اعترافات قاتل سرباز دهه هشتادی منتشر شد
زندانی فراری که موتوردزد حرفهای بود موقع فرار از دست سرباز کلانتری، او را با ضربههای چاقو به شهادت رساند و در بوستانی در کرج بازداشت شد.
ساعت 13 شنبه نهم مرداد امسال سرباز دهه هشتادی کلانتری 110 شهدای تهران هنگام انتقال سارق موتورسیکلت از دادسرا به کلانتری، با ضربههای چاقوی سارق شهید شد. علی سارق 29 ساله که با دستبند فرار کرده بود تحت تعقیب قرار داشت تا اینکه 10 ساعت بعد از فرار در بوستانی در کرج بازداشت و موتور سرقتی از او کشف شد.
سرباز 20 ساله عبدالجبار مختومنژاد، 15 ماه خدمت و ساکن یکی از شهرستانهای استان گلستان بود. او قاری قرآن و مداح کلانتری بود. متهم پیش از ظهر روز یکشنبه دهم مرداد امسال، به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و با اعتراف به کشتن سرباز جوان مدعی شد که یکدفعه به فکر فرار افتاده و با چاقو سرباز را زخمی کرده و مرگ وی را رقم زده و پشیمان از این جنایت است. بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر گفت: متهم بابت مباشرت در قتل عمدی، سرقت، تمرد از دست ماموران و خسارت به اموال دولتی برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
نمیدانم چرا تصمیم به فرار گرفتم
عامل شهادت سرباز دهه هشتادی، آرام روی صندلی مقابل بازپرس پرونده نشسته، شمردهشمرده به سؤالات او پاسخ میدهد. گردنش خالکوبی عقرب و دستانش پر از خالکوبیهای مختلف است.
پیش از این چکاره بودی؟
کارهای نقاشی و آشپزی میکردم. سال 97 ورشکسته شده و زنم طلاق گرفت و با دختر هشت سالهام رفت. چون در پیست، موتورسواری کرده بودم موتورسوار حرفهای بودم و همین باعث شد سرقتهای سریالی موتورسیکلت را از سال 98 شروع کنم. پس از دستگیری به رد مال 22 موتورسیکلت و یک سالونیم حبس محکوم شدم. مرخصی گرفته و برای رد مال تصمیم گرفتم دوباره سرقت کنم. پنج روز قبل از حادثه اولین موتور را مقابل بیمارستان فجر در محله پیروزی سرقت کردم اما خراب شد و آن را رها کردم. دومین موتور را در محله شهید محلاتی سرقت کرده و به خانهام در کرج بردم. جمعه در حال سرقت سومین موتور بودم که از سوی مالباخته شناسایی و دستگیر شدم.
چرا سرباز پلیس را کشتی؟
سرباز کلانتری، صبح شنبه من و متهم دیگری را به دادسرا برد. قاضی برایم قرار وثیقه 100 میلیونی صادر کرد. خانوادهام دیر رسیدند و نتوانستند مرا آزاد کنند. سرباز کارت، مدارک و چاقوی کشف شده از من را داخل کیسه نایلونی گذاشت و راهی کلانتری شدیم. دادسرا بوفه نداشت و من گرسنه بودم. مسافتی که رفتیم از خودرو پیاده شد و به مقابل خودپرداز رفت و از حسابم 100 هزار تومان برداشت. 50 هزار تومان به راننده داد و بقیه را قرار شد صبح به راننده بدهد.
دو کوچه مانده به کلانتری، راننده پیادهمان کرد. سرباز داخل ساندویچی رفت تا برایم همبرگر بگیرد و نایلون حاوی مدارک مقابلم بود. چاقو و کلید را برداشتم. 20 دقیقه بعد او ساندویچ آورد که ساک را سمتش انداختم، دنبالم افتاد و با چاقو زخمیاش کردم. سوار خودروی دربستی شده و به خاتونآباد رفته و آهنبر خریده و دستبند را باز کرده و به خانه بازگشتم.
پشیمانی؟
خیلی. نمیدانم چرا یک لحظه وسوسه شدم فرار کنم. خانوادهام دنبال کارهایم بودند تا با وثیقه آزاد شوم.
