همسر شیلر: گوران باید اعدام شود

«همسرم جانش را داد اما اجازه نداد که گوران به او دست‌درازی کند، او درست مقابل چشمان دختر و پسرمان از پنجره طبقه دوم به کوچه سقوط کرد و جان باخت و حالا تنها خواسته ما اعدام هرچه زودتر کسی است که زندگی ما را نابود کرد».

همسر شیلر: گوران باید اعدام شود

اینها چکیده حرف‌های سلام شهیدی، همسر شیلر رسولی است؛ شیرزن مریوانی که هنگام فرار از دست مرد شیطان‌صفت از پنجره طبقه دوم به پایین سقوط کرد و جانش را از دست داد.

همسر شیلر با گذشت چند روز از حادثه از جزئیات آن شب شوم می‌گوید و اتفاقی که نه‌تنها مریوان که همه کشور را در شوک فرو برد.

از روز حادثه بگویید. چطور در جریان اتفاقی که برای همسرتان رخ داد قرار گرفتید؟

من از ۲ روز قبل از حادثه برای کار به عراق رفته بودم. صبح همان روزی که همسرم از پنجره خانه همسایه‌مان به پایین سقوط کرد، بیدار شده بودم برای نماز. تازه وضو گرفته بودم که برادرزنم گفت باید برگردیم مریوان. تعجب کردم و گفتم چی شده؟ که گفت شیلر افتاده و پایش شکسته. همان لحظه فهمیدم که اتفاق تلخی رخ داده و قسمش دادم که راستش را بگوید. پس از آن بود که ماجرا را برایم تعریف کرد و دنیا روی سرم خراب شد.

در عراق چه کاری انجام می‌دادید؟

شغلم کارهای ساختمانی و گچ‌کاری است. خیلی از همشهری‌هایم که کارگر فصلی هستند برای کار به عراق می‌روند اما من به‌خاطر همسر و فرزندانم علاقه‌ای به رفتن به عراق نداشتم.

در این سال‌ها هم فقط یکی دوبار و آن‌هم به‌مدت چند روز رفتم اما از حدود ۲ماه قبل از حادثه بیکار بودم و تامین مخارج زندگی برایم سخت شده بود. این بود که به همراه برادرخانمم به عراق رفتیم که چند روزی کار کنیم و برگردیم اما خبر نداشتیم که قرار است بدبخت شویم.

درباره حادثه‌ بگویید. چه اتفاقی برای همسرتان رخ داد؟

ما در مریوان زندگی می‌کنیم و همسایه روبه‌رویی ما مردی به اسم گوران بود. او و همسرش در خانه‌ای ۳طبقه زندگی می‌کردند و همسر من همسر گوران را می‌شناخت. ۲ روز قبل از حادثه، همسر گوران مریض شده و از حال رفته بود. آن روز اگر شیلر به دادش نمی‌رسید معلوم نبود چه بلایی به سرش می‌آمد.

شیلر گواهینامه داشت و برای همین همسر گوران را سوار پراید من کرد و به بیمارستان برد. حتی همه هزینه‌های بیمارستان را هم خودش پرداخت کرده بود. ۲ روز از این ماجرا گذشته بود که آن اتفاق افتاد. پسرم می‌گوید که آنها در خانه خواب بودند که زنگ در به صدا درآمد.

ساعت حدود یک و نیم بامداد بود. پشت در، گوران بود. او به شیلر گفت که همسرش دوباره مریض شده و از هوش رفته است. بعد خواست به کمکش بیاید اما شلیر به او گفت که دیروقت است و او باید به اورژانس زنگ بزند. (همسر شیلر با بغض ادامه می‌دهد) گوران رفت اما دوباره برگشت.

این بار گریه و التماس می‌کرد که حال همسرش بد است. شیلر که نگران شده بود قبول کرد که به خانه آنها برود اما از پسرم خواست که او هم بیاید.

