همکارم مرا کور کرد، قصاصش کنید
دعوای ۲ مغازه دار بر سر مشتری به کور شدن یکی و درخواست قصاص چشم برای دیگری منجر شد.
درگیری دو مرد جگرفروش به خاطر مشتری به کور شدن یکی از آنها منجر شد و این پرونده بعد از کش وقوس زیاد حلنشده باقی مانده است.
وقتی پلیس در محل حاضر شد پرستاران گفتند این مرد به دلیل شدت جراحات یکی از چشمانش را از دست داده و پزشکان مجبور به تخلیه چشم او شدند.
پلیس متوجه شد درگیری میان دو دوست در دو مرحله اتفاق افتاده است.
امید گفت: آن روز سر مشتری با برادر حسام درگیر شدم؛ اما درگیری با وساطت چند نفر از شاهدان پایان یافت و من از آنجا رفتم اما حسام و برادرش مرا تعقیب کردند و درگیری دستهجمعی بار دیگر شروع شد.
در آن دعوا چند نفر از دوستان من وحسام هم حضور داشتند. حسام با قمه به سمتم حملهور شد و به چشمم ضربه زد که موجب نابینایی چشم راستم شد.
با ثبت این شکایت، حسام ردیابی و بازداشت شد اما ادعا کرد در آن درگیری قمه نداشت.
با این حال با توجه به مدارک بهدستآمده، کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
برگزاری مراسم قسامه
در جلسه دادگاه شاکی درخواست قصاص کرد اما متهم گفت اصلاً روز حادثه در محل نبوده و آنچه قربانی میگوید از اساس دروغ است. به این ترتیب قضات رأی بر قسامه دادند. در ادامه امید سه شاهد را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کرد.
شاکی در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده گفت: دو سال است چشم راستم نابینا و روزگارم سیاه شده است. کارم را از دست دادهام و زندگیام در آستانه فروپاشی است.
من شک ندارم عامل کوری چشمم حسام است؛ اما او به دروغ جرمش را انکار میکند و ادعای بیگناهی دارد. من حالا سه نفر شاهد را به دادگاه آوردهام تا قسم بخورند حسام مرا کور کرده است. به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و برای متهم درخواست قصاص چشم دارم.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد، اتهامش را انکار کرد و گفت: من و شاکی سالهاست با هم همکار هستیم. قبول دارم آن روز من و برادرم با شاکی درگیر شدیم، اما من در آن دعوا قمه در دست نداشتم و ضربهای به چشم او نزدم. ممکن است افراد دیگری که در دعوا حضور داشتند ضربه را به چشم امید زده باشند. او به اشتباه مرا معرفی کرده ولی من بیگناه هستم.
سپس سه شاهدی که شاکی به دادگاه معرفی کرده بود یکبهیک در جایگاه ویژه ایستادند و قسم خوردند حسام عامل کور کردن چشم مرد شاکی است.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.