منبع: رکنا
70
تا وقتی که طرف پول میده و با وقیقه از زندان میاد بیرون وضع همینه،مگر طرف امده هتل که هر وقت دلش خواست بیاد بیرون
خاک تو سر خودتو خانوادت که یه جوون و زیر خاک کردی
سرباز نباید هیچ وقت به متهم اجازه مانور بده من خودم سربازکلانتري بودم خیلی ازسربازها گول متهم میخورن همین باعث دردسرميشه شايداگه تاکلانتري منتظرميموندوتحويل میداد هم خودش زنده بود هم متهم قاتل نمی شد بایدسختگيري بشه نه بخاطرترس سرباز بخاطر زندگی وجوونيشون
وقتی نماینده مجلس قانونی که خودشون تأیید کردن رو زیر پا میزاره و سربازی که قانون رو اجرا میکنه رو میزنه نباید انتظار بیشتر از این رو داشت.به خانواده سرباز تسلیت عرض میکنم.
بدبختی کشورمااینه که مامورکلانتری یاسربازچشمش تودستای متهمه.چنتاشودیدم.میگن بریم چیزی بخوریم.یکوقت دیدی جونشوگذاشت خوردن چیزبی ارزش.وای ازفسادکه اکثراداراتو.....گرفته
آخه این چه قانونی ایه تو این کشور که اینقدر با سارقین راحت برخورد می کنند هزار تا استرس و خطرات دیگر به وجود می آورند آرامش رو از ملت گرفتن و به همین راحتی هم وسیقه آزاد می شوند. خیلی عجیب است و نگران کننده ...قانون باید اصلاح شود
شهید ساندویچ
خاااااااااک بر سرت داروغه بیخرد....
داروغه دیگه دارم از وجوودت بالامیارم
به رابینهود .اگر اون سرباز تامین مالی باشه هیچ وقت متهم را به حال خودش نمیزاره بره ساندویچ بخره .کاری که کرده خلاف قانون بوده
هرکسی ادم میکشه بعد میگه پشیمونم این چه صیغه ایه دیگه ،بکشیدش هم اون راحت میشه هم ما از شر دزد در امانیم
سلام روح این جوان عزیز ومظلوم ومهربان شاد ان شا الله دذرابطه با اینگونه متهمین قانونی سفت وسخت تصویب بشه که به این راحتی دست به جرم نزنند از سربازهای تنومند و رشید ودوران مخصوص واموزش دیده وشجاع برای این جورموارد استفاده کنید البته این عزیز هم دریک کلام مرد مرد بود اما اون مجرم خیلی کاری بدی کرد که پشیمانی سود ندارد روحت شاد برادرعزیزم
عنابستانی هم سرباز را زد چرا جهت تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس آگاهی قرارش ندادند. وحق را به عنابستانی دادند. پس در این مورد هم حق با آقا دزده است. کشته که کشته همانطوری که نماینده مجلس زده که زده
بدبختی مجری قانون را ببین. سرباز با تاکسی اجاره ای که کرایه اش را متهم میده میره دادسرا. مامور در راه وسایل را میزاره پیش متهم و در امان شیطان ولشون میکنه میره ساندویچ بخره . واقعا اگر هر روز متهمان این مملکت اضافه میشن تعجب نکنیم . بسیار ضعف تو قانون و اجرا داریم . هزاران برگه قطعی در دادسراها صادر شده اما پشتیبانه اجرا نداره . برید و در اجراهای احکام ببینید چه خبره
نتیجه آزاد کردن محکومین سابقه دار...چه کسی پاسخگوی از بین رفتن جوان بی گناه وداغدار شدن خانوادش هست...؟
بچه بیارین برای همین چیزاااا/ سربازی اجباری/ ک تا۱۸ سالگی پشت میز مدرسه بوده چ میدونه کار حرفه ایی ک نیروی کادری و دوره دیده باید انجام بده چجوریه/ دیگه راننده تاکسی اینترنتی شدن و کارگری و بساط فروشی سربازی رفتن میخاد چیکار
خانواده ها بچه هاشونو ول کردن اصلا به تربیتش فکر نمی کنن