با دسته هاون به سر همسرم کوبیدم و او را کشتم
ساعت ۲ بعد از ظهر چهارشنبه ۱۳ بهمن، زن جوانی هراسان با کلانتری ۱۵۸ کیانشهر تماس گرفت و از قتل خواهرش خبر داد.
او گفت: من و خواهرم دریک ساختمان زندگی میکنیم. لحظاتی قبل پسر 6ساله خواهرم هراسان و گریان به خانه من آمد و گفت که پدرش با هاون به سر مادرش کوبیده و سر او را شکسته است. پس از شنیدن حرفهای خواهرزاده ام، از آنجایی که میترسیدم به تنهایی به خانه خواهرم بروم، از سرایدار خواستم همراهم بیاید، در خانه خواهرم نیمه باز بود وقتی وارد شدیم شوهرش در حالی که لیوانی چای بدست داشت روی نیمکت نشسته بود. هر چه از او سراغ خواهرم را گرفتم جواب نداد. به همین دلیل به جست و جو برای یافتن خواهرم پرداختم که ناگهان با جسد خونین او داخل سرویس بهداشتی مواجه شدم.
به دنبال این تماس، موضوع به بازپرس حبیب الله صادقی اعلام و تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. وقتی تیم جنایی به طبقه ششم ساختمان محل جنایت در شهرک بروجردی کیانشهر تهران، رفتند با مرد میانسالی مواجه شدند که روی صندلی در اتاق پذیرایی نشسته و لیوانی چای در دستش بود. داخل سرویس بهداشتی نیز جسد همسرش افتاده بود. سر جسد شکسته و روسریاش نیز دور گردنش پیچیده شده بود.
مهریه 114 سکهای
در بازرسی از خانه، پرونده قضایی مربوط به دادگاه خانواده کشف شد. پرونده 70 صفحهای مربوط به شکایت مقتول از همسرش و درخواست مهریه 114 سکهای و نفقه بود. طبق مدارک موجود در پرونده، دادگاه با پرداخت مهریه از سوی همسر موافقت کرده بود و مرد میانسال از اوایل بهمن، مجبور به پرداخت ماهی یک سکه طلا شده بود.
شهریار، همسر مقتول در تحقیقات اولیه به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: 7 سال قبل ازدواج کردم، مدتی از ازدواجمان گذشته بود که اختلافاتمان شروع شد. خواستم از همسرم جدا شوم اما با وساطت خانوادهها، از این تصمیمم صرف نظر کردم. بعد هم که صاحب فرزند و به خاطر بچه مجبور به ادامه زندگی شدیم. با این حال اختلافات ما روز به روز بیشتر میشد تا اینکه همسرم به عنوان پرستار خانگی مشغول به کار شد. او از زنی سالخورده مراقبت میکرد که پایش شکسته بود. از آنجایی که پیرزن تنها بود و نمیتوانست راه برود، همسرم مجبور بود شبانه روز پیش او بماند و در هفته فقط یک شب به خانه میآمد و همین مسأله درگیری و اختلافات ما را بیشتر کرده بود.
شهریار گفت: در همین گیر و دار همسرم مهریه و نفقهاش را به اجرا گذاشت و محکوم به پرداخت مهریه شدم. در این مدت ماشین را به نام او کردم اما او از من میخواست که خانه را هم به نام او سند بزنم و من با این کار مخالفت کردم. نبود همسرم در خانه و درخواست مهریه و اختلافات قدیمی، دست به دست هم داد که از همسرم بیشتر عصبانی شوم. شب قبل از جنایت، وقتی او به خانه آمد باز هم دعوایمان شد. صبح روز بعد هم این دعوا ادامه داشت تا اینکه حدود ساعت 11 صبح وقتی همسرم داخل آشپزخانه بود، درگیری ما بالا گرفت من با دسته هاون که داخل آشپزخانه بود محکم به سرش کوبیدم. پسر 6 سالهام که شاهد این ماجرا بود، با دیدن صحنه از خانه فرار کرد و خودش را به خانه خالهاش رساند. همسرم هم که از ناحیه سر مصدوم شده بود، برای گریز از دست من، به سمت سرویس بهداشتی فرار کرد. من هم به دنبال او رفتم و روسریاش را دور گردنش انداخته و خفهاش کردم. میدانستم دستگیر میشوم به همین خاطر لحظاتی بعد برای خودم چای ریختم و روی صندلی در سالن پذیرایی نشستم و منتظر ماندم تا پلیس بیاید و مرا دستگیر کند. الان هم پشیمانم و نمیدانم چه کار کنم.