پسرم می‌گوید که آنها به سمت خانه گوران رفتند اما پس از اینکه همسرم وارد شد و از پله‌ها بالا رفت تا خودش را به همسر گوران برساند، مرد شیطان‌صفت پسرم را به سمت کوچه هل داد و در خانه را بست و پشت سر شیلر پله‌ها را بالا رفت.

پسرم کاملا گیج شده بود. برای همین شروع کرده بود به کوبیدن در. اما در این مدت همسرم بی‌خبر از اینکه گوران چه نقشه شومی در سر دارد، وارد خانه گوران شده بود و مرد شیطان‌صفت نیز پشت سرش وارد خانه شده و در را قفل کرده بود.

پس از آن شیلر که متوجه شده بود از همسر گوران خبری نیست و خواسته بود که آنجا را ترک کند، مرد شیطان‌صفت اسلحه‌ای درآورده و شروع به تهدید او کرده بود.

شیلر با دیدن این صحنه به سمت پنجره دویده و آن را باز کرده و با سر و صدا درخواست کمک کرده بود. پسرم همچنان داخل کوچه بود و به در می‌کوبید تا شاید بتواند آن را باز کند.

سر و صدای او و همسرم باعث شده بود که تعدادی از همسایه‌ها از خانه‌هایشان خارج شوند اما کاری از دست کسی ساخته نبود. شیلر خودش را به لب پنجره رسانده بود و همچنان کمک می‌خواست. همسایه‌ها با فریاد از او می‌خواستند که خودش را پایین نیندازد.

آنها می‌گفتند که پلیس الان می‌رسد و کسی جرأت نمی‌کرد در خانه گوران را بشکند و وارد آنجا شود. چون او اسلحه داشت و بعد هم همسایه‌ها دیدند که ناگهان شیلر از پنجره به پایین سقوط کرد. آنها می‌گویند که در لحظه آخر گوران با او درگیر شده و در این درگیری شیلر به پایین سقوط کرده بود.

فرزندانتان شاهد این حادثه بودند؟

پسرم ۱۷ساله است و دخترم ۱۱ساله. وقتی شیلر افتاد، هر دوی آنها داخل کوچه بودند و با گریه و فریاد کمک می‌خواستند.

مادرشان درست مقابل چشمان آنها سقوط کرد و به خیابان افتاد. بیهوش شد و چند دقیقه طول کشید که آمبولانس آمد و او را به بیمارستان برد. (با گریه) دخترم از آن شب به بعد حالش خوب نشده.

او را چندبار به بیمارستان بردیم و سرم وصل کرد اما هنوز در شوک است و گاهی وقت‌ها تشنج می‌کند. وضعیت پسرم هم خیلی خوب نیست.

شیلر برای حفظ ناموس من جانش را از دست داد و همین مسئله دارد عذابم می‌دهد. نمی‌دانم چه کار کنم. نمی‌دانم به بچه‌هایم چه بگویم. معلوم نیست آینده‌مان چه می‌شود و از این به بعد باید چطور زندگی کنیم.

چقدر از ازدواج شما و شیلر می‌گذشت؟

ما ۲۱سال پیش ازدواج کردیم. فامیل بودیم. شیلر دختر دایی مادرم بود. عاشق هم بودیم. آن زمان در روستای چشمیدر سروآباد زندگی می‌کردیم. بعد از ازدواجمان راهی تهران شدیم. ۴-۳ سال آنجا بودیم.

من کارگری می‌کردم و زندگی آرامی داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتیم به کردستان برگردیم. برای ادامه زندگی به مریوان رفتیم و در این مدت آنجا زندگی می‌کردیم که این اتفاق افتاد.

درباره گوران بگویید. چقدر او را می‌شناختید؟

او همسایه روبه‌رویی ما بود اما مگر همسایه با همسایه چنین کاری می‌کند. حالا فهمیده‌ام که اوباش بوده و سابقه کیفری هم داشته است. شاید باور نکنید اما روز بعد از این حادثه مردم مریوان که از این ماجرا عصبانی شده بودند به خانه گوران حمله کردند.

