راز وحشتناک قتل جوان 29 ساله عریان
با اعترافات دو متهمی که در یک پرونده جنایی بازداشت شده اند، سناریوی قتل جوان 29 ساله به قفل های رمزآلود دیگری گره خورد.
سپیده دم شنبه گذشته، نزدیکان جوان 29 ساله ای که نیمه شب از منزل خارج شده بود، پیکر نیمه جان او را در بیابان های اطراف منطقه اسماعیل آباد مشهد در حالی به صورت عریان پیدا کردند که آثار شکنجه های وحشتناک روی اندامش نمایان بود.
آن ها بلافاصله پیکر «حسین – ک» را با خودروی شخصی خودشان به بیمارستان رضوی رساندند و او در آخرین جملات خود از فاروق و فرشید نام برد که او را تا سرحد مرگ شکنجه کرده اند و دقایقی بعد نیز به کما رفت و جان سپرد.
در پی مرگ دلخراش این جوان، بلافاصله تحقیقات پلیسی با صدور دستورات محرمانه ای از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای دستگیری فاروق و فرشید آغاز شد.
دقایقی بعد گروه تخصصی از افسران زبده دوایر تجسس و اطلاعات کلانتری سپاد با نظارت و هدایت مستقیم سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری) وارد عمل شدند و به تحقیق در این باره پرداختند. بررسی های آنان نشان داد که ساعت حدود یک بامداد «فاروق» ( دایی مقتول) با وی تماس گرفته و مدعی شده است که چند نفر به او حمله کرده و کتکش زده اند! او سپس از «حسین – ک» (مقتول) خواست تا برای آشتی یا انتقام او را همراهی کند!
حسین نیز با بیان این ماجرا برای همسرش، از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت تا این که حدود 2 ساعت بعد «فاروق» با استفاده از گوشی تلفن یک چوپان با عموی «حسین – ک» تماس گرفت و ادعا کرد که چند نفر حسین را کتک زده و پیکر زخمی او را در بیابان های اطراف انداخته اند! با این ادعا، بی درنگ تعدادی از اعضای خانواده و اهالی محل سوار بر خودرو راهی بیابان های اطراف منطقه اسماعیل آباد شدند و پیکر عریان وی را در حالی یافتند که گوش او از نیمه بریده شده و آثار شکنجه های هولناک روی سر و اندامش نمایان بود.
بنابر این گزارش در ادامه تحقیقات، گروه ویژه افسران عملیاتی کلانتری به سرپرستی حصاری، رئیس دایره اطلاعات و عملیات کلانتری و در یک عملیات ضربتی موفق شدند فاروق را در حالی دستگیر کنند که پابند الکترونیکی داشت و به تازگی از زندان به مرخصی آمده بود.
این جوان 33 ساله از مدت ها قبل به جرم مواد مخدر در زندان مشهد تحمل کیفر می کرد. با انتقال وی به دایره اطلاعات کلانتری سپاد، بازجویی های تخصصی زیر نظر مستقیم قاضی دکتر صادق صفری آغاز شد اما وی نقش خود در ارتکاب جنایت را انکار کرد و گفت: آن شب من با حسین – ک (خواهر زاده ام) تماس گرفتم و با او در سرکوچه محل سکونت خودمان قرار گذاشتم اما وقتی به بیابان های اطراف رفتیم تا کسانی را پیدا کنیم که مرا کتک زده بودند، ناگهان چند نفر با سروصورت پوشیده و از پشت سر به ما حمله ور شدند و خواهرزاده ام را به شدت کتک زدند اما در همین حال من که قبلا چوپان بودم و به این خاطر هنوز فرز و جسور بودم بی درنگ از چنگ آن ها گریختم و خودم را به چوپان دیگری در همان منطقه رساندم و ماجرا را به عموی حسین اطلاع دادم.
وی که مدعی بود هیچ کدام از مهاجمان را نشناخته است در میان سخنانش اضافه کرد: شاید هم یکی از آن مهاجمان نقابدار «فرشید» (متهم دیگر تحت تعقیب) بود.
در حالی که ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی رمزآلود با دستور قاضی دکتر صفری به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی سپرده شده بود، عملیات دستگیری فرشید (متهم فراری) در دستور کار قرار گرفت و طولی نکشید که با تنگ تر شدن حلقه محاصره، روز گذشته «فرشید» نیز خود را تسلیم کارآگاهان اداره جنایی کرد و بازداشت شد.
اما او نیز در مراحل اولیه بازجویی حضور خود در صحنه جنایت را به کلی منکر شد و گفت: من هیچ نقشی در ماجرای قتل جوان 29 ساله نداشتم. اگرچه قبلا اختلافاتی با یکدیگر داشته ایم اما در ساعت وقوع جنایت من در منزل بودم و آن جا نیز به دوربین های مدار بسته مجهز است که می تواند دلیلی محکم بر ادعای من باشد!
بنابر این گزارش، در حالی که بررسی های غیرمحسوس پلیس از اختلافات شدید خانوادگی و فامیلی بین افراد مذکور حکایت دارد که به ماجراهای تکان دهنده نیز گره خورده است اما تلاش کارآگاهان برای رمزگشایی از این پرونده جنایی با راهنمایی های قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ادامه دارد.
آقای علم الهدی!..... آقای علم الهدی!......
چه می کنید؟! چرا بیشتر جرم و جنایت ها توی مشهد اتفاق می افته ؟ چرا آخه.....؟
نتیجه ی این چهل سال بگیر و ببند و روضه و منبر کجاست؟!
چرا با وجود این همه آموزش تعلیمات دینی در مدارس ،این همه مراسم مذهبی ،این همه برنامه های مذهبی در صدا و سیما ارزش های انسانی در کشور ما رو به افول باشد ؟!
وقتی فقر و بدبختی رو نشانه ی مقاومت و مسلمانی می دونید و اون رو با تقدیر و سرنوشت مردم گره می زنید در حالی که خودتون و خانواده هاتون در اوج رفاه و آسایش به سر می برید و نفاق و ریا و نیرنگ می کنید همین می شه نتیجه ش!!!
شهرستان مشهد شهر مهاجر پذیر است که در آن انواع قومیت های ایرانی و همچنین مهاجرین اتباع غیرمجاز خارجی کشورهای همسایه در آن زندگی می کنند. همین تفاوت های عمیق فرهنگی و همچنین وجود زمینه های گسترده بیکاری، فقر و جرم و جنایت در شهرستان مشهد و سوءمدیریت مدیران این شهر را به یکی از جرم خیز ترین شهرهای کشور مبدل نموده است!
این اتفاقات تو خانواده های مرفه هم میافته لطفا همه چی رو به فقر ربط نده
اوضاع مشهد خیلی خراب شده
بازم مشهدخدای من
شمع دزدا