مرگ یک اعدامی پس از شنیدن خبر نجات از چوبه دار
مردی که ۱۸سال قبل مرتکب قتل شده بود و در همه این مدت با کابوس چوبه دار دست و پنجه نرم میکرد وقتی شنید اولیای دم او را بخشیدهاند از خوشحالی سکته کرد.
این مرد ۵۵ ساله به نام اکبر، اواخر سال۸۲ به اتهام قتل عمدی در بندرعباس دستگیر شد.
او و ۳نفر دیگر متهم بودند در جریان جنایتی هولناک مردی را به قتل رساندهاند.
پس از محاکمه این ۴متهم در دادگاه، اکبر و یکی دیگر از همدستانش به نام داوود به اتهام مباشرت در قتل عمدی به قصاص محکوم شدند. آنها مدعی بودند در دفاع از ناموس مرتکب قتل شدهاند اما دفاعیاتشان دلیل بیگناهی آنها نشد و ۲متهم دیگر نیز به تحمل حبس محکوم شدند.
چون یک نفر به قتل رسیده و قرار بود ۲نفر قصاص شوند، اولیای دم برای قصاص هر دو متهم باید تفاضل دیه یک مرد را پرداخت میکردند.
در این شرایط بود که آنها تصمیم گرفتند ابتدا داوود پای چوبه دار برود. در حالی که حکم قصاص در دیوان عالی کشور نیز مهر تأیید خورده و مراحل استیذان را نیز طی کرده بود، چندی قبل داوود پای چوبه دار رفت و قصاص شد. اجرای حکم قصاص داوود، کابوسهای شبانه اکبر را دوچندان کرد.
او که مجازات همدستش را به چشم دیده بود، حتم داشت که اولیای دم هرطور که شده بهزودی با پرداخت تفاضل دیه او را نیز قصاص خواهند کرد. او تلاشهای زیادی برای جلب رضایت اولیای دم انجام داد اما فایدهای نداشت و آنها برای اجرای حکم قصاص اصرار داشتند اما چون توانایی پرداخت تفاضل دیه را نداشتند اجرای حکم به تعویق افتاد.
اکبر در زندان شرایط سختی را میگذراند. سالها بود که شبها با کابوس چوبه دار میخوابید و هروقت که صدایی از بلندگوی زندان میشنید ضربان قلبش تندتر میشد.
او همه این سالها را با ترس از اجرای حکم گذراند تا اینکه با گذشت ۱۸سال از وقوع قتل، مسئولان شورای حل اختلاف زندان تصمیم گرفتند برای جلب رضایت اولیای دم پا پیش بگذارند.
اکبر که در ۳۷سالگی مرتکب قتل شده بود حالا مردی شکسته و ۵۵ساله بود. فشار روحی این سالها باعث شده بود این مرد به انواع بیماریها مبتلا شود.
مسئولان زندان حتم داشتند اگر اولیای دم از شرایطی که او دارد باخبر شوند او را خواهند بخشید. در این شرایط رایزنیها با اولیای دم آغاز شد اما آنها گفتند حرفشان همان چیزی است که ۱۸سال قبل گفتهاند و قاتل باید مجازات شود.
اولیای دم مقتول ساکن اصفهان بودند. با اینکه در رایزنیهای اولیه آنها اعلام کرده بودند حاضر به بخشش نیستند اما گروهی از مسئولان شورای حل اختلاف زندان بندرعباس با امید اینکه شاید آنها در ملاقات حضوری قاتل را ببخشند راهی اصفهان شدند.
بخشش قاتل برای خانواده مقتول سخت بود. آنها مشکلاتی را که در این سالها با از دست دادن عزیزشان به آن دچار شده بودند برای مسئولان شورای حل اختلاف توضیح دادند اما وقتی شرایط مرد زندانی برایشان توضیح داده شد و اینکه فهمیدند او با تحمل ۱۸سال زندان مرد دیگری شده است برای گذشت از قصاص آماده شدند.
کاظم شاهرخنیا، یکی از اعضای شورای حل اختلاف زندان بندرعباس که پیگیر جلب رضایت اولیای دم بود تلاش کرد با گفتوگو اولیای دم را دعوت به بخشش کند و در نهایت این تلاشها باعث شد آنها راضی شوند و برگه رضایتنامه را امضا کنند.
این یعنی اکبر بعد از گذشت ۱۸سال از ارتکاب قتل میتوانست از زندان آزاد شود. در این شرایط بود که شاهرخنیا در تماس تلفنی با همکارانش در زندان خبر بخشش اکبر را به آنها اعلام کرد و خواست تا این خبر را به او اعلام کنند.
دقایقی بعد یکی از مسئولان زندان سراغ اکبر رفت و گفت تلاشها برای بخشیدهشدنش به نتیجه رسیده و او بهزودی آزاد میشود. اکبر باورش نمیشد خبری که میشنود واقعیت دارد.
همبندیهای او هم با شنیدن این خبر جشن گرفتند وخوشحال شدند. اکبر اما هنوز شوکه بود. او که در این مدت دچار بیماری قلبی شده بود ناگهان حالش بد شد و مأموران زندان او را به بهداری منتقل کردند. معاینه اولیه نشان میداد مشکل او جدی است.
به همین دلیل در کوتاهترین زمان ممکن به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد تا درحالیکه اولیای دم مقتول او را بخشیده بودند پرونده زندگیاش برای همیشه بسته شود.
تقدیر این بوده به جای اولیای دم، خداوند قادر متعال قاتل را قصاص کند.
خداوند خودش می دانست ببخش لا زن نیست باید بمیرد به همه عبرت شود آدم نکشد
حالا میخواست زندگی کند که چه، خدا به او لطف کرد و جانش را ستاند
آدم کشتن کثیف ترین کار ممکن هست بعد زنا
مثل من خوش شانس بوده