شیشه همان پنجره‌ای که شیلر از آنجا سقوط کرد را شکستند و می‌خواستند آنجا را آتش بزنند اما ما خواهش کردیم که این کار را نکنند. چون می‌خواستیم همه‌چیز را به قانون بسپاریم.

همسرتان چند روز در بیمارستان بود؟

این حادثه بامداد ۱۴شهریور رخ داد و همسرم تا شامگاه ۱۷شهریور در بیمارستان کوثر سنندج در کما بود تا اینکه در نهایت به ما گفتند که به‌دلیل ضربه مغزی، جانش را از دست داده است.

گوران چطور دستگیر شد؟

آن شب وقتی شیلر به کوچه سقوط کرد، گوران که ترسیده بود از طریق پشت بام خانه‌شان که به خانه پشتی راه داشت فرار می‌کند.

برای اینکه خودش را مخفی کند وارد خانه یکی از همسایه‌ها می‌شود اما زن همسایه که بیدار بوده او را می‌بیند و گوران گلویش را می‌گیرد و با مشت به‌صورتش می‌کوبد و تهدید می‌کند که ساکت باشد.

پس از آن چون بچه‌های آن زن بیدار شده و سر و صدا کرده بودند، از ترس دستگیری فرار می‌کند و با شکستن در، وارد خانه دیگری می‌شود.

طوری که صاحب آن خانه می‌گوید به‌خاطر وحشت حضور گوران در خانه‌اش تیک عصبی گرفته است و در نهایت حدود ساعت ۴صبح، پلیس موفق می‌شود او را دستگیر کند.

حالا درخواست شما از مسئولان قضایی چیست؟

نه تنها درخواست ما بلکه همه مردم مریوان این است که خیلی زود گوران مجازات و اعدام شود. همسرم شهید راه عفاف و پاکدامنی شد.

البته دادستان هم قول داده که به‌طور ویژه به این پرونده رسیدگی شود و ما همه‌چیز را سپرده‌ایم دست قانون و امیدواریم این مرد هر چه زودتر به اشد مجازات برسد.

من در این مدت شرمنده مردم مریوان شدم. حضور و همدردی آنها باعث تسلی ما بود. دست همه را می‌بوسم و امیدوارم همه ما به‌زودی شاهد مجازات مرد شیطان‌صفت باشیم.

منبع: همشهری
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 16
  • ناشناس
    1

    یکی از علل بروز این حادثه این بوده که شوهر شب در کنار همسرش نبوده و برای انجام کار به کشور همسایه رفته و فرد مجرم از این موقعیت سوءاستفاده کرده است!

  • زن ایرانی
    2

    تازگی ها خیلی داره به دختران و زنان ظلم میشه هر روز باید اخبار ناراحت کننده بشنویم این چه وضعیه؟؟؟
    کشور اسلامی باید اینجوری باشه ؟؟؟
    حتما قوانین شل و ولی دارین که هر کسی به خودش جرات میده به ناموس مردم دست درازی کنه،دختر مردم رو می‌دزدند عرضه ندارین متجاوز رو پیدا کنید پول‌هایی که باید خرج امنیت شهرها و راهها و جاده ها کنید خرج سفر خارج بچه‌های مفتخورتون میکنین
    حرومتون باشه ....

    سرتون رو زیر برف کردین بغل زنان صیغه تون شهوت رانی می‌کنید بر پدر و مادرتون لعنت که از اسلام فقط اسمش تو این کشور مونده
    به فکر مردم که نیستین فقط به فکر چاپیدن ،شکم و زیر شکمتون هستید
    ننگ بر مسلمانی شما ننگ بر اسلام دروغین شما
    امروز قلب من به عنوان یک زن شکست هیچ کاری هم از دستم بر نمیاد به جز چند جمله ای که نوشتم به قول امام حسین ع آیا کسی هست که ما را یاری کند؟!

  • فاطمه
    2

    پیشنهاد میکنم به پاس وفاداری، عفت و پاکدامنی
    این خانم بزرگوار که به نظر من شهید پاکدامنی
    است هرکس امسال نوزاد دختری به دنیا آورد نامش را شیلر بگذارد تا نام و یاد این بانوی پاکدامن زنده و جاویدان بماند

    نظرات شما -
    • ناشناس
      9

      نام شیلر اسم کردی و مناسب قوم کردی است و مناسب نامگذاری دیگر اقوام ایرانی و پارسیان نیست!

