیفری یک استان تهران (شعب چهارم و پنجم) و پنج مرحله رسیدگی فرجامخواهی و اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، اکنون در واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران، روند اجرایی خود را طی میکند.
وکیل اولیای دم غزاله اعلام کرد: رأی قطعی دادگاه مبنی بر قصاص است.
زمانی با اشاره به اینکه هیچ دلیلی مبنی بر زنده بودن غزاله وجود ندارد، خاطرنشان کرد: تلاش کردیم حقیقت روشن شده و به اثبات برسد که خوشبختانه با دقت قضات محترم دستگاه قضا این موضوع احراز شد اما اکنون تصمیم با اولیایدم (پدر و مادر غزاله) است زیرا به هر حال گذشت از قصاص یا اجرای آن، در اختیار آنها است و امیدواریم اگر برایشان مقدور است در مسیر گذشت و بخشش قدم برداشته و از این حق خود، گذشت کنند.
ماجرای قتل غزاله توسط آرمان چه بود؟
آرمان و غزاله در سفر خانوادههایشان به ترکیه در سال 1390 با یکدیگر آشنا و به هم علاقهمند شده بودند. این ارتباط بعد از بازگشت به ایران ادامه پیدا میکند تا اینکه 12 اسفند 1392 فرا رسید. روزی که غزاله ناپدید میشود.
ساعت 22 دوازدهم اسفند 92 پدر و مادر غزاله، هراسان و نگران، به کلانتری 103 گاندی مراجعه و خبر ناپدید شدن غزاله را به پلیس اعلام میکنند.
پدر غزاله گفته بود دخترش ساعت 15 از خانه خارج شده و به مطب پزشک پوست در خیابان ظفر رفته اما تا این لحظه هیچ خبری از او ندارد و گوشی تلفن همراهش هم خاموش است.
پلیس پس از اعلام مفقودی غزاله توسط پدر و مادر وی، بررسیهای خود را آغاز میکند و پی میبرد که غزاله پس از ترک مطب، در تماس تلفنی با یکی از دوستانش، به او گفته که به دیدار پسری به نام آرمان میرود.
آرمان 14 اسفند به پلیس آگاهی احضار و ماجرای آشنایی خود با غزاله را تعریف میکند.
او گفت که ما بعد از آشنایی در ترکیه، از طریق تلفن، پیامک و یاهو با هم ارتباط داشتیم و آخرین بار یک یا دو ماه قبل همراه دوستانش او را ملاقات کرده بودم و پس از آن، دیگر وی را ندیدهام. پدر و مادرم از رابطه ما مطلع بودند. رابطه ما از دو سال قبل شروع شد ولی در این مدت همیشه با هم چالش داشتیم.
آرمان درباره ماجرای روزی که غزاله مفقود شده بود گفت: دوازدهم اسفندماه غزاله با من تماس گرفت و گفت نزدیک خانه ما است اما هرگز به خانه ما نیامد. من از آیفون بیرون را نگاه کردم اما غزاله را ندیدم، به همین خاطر پیش برادر کوچکم در اتاق رفتم و به خاطر مصرف داروی ضدآلرژی فصلی، خوابم برد.
او در ادامه بازجوییها وقتی با ادله پلیس آگاهی و بازپرس دادسرا روبهرو شد، به حضور غزاله در منزلشان و مرگ او اعتراف کرد و گفت: «غزاله با من تماس گرفت اما گوشی قطع شد. سپس خودم با او تماس گرفتم، او گفت وقت ویزیت دکتر عقب افتاده و او الان مقابل خانه ما است.
صبر کردم مادرم از خانه خارج شود و بعد در را باز کردم و غزاله به خانهمان آمد. با هم صحبت کردیم اما او گفت دیرش شده. من او را بدرقه کردم و در را بستم اما ناگهان صدای جیغش را شنیدم. او به خاطر خیسبودن پلهها سُر خورده بود و صورتش خونریزی داشت.
او را به داخل خانه آوردم، چون مرده بود و نفس نمیکشید، به دور او کیسه زباله کشیدم و آن را در چمدان چرخدار گذاشته و به میدان مینا بردم و به سطل زباله انداختم، سپس برگشتم و خون موجود در راه پلهها را پاک کردم.»
این بخشی از اعترافات اولیه آرمان بود. او که در زمان بازداشت، چند روز کمتر از 18 سال سن داشت، در ادامه تحقیقات به قتل غزاله توسط خودش اعتراف کرد.