به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی پایتخت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
اين قانون ملا در آورى مهريه اينگونه خيلى از خانواده ها را نابود كرده است ،قانون مهريه را برداريد مگر همسر كالا است كه يكى ده سكه ،يكى صد سكه ،يكى هزارسكه ارزش داشته باشد
زن وشوهر بعد از ازدواج هرچه بدست آوردند بايد نصف متعلق به زن ونصف متعلق به مرد شود بچه مگر نصف از زن ونصف ازمرد نيست اموال واثاثيه هم نصف وقانون مهريه را بردارند
این تز خودت را بذار در کوزه آبش را بخور! زوجه هنوز نصف دارایی شوهر به نامش نشده رفته مهریه سنگین خود را به اجرا گذاشته است! وای به آن روزی که نصف دارایی شوهر را هم تصاحب کند! باید قانونی تصویب شود تا از موقع عقد نکاح تا جاری شدن صیغه طلاق هر ماه مبلغ ناچیزی به عنوان اقساط از سوی شوهر به حساب شرکت های خصوصی بیمه واریز گردد تا هر موقع تقاضای طلاق از طرف مرد یا بواسطه عسر و حرج زن بود زن پس از طلاق بتواند از مستمری طلاق استفاده کند. و اگر ازدواج زوجین قبل از فوت یکی از طرفین منتهی به طلاق نشد شوهر اصل اقساط پول و سود بانکی آنرا پس از کسر کارمزد بتواند از شرکت بیمه استرداد کند. تنها راه عقلایی ممکن همین است و لاغیر.
مهریه حق زن است
هیچی فقط بمیر
از بی عرضگی تو و عدم پرداخت نفقه بوده که پرستار تمام وقت شده بوده .سزای کارش این بوده با دسته هاون بکشیش تازه میخواستی مطمئن بشی روسری رو دور گردنش بستی خفه اش کردی .باید قصاص بشه
قصاص نمیشود در شرع شیعه جعفری
شاید به ظاهر چنین باشد ولی مرد هم خانه داشته وهم اتومبیل،،، ولی مشکل ملاها هستند که با ملا بازی در نبود شغل مناسب متٱهلین که کفاف زندگی را بدهد زنان را تشویق به خروج از خانه وشاغل شدن میکنند که همین امر عرصه را به مردان تنگ کرده ودر آمدشان را کم کرده، خدا از باعثش نگذره این همه ظلم
آقای مثلا ابوبکر این کلک ها قدیمی شده .اختلاف نمی تونی بندازی
عاقبت قوانین شرع
لعتت به مهریه لعنت
بیچاره این مرد هر مرد دیگه ایم بود طاقتش تمام میشد البته اگر این صحبتها همین طوری بوده که او گفته
اینم ازقانون مسخره مهریه که بلای جان تعدادی زن متوهم و ناسازگارشده.
زنه هفته ای فقط یک روز خونه می اومده! هفته ای شش روز پرستار سالمند بوده! پس شوهر و فرزندت چی؟! شوهره که ماشین رو بنام زنه کرده و مهریه رو به اجرا گذاشته اونم ماهی یک سکه 12 میلیونی باید میدادی و خونه رو هم میخواسته بنام خودش کنه تا مرد کاملا" آس و پاس بشه و جوری کمرش بشکنه تا هرگز بلند نشه! اینقدر قضاوت نکنید این مرد هم در اموالی که بدست آورده زحمت کشیده . عادلانه نیست یکی همه رو بابت مهریه بالا بکشه!
بنظرم باید مهریه اول 50 سکه باشه. اگه تا دوستل طلاق بگیرن 10 تا سکه اگه دو تا 3 سال بشه 15 سکه و پلکانی بره بالا. و بشرط اینکه زمان طلاق دارایی ها نصف بشه و سکه هم تعدیل بشه.
یه سری از دخترا هراسی از طلاق و آبرو ندارن طلاق میگیرن تا تمام سرمایه مرد رو از دستش دربیارن!