    • ناشناس
      3

      این همه اسم عربی توی کشور هست مشکلی پیش اومده؟ اسم کردی هم میتونه اضافه بشه

    • ناشناس
      2

      کرد یا ترک یا فارس ....مهم اینه که یک زن نجیب و قوی النفس بوده و کم‌نظیر....
      اسامی بسیاری از ما از امامان و پیامبران گرفته شده آیا چون فارس نیستند دلیلی بر کنار گذاشتن آنهاست؟

    • ناشناس
      1

      تو برو اسم بچه ت رو جمیله بزار بد بخت عقده ای

    • 0

      داستان این زن لکه ننگی برای امنیت کشورمونه

  • محمدایمان
    0

    کار به هیچی ندارم.خخخ خیی خوبی خیلی باحال گفتی
    حرومتون باشه...

  • ناشناس
    1

    چرا مردان ما در کشور خودشون بیکار باشند که مجبور باشند برای کارگری به کشور همسایه بروند که عاقبت چنین افرادی از چنین موقعیتی سواستفاده کنند. خدای بزرگ به حق محمد و ال محمد ریشه تون رو خشک و نابود کند

  • حاج سعید طوسی
    0

    نفرین و لعنت به مرد شیطان صفت و مسببان این حادثه ی ناگوار،چه بسا اگر شوهر این خانم بدنبال کار به کشور دیگری نمی رفت الان این بانو در کنار خانواده بود. رحمت الهی به روح این زن پاکدامن و مومن

  • سنا
    0

    عجب مملکتی شده قدیما کی از این اتفاق ها می افتاد

  • ناشناس
    0

    متجاوزوتجاوزگررا ملاعام بین مردم قصاص واعدام کنیدتادرسی عبرتی باشدبرای دیگران

  • ناشناس
    0

    ریشه اصلیش برمیگرده به تنگ دستی سرپرست خانواده که ناچاربوده توکشوردیگه کارگری کنه واون شیطان صفت هم از این موضوع سوء استفاده کرده.پس اول کارلعن ونفرین به این دولت ومسولین مفتخورش که فقط فکرپرکردن جیب وشکم خودشونن,نه به فکرمردم مظلوم.ان شاالله آه وناله ی بچه هاش گریبانگیرتون بشه که اینجوربه ناحق بی مادرشدن......

    نظرات شما -
    • ناشناس
      1

      شخصی که در کشورش بدلیل بیکاری گسترده و همچنین باند بازی و پارتی بازی امکان پیدا کردن شغل را ندارد و یا در حرفه ای فعالیت دارد که بدلیل رکود بازار، درآمد چندانی ندارد و تنگدست است نبایستی عیال اختیار و زاد و ولد کند! وقوع این حادثه ریشه های جامعه شناسی و حقوقی زیادی دارد که باید توسط متخصصین امر واکاوی و به آن پرداخته شود. یکی از موارد آن اینست وقتی شخصی توان مالی اداره زندگی را در کشور خود ندارد نبایستی به هیچ وجه ازدواج کند و فرزند آوری داشته باشد و باعث بدبختی افراد تحت تکفل خود گردد! با خودکشی مقتوله زندگی برای شوهر خانواده و فرزندان او سخت تر می شود مگر اینکه خویشان و هم قومی های پدر خانواده شغل مناسبی برای او پیدا کنند تا مجبور نباشد برای جستجوی کار از اعضاء خانواده خود فرسنگها دور گردد و به کردستان عراق پناه ببرد و عیال خود را با خطر ناخواسته مواجه سازد!

  • ناشناس
    0

    خدا رحمتش کند روحش شاد
    چنین زنانی باعث سر بلندی زنان مومن و پاک ومسلمان است
    او در پیش خدا روسفید و شهیده عفت و پاکدامنی است..