آرمان در بازجوییهای بعدی با اعتراف صریح به قتل غزاله، توضیح داد: "وقتی غزاله به منزلمان آمد، با هم بحث کردیم، غزاله راجع به گذشته حرف زد و گفت دلش برای گذشتهها تنگ شده، من نمیخواستم به گذشته برگردم برای همین اجازه ندادم حرف بزند، او مرا هل داد، من هم او را هل دادم که سرش به میله تخت خورد، من هم سرش را دو دستی گرفتم و چند بار به میله تخت کوبیدم و سپس میله بارفیکس را برداشتم و با آن نیز پنج ضربه به سرش زدم، بعد او را در چمدان چرخدار گذاشتم و به سطل زباله انداختم."
آرمان ده ماه بعد منکر قتل شد و 14 دی 93 مجدداً علت فوت غزاله را عجله وی برای رفتن و سقوط او از پلهها اعلام کرد، اما در نهایت قضات دادسرای جنایی تهران و قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران، آرمان را قاتل غزاله دانستند و بر همین اساس آرمان به قصاص محکوم شد اما درخواست فرجامخواهی داد و حکم پس از تأیید توسط دیوان عالی کشور، به اجرای احکام فرستاده شد که شهریور 95 ریاست قوه قضائیه اجرای حکم را جهت بررسی مجدد متوقف کرد اما پس از بررسی طولانی که دو سال بطول انجامید، ایرادی در پرونده ملاحظه نشد و مجدداً پرونده جهت اجرای حکم اعاده شد.
در ادامه، هشتم دی 97 جلسه صلح و سازش با حضور خدام آستان قدس رضوی برگزار شد و اولیایدم گذشت خود را منوط به معرفی محل اختفای جسد اعلام کردند اما به دلیل عدم کشف جسد، 11 دی 98 به عنوان تاریخ اجرای حکم قصاص تعیین شد.
صبح روز 11 دی 98، آرمان در زندان رجاییشهر تا پای چوبه دار رفت. اولیای دم برای اجرای حکم اصرار داشتند اما در آخرین لحظات، پدر و مادر غزاله به آرمان یکماه فرصت دادند تا محل اختفای جسد فرزندشان را اعلام کند تا آنها از مجازات او گذشت کنند.
از فردای آن روز تلاش وکیل آرمان معطوف به اعاده دادرسی و محاکمه دوباره آرمان شد. درخواستی که از سوی دیوان عالی کشور پذیرفته شد تا آرمان بار دیگر محاکمه شود.
وکیل آرمان مدعی شد بعد از تاریخ تشکیل پرونده قتل، برای غزاله در دانشگاه محل تحصیل او برگه مرخصی تحصیلی صادر و همچنین دفترچه بیمهاش هم تمدید شده است، به این ترتیب درخواست اعاده دادرسی کرد.
دو نفر از قضاتی که قبلاً رأی بر قصاص داده بودند اعلام کردند با توجه به ادعاهای مطرح شده از سوی وکیل آرمان، باید در این زمینه تحقیقات بیشتری شود.
موضوعات مذکور در ادامه مورد بررسی قرار گرفت، از دانشگاه غزاله استعلام صورت گرفت که دانشگاه پاسخ داد: درخواست مرخصی، نه توسط شخص غزاله بلکه توسط خانواده غزاله انجام شده و از زمان اعلام مفقودیت و قتل غزاله، او هرگز به دانشگاه مراجعتی نداشته است و پدر و مادر غزاله به امید پیدا شدن دخترشان، برای او یک ترم مرخصی گرفتهاند.
درباره تمدید دفترچه بیمه غزاله نیز از کارگزاری بیمه استعلام صورت گرفت که در استعلام صورت گرفته مشخص شد والدین غزاله (و نه شخص غزاله) در همان اوایل و به امید زنده بودن او، برای یک نوبت تمدید دفترچه دخترشان، به بیمه مراجعه کرده بودند.
آرمان نهایتاً بار دیگر پای میز محاکمه رفت و این بار در شعبه پنج دادگاه کیفری یک استان تهران، بار دیگر اعلام کرد قتل غزاله کار او نیست و نمیداند جسد کجاست و ممکن است غزاله زنده باشد.
در نهایت قضات دادگاه کیفری یک استان تهران وارد شور شدند و آرمان را در قتل غزاله مجرم تشخیص دادند و او را به قصاص محکوم کردند که رأی صادر شده یک بار دیگر در دیوان عالی کشور تأیید شد.
منبع: تسنیم
68
با وحشی گری کسی رو کشته حالا گذشت کنن!!!! احساسی حرف نزنید بذارید درس عبرت کنن برا همه.
