مرگ سارق با شلیک گلوله
مجرم سابقه دار به همراه همدستانش بعد از سرقت از یک خانه در حال فرار بود که با شلیک پلیس هدف قرار گرفت و جان باخت.
ساعت ۲۳:۴۱ شامگاه یکشنبه ۱۳ شهریور قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۳۶ فرجام از مرگ مشکوک پسر جوانی در یکی از بیمارستانهای تهران با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی در بیمارستان با جسد پسر ۳۵ سالهای به نام کیوان روبهرو شدند که با شلیک گلولهای کشته شدهبود.
بررسیها حکایت از آن داشت ساعتی قبل پدر و برادر پسر فوتشده پیکر خونین و نیمه جان کیوان را برای درمان به بیمارستان منتقل و به مأموران حراست بیمارستان اعلام میکنند که کیوان در تیراندازی مأموران پلیس زخمی شدهاست.
اظهارات پدر مرد فوتشده
پدر پسر فوتشده به تیم جنایی گفت: «ساعتی قبل در خانه نشسته بودیم و شام میخوردیم که کیوان به من تلفن زد. او به سختی حرف میزد و گفت در تیراندازی مأموران پلیس زخمی شدهاست و حال خوبی ندارد. به او گفتم الان کجایی و آدرست را به من بده تا به آنجا بیایم و به بیمارستان منتقلت کنم، اما جوابی نداد و ثانیههایی بعد هم تلفن همراهش خاموش شد.
در حالی که نگرانش بودم، من و پسر دیگرم تصمیم گرفتیم داخل خیابان برویم و کیوان را پیدا کنیم که زنگ خانه به صدا در آمد. به سرعت ما جلوی در رفتیم و با پیکر خونین کیوان روبهرو شدیم که توان ایستادن نداشت و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردیم. پسرم قبل از فوتش به ما گفت که مأموران پلیس به او تیراندازی و او را زخمی کردهاند که دقایقی بعد هم فوت کرد.»
۲ فرضیه در مرگ مرد جوان
پس از اظهارات پدر کیوان دو فرضیه درباره مرگ مرد جوان پیش روی مأموران پلیس قرار گرفت؛ اولین فرضیه این بود که اظهارات پدر و برادر کیوان درست است و مرد جوان در درگیری با افراد دیگر یا در تعقیب و گریز مأموران پلیس پس از ارتکاب جرم با شلیک گلوله زخمی شدهاست.
دومین فرضیه که مأموران پلیس با آن مواجه بودند، احتمال قتل خانوادگی بود. از آنجایی که بررسی سوابق کیوان نشان میداد وی خلافکار است مأموران پلیس احتمال دادند اعضای خانواده وی با ساخت سناریویی دروغین قصد فریب مأموران پلیس را دارند و خودشان او را به قتل رساندهاند.
بدین ترتیب مأموران پلیس برای بررسی موضوع تحقیقات گستردهای را درباره مرگ کیوان آغاز کردند که در بررسی حادثههای اعلامی از سوی پلیس دریافتند ساعت ۲۱ شامگاه یکشنبه ۱۳ شهریور مأموران کلانتری ۱۲۰ سیدخندان برای دستگیری چهار سارق منزل اقدام به تیراندازی کردهاند، اما موفق به دستگیری سارقان نشدهاند.
بررسیها نشان داد ساعت ۲۱ شب به مأموران گشت کلانتری سیدخندان گزارش سرقتی اعلام میشود که به سرعت دو مأمور موتورسوار به محل اعزام و در آنجا با چهار سارق روبهرو میشوند. سارقان هم با دیدن مأموران با خودروی پرایدی از محل فرار میکنند که در جریان تعقیب و گریز مأموران با به کارگیری قانون سلاح به سوی خودروی متهمان تیراندازی میکنند.
اعلام سرقت از سوی زن همسایه
با به دست آمدن این اطلاعات تیم جنایی به دستور بازپرس به سراغ مأموران کلانتری سیدخندان رفتند و درباره حادثه از آنها تحقیق کردند.
یکی از مأموران در توضیح ماجرا گفت: «ساعت حدود ۹ شب بود و من همراه سرباز وظیفهای با موتورسیکلت در حال گشتزنی بودیم که از طریق بیسیم به ما اعلام کردند زنی با اداره پلیس تماس گرفته و گفته است چهار سارق وارد ساختمان محل زندگیاش شدهاند و در حال سرقت از خانه همسایهشان هستند. پس از اعلام گزارش سرقت به سرعت به محل حادثه رفتیم که مجتمع مسکونی بود.
برای دستگیری متهمان سرباز وظیفه همراهم را جلوی پلهها فرستادم و خودم جلوی آسانسور ایستادم، چون علامت آسانسور نشان میداد از یکی از طبقات به سوی پارکینگ در حرکت است و احتمال دادم سارقان داخل آسانسور باشند. وقتی آسانسور توقف کرد، سه مرد جوان از داخل آسانسور بیرون آمدند و با هم درباره ساختمان حرف میزدند و میگفتند که برای تعمیرات ساختمان چه کارهایی باید انجام دهند.
آنها سه نفر بودند، اما زن همسایه گزارش چهار سارق را دادهبود و به همین دلیل شکم به آنها کم بود، اما برای اطمینان از آنها سؤال کردم که مدعی شدند همگی همسایه هستند و در این ساختمان زندگی میکنند. از آنها خواستم کارت شناسایی نشان دهند، اما با شوخی از من فاصله گرفتند.»
تعقیب و گریز مرگبار
مأمور ادامه داد: «سپس جلوی آسانسور رفتم و وقتی در آسانسور را باز کردم، دیدم گاوصندوقی روی پتویی داخل آسانسور قرار دارد. همان لحظه فهمیدم که سه مرد جوان سارق هستند و با دیدن من گاوصندوق را داخل آسانسور رها کردهاند. به سرعت به طرف آنها رفتم و با صدای بلند از سرباز وظیفه خواستم خودش را به من برساند. سه مرد جوان هم به سرعت سوار خودروی پرایدی شدند و نفر چهارم هم که از پلهها آمدهبود خودش را به خودروی همدستانش رساند و به سرعت از محل فرار کردند.
بدین ترتیب حادثه را به مرکز و کلانتری اعلام کردیم و همزمان خودروی سارقان را تعقیب کردیم. راننده با حرکات خطرناک و سرعت زیاد از ما دور میشد که به آنها دستور ایست دادیم و پس از چند با هشدار، چند تیر هوایی هم شلیک کردم، اما آنها به دستور ما توجهی نکردند و به فرار خود ادامه دادند تا اینکه پس از به کارگیری قانون سلاح، لاستیک خودروی سارقان را هدف قرار دادم، اما سارقان موفق به فرار شدند.»
بررسیهای فنی تیم جنایی نشان داد یکی از تیرهای شلیک شده به سوی لاستیک خودرو سارقان کمانه و به پسر فوت شده اصابت کردهاست.
از سوی دیگر مشخص شد زنی که موضوع سرقت خانه همسایه را به پلیس خبر داده از ورود چهار سارق به ساختمان فیلم گرفته است که مشخص شد کیوان یکی از همان سارقان است.
بدین ترتیب همزمان با ادامه تحقیقات برای دستگیری همدستان سارق فوت شده پرونده برای رسیدگی و بررسی قانون به کارگیری سلاح از سوی مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارشناسان اسلحه قرار گرفت.
پلیس اگر اقتدار داره باید درجا تو مغزشون شلیک کنه تا درس عبرتی باشه برای دیگران
به پلیس باید مدال داد دیگه چه تحقیقی