محاکمه نامادری به اتهام قتل فرزند شوهرش
زن میانسالی که متهم است پسر شوهرش را به قتل رسانده و جسدش را در کوچه رها کرده، در دادگاه کیفری یک استان تهران منکر قتل شد.
رسیدگی به این پرونده از ساعت ۳ بامداد روز یکشنبه ۵ دی سال گذشته آغاز شد. یکی از پاکبانان شهرداری در تماس با پلیس گفت: هنگام نظافت خیابان متوجه یک گونی بزرگ شدم که در نزدیکی سطل زباله افتاده بود، سعی کردم آن را به داخل سطل بیندازم اما آنقدر سنگین بود که نتوانستم و وقتی در گونی را باز کردم با جسد پسر جوانی مواجه شدم.
با کشف جسد، مأموران راهی محل در منطقه مشیریه شدند، گرچه هیچ مدرکی که هویت مقتول را برملا کند، همراه جسد نبود، با این حال بازپرس در بررسیهای میدانی متوجه رد خونی شد که در همان نزدیکی روی زمین کشیده شده بود. دنبال کردن رد خون پلیس را به خانهای سه طبقه در ۱۰۰ متری محل کشف جسد رساند. صاحبخانه که مردی مسن بود به محض دیدن جسد گفت: این پسرم کوروش است که ۱۱ روز قبل ناپدید شده بود.
پدر کوروش به مأموران گفت: چند سال قبل پس از فوت همسرم با زنی به نام نرگس ازدواج کردم و هر سه باهم در این خانه زندگی میکردیم تا اینکه ۱۱ روز پیش پسرم کوروش که دانشجوی حقوق بود، ناپدید شد و من هم با مراجعه به اداره پلیس از آنها کمک خواستم.
اما تحقیقات مأموران نشان میداد که مادر کوروش زنده است و پدر مقتول بعد از طلاق وی با زن دیگری ازدواج کرده و پس از فوت همسر دومش هم برای سومین بار با نرگس ازدواج کرده است.
بعد از آن نرگس مورد تحقیق قرار گرفت اما تناقضگویی او سبب شد تا بازپرس پرونده به وی و شوهرش مظنون شود و دستور بازداشت هر دو نفر آنها را صادر کند. در نهایت پس از ۱۰ روز نرگس به قتل کوروش اعتراف کرد و گفت: از زمانی که با پدر کوروش ازدواج کردم رابطهمان خوب نبود و کوروش مدام از من میخواست تا از پدرش جدا شوم اما من به خاطر پدرش همیشه گذشت میکردم. چند روز قبل به حمام رفته بودم و پس از آن متوجه شدم که کوروش از من فیلم گرفته است خیلی از این موضوع ناراحت بودم شب حادثه برای برداشتن گردو به طبقهای که اتاق کوروش بود رفتم اما متوجه شدم او در حال دیدن همان فیلم است آنقدر عصبانی شدم که با یک میله آهنی ضربهای به سرش زدم و بعد هم با چاقو او را کشتم.
وی افزود: پس از آن، جسد را به داخل حمام بردم. وقتی شوهرم به خانه آمد و سراغ پسرش را گرفت گفتم نمیدانم کجا رفته یکی دو روز بعد شوهرم نگرانش شد و به پلیس خبر داد. بعد از ۵ روز زمانی که شوهرم در خانه نبود جسد را از حمام بیرون آوردم و به حیاط بردم و داخل گونی قرار دادم و با کمک یک کارتن خواب جسد را به نزدیکی سطل آشغال انداختم و به خانه برگشتم.
پس از تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. اما پیش از جلسه دادگاه پدر کوروش از قصاص همسرش گذشت کرد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست برای متهم درخواست اشد مجازات کرد.
بعد از آن مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: از روزی که پسرم ناپدید شد چندبار با نرگس تماس گرفتم و پرسیدم پسرم کجاست اما او پاسخ درستی نمیداد. تا اینکه از طریق پلیس فهمیدم پسرم را کشتهاند آنها به پلیس گفته بودند که من زنده نیستم اما حالا هم تحت هیچ شرایطی از خون پسرم نمیگذرم و درخواست قصاص دارم.
در ادامه وکیل شاکی به جایگاه رفت و گفت: ما به پدر مقتول هم مشکوک هستیم. او طی یک سال مال و اموال زیادی از جمله خانهای چند طبقه و خودرو به دست آورده که معلوم نیست چگونه آن را خریداری کرده است. بعد از قتل پسرش هم به همسرش رضایت داد و از قصاص او گذشت کرد فکر میکنیم او در ماجرای قتل پسرش با متهم دست داشته است.
سپس نرگس بهعنوان متهم به قتل عمد به جایگاه رفت و با رد اظهاراتش در مرحله بازپرسی گفت: من کوروش را نکشتم. آن روز وقتی از محل کارم برگشتم یک گونی داخل حیاط دیدم که چند قطره خون هم کنارش ریخته بود. از مادرشوهرم پرسیدم که داخل گونی چیست و او هم اظهار بیاطلاعی کرد. وقتی داخل آن را نگاه کردم و لباسهای جسد را دیدم متوجه شدم که جسد متعلق به کوروش است و من هم آن را سر کوچه گذاشتم.
در ادامه قاضی از او پرسید شما در اعترافات اولیه اتهام قتل را پذیرفته بودی که متهم جواب داد: من تحت فشار روانی چنین اظهاراتی را بیان کردم و اتهام قتل را قبول ندارم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
گشت ارشادی که همین دیروز یه نفر رو کشت چقدر در بازگرداندن اخلاق به جامعه موفق بوده؟
ماله کشا و ساندیسی ها بیان نظر بدن.
یک خانواده با هم درگیر شدند و در چهار دیواری خود جنایت کردند چه ارتباطی به مردم و جامعه و پلیس داره ؟؟؟