باید اعدام بشه ادم بی وجدان هزار جور حرف زده
اخرعاقبت چنین روابطی بهترازاین نمیشه
اینا که یه بچه هم میتونه تشخیص بده طرف را کشته و سربنیست کردا. احتمال زیاد جسد را سوزونده
مشکل وبدبختی تمام نشدنی این خراب شده،، دور زدن قانونه،،
یاد قتل همسر محمدخانی افتادم.احتمالا آن را سربه نیست کرده است.
اونو نکشته غزاله رفته خارج ،آرمان عاشق غزاله هست
مادرغزاله الله بهت صبرجمیل بده خیلی سخته ولی گذشت هم خوبه بسپاربخدای بالاسر
دستگاه دروغ سنج در چند نوبت با سوال های کارشناسی صورت گیرد . اعدام سریع بنظر کارساز نیست مجددا بدهند چندین کاراگاه اگاهی بازجویی کنند اگر نتیجه کشتن مثبت بود و باز اعتراف نکرد دنبال چندین پرونده مشابه دیگر باشید شاید سریالی باشد .
اعدام سریع؟8سال گذشته چندین بار محاکمه شده چندین قاضی تایید کردن کمتر فیلم ببین و مردمو سردرد نده
اطاعت می شود قربان دیگه امری نیست؟
خواهشمندم از مردم اینکه برای همچین آدمی مثل آرمان که طلب رضایت نکنیدیک لحظه خودرابجای پدرومادرغزاله بگذاری آرمان میگه پنج بارسرش روبه میله تخت کوبیدم وبامیله بارفیکس پنجبار به سرش ضربه زدم غلط کردی زدی کثافت یک لحظه فکرکن خواهرته ازپدر ومادر غزاله خواهشمیکنم که رضایت ندهندهمچین جانوری ا زادبشه بازم این کاررو انجام میده میگه نهایتاً بعداززندان رضایت میگیرم.
اون دخترمظلوم داشته دردمیکشیده این کثافت بابیرحمی به سرش ضربه میزده درملاعامگردنش روبزنیدتادلمردم خنک بشه ازسلبریتیهاینیم لیتری هم میخوانیم کمترپاچه خواری کنندبرای رضایت اگه دخترخودتونبودگذشت میکردید؟بخدانه!!!!دل مردم بدردامده بگذارید رس عبرت بشه برای دیگران
هیج انسانی معصوم نیست و همه ما اگه در موقعیت گناه قرار بگیریم دست به گناه میزنیم یه انسان واقعی موقع انتقام یا گذشت شناخته میشه
اگر تربیت خانوادگی داشت هرگز ارتباط خارج از عرف نمی داشتند 50 درصد مقصر خانواده دو طرف هستش
تومملکت ما روال همینه از هنرهای قضات ما همینه اینقدر مسئله را کش می دن تا مزش بره واولیاء دم هم از بین برن و قاتل خلاص .به خوشی وخرمی .
درسته با گذشت زمان داغ خانواده مقتول کمتر نمیشه اما شاید دلشون راضی به رضایت و گذشت بشه اونا میتونن هر زمانی که خواستن قاتل رو قصاص کنن اما بعد از قصاص دیگه نمیتونن اگر پشیمون شدن اونو زنده کنن
چرا گذشت کنن وقتی طرف تو بازجویی ها اینقدر دروغ گفته هردفعه یه داستانی تعریف کرده اصلا چرا نمیگه جنازه کجاست چی شده تو سن ۱۸سالگی جنایت تو این سطح والا بخدا خیلی ترسناکه اصلا نباید ازش بگذرن
مشکل در ایران و ستان وکیل هستن که به دنبال پول وکالت به هر قیمتی هستن و آنقدر چرت رو پرت یاد این بچه داده که خودشم توهم زده که کشته یا نه در مورد بخشش هم سیب زمینی که زیر خاک نکردن که بخوان بیخیال پاره تنشون بشن من باشم 5 ضربه با همون میله بارفیکس میزنم تو سرش زنده موند بره پی زندگیش نه زیر خاک
لازم بود عکسشون پخش بشه!خانوادش هم راضی باشن آیا روح آن مرحوم راضیه عکسش با این وضع پخش بشه !
دنبال چی میگردی؟؟؟ الان گیر موهاشی؟
خداشکر که شما به کار قضاوت راه نمیدن یعنی ظرف یکماه نصف جمعیت ایران اعدام میکردین
سلام باید قصاص بشود ازاد بشه باز دوباره تکرار میکنه کسی که ذاتش خرابه ادم نمیشه
خواهش می کنم گذشت نکنید . واین وحشی را که نون ونمک همدیگر را خوردن و حالا اینجوری جنایت کرده
محل جنازه رو نشون نمیده که شاید قاضی اینطور فکر کنه زنده است
کسی که بعد 8سال هنوز حاضر نیست اعتراف کنه و جسدو بگه کجاست چرا باید بخشیده بشه؟این حیوون فقط باید اعدام بشه وگرنه قطعا بازم تکرار میکنه و کسی دیگه رو میکشه شایدم مثل قاتلین سریالی بشه
آرمان دیوونست. دیوونه دختر مردم چکار این دیوونه پروفسور هم بشه باز بدرد جامعه نمیخوره دیوونست
غزاله زنده ست.با هم اين نقشه رو كشيدن
این پسره بابا ننش دکترن پول میدن رسانه ها خبرو ترند کنن شاید فرجی بشه . اما چاره ای نیست جنازه دختر بیچاره هم قاطی زباله ها رفته .... تازه وکیله فهمیده جناز در کار نیست میگه طرف زندس ... حق تصمیم با خانواده دخترس....
یه کثافت مخ همه روکار گرفته یه با میگه کشتم یه با میگه زنده ست همون اول بایددارش میزدن ارسال 92تاحالا
بابا ،بگیرید اخته اش کنید و راحت، دیگه اینکه اینا آینده که ندارن زاد و ولد اینا هم بی خود، ژن خو ب ندارن . نسل مارو خرابش میکنند
فکر کنم داده اون و آب و تجارت کرده و پول گرفته خانمه هم رفته پی عشقش ، دیگه اینکه اون راضی و دختر هم راضی گور بابای ...
باسلام ودرود خداوند برپیامبررحمت وآل او طبق نظرقضات آرمان قاتل است باید قصاص بشه تا عبرتی باشه برای دیگران اینکه چرازودتراعدام نمی کنند ازمشکلات قضایی ایران است با هزینه هنگفت وگرفتن وکیل اجرای حکم را به تاخیر می اندازند تا فرجی حاصل وحق مظلومی پایمال شود نیاید تاخیری صورت بگیرد تا جرم کم شود ومردم ازطرف قوه قضائیه احساس آرامش کنندخداوند عاقبت همه ما راختم بخیرکند ان شاءالله
اگر از ابتدا صداقت داشت و هر بار یک حرف نمیزد و ابراز ندامت میکرد شاید امکان گذشت میبود.اما هشت سال است که پدر و مادر داغدار را سر کار گذاشته و هر دفعه یک حرفی میزند.این یعنی که نادم نیست و فقط دنبال راه فرار از اجرای عدالت است.اما نهایتا حق تصمیم گیری با والدین داغدار است و نه ما.
قتل عمد اونم به این شکل گذشت نداره ،ترحم بر پلنگ تیزدندان ...
اگه بخشش قاتل نتیجه خوبی داشت قران و قانون و قرارداد های بین المللی هم حکم به اعدام نمی دادند اگر واقعا کسی قاتله باید بره روی دار و خلاص
اعدام درخواست عموم است
این قاتل جانی را چرا هشت سال است نگه داشتند پول بیت المال را حرام این جانی ها میکنند هزینه این قاتل را می دادند یک خانواده از گرسنگی رها می شدند وزمین هم از این جانیان پاک می شد به خاطر جیب وکلا پرونده را طول می دهند
اگر کوچک ترین مشکلی داشته باشی وگذرت به دادگاهها ی امروزی افتاد چون قاضی ها با وکلا ساخت و پاخت می کنند باید مثل کارمندان دادگاه همه روزه در دادگاه حضور بزنی مشکل کسی را حل نمی کنند حال کنونی بدترین دوران دادگستری در ایران است انسان به خاطر سر گردانی قید شکایت کردن را می زند واز احقاق حقوق خود منصرف می شود چون از عهده هزینه های وکلا بر نمی آید
والدین باید مواظب بچه هایشان باشند حیوانات هم بچه هایشان را به حال خود رها نمیکنند باید مراقب رفت و آمد ومعاشرت فرزندان بود رابطه تا محرم ودختری برود در خانه پسری را بزند که عاقبتی بهتر از این نمی تواند داشته باشد
دخترای که بی بند و بار هستند همان بهتر که بمیرند
بچه مردم را کشته دادگاه هم هشت سال طولش داده حالا بیا رضایت بده این جوان بیچاره قاتل عزیزت بر پی زندگیش پدر مادر دختر چنان زیر فشار گداشتن که قادر نیستن قصاص کنند میگن جناز بچم بگو کجاست رصایت میدیم اینقدر پشتش گرم هست که حاضر نیست بگوید جنازه چکار کرده با اینک با مجازات اعدام مخالفم ولی از این قاتل نباید گذشت وسلام