قتل داماد با آچار فرانسه

مردی که متهم است در جریان درگیری بر سر ارثیه خانوادگی، دامادشان را با ضربه آچار فرانسه به قتل رسانده است، بازداشت شد.

قتل داماد با آچار فرانسه

ساعت ۱۷ عصر روز شنبه نهم مهر، مأموران کلانتری ۱۴۰ باغ‌فیض به قاضی محمدرضا صاحب‌جمعی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند مرد زخمی که پنج روز قبل برای درمان به بیمارستان سلامت فردا منتقل شده بود بر اثر شدت جراحات فوت کرده است. با اعلام این خبر، بازپرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی بیمارستان شد.

مأموران پلیس روی تخت بیمارستان با جسد مرد ۴۵ ساله‌ای به نام پیمان روبه‌رو شدند که بر اثر ضربه جسم سختی به سرش به قتل رسیده بود.
بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مقتول صبح روز دوشنبه چهارم مهر در خانه‌اش حوالی خیابان پیامبر شرقی با برادرزنش به نام فرزاد درگیر می‌شود که در جریان آن فرزاد با آچار فرانسه ضربه‌ای به سرش می‌زند و او بیهوش می‌شود.

پس از این حادثه، زن و فرزند پیمان با ضارب درگیر می‌شوند و او را زخمی می‌کنند، بدین ترتیب داماد و برادرزن هر دو به بیمارستان منتقل می‌شوند. فرزاد دو روز پس از حادثه و بهبودی حالش از بیمارستان مرخص و با گذاشتن وثیقه در دادسرای محل راهی خانه‌اش می‌شود، اما پیمان پس از پنج روز بستری بر اثر شدت ضربه به کام مرگ می‌رود.

اظهارات همسر مقتول

همسر مقتول به مأموران درباره حادثه گفت: «از مدتی قبل برادرم با ما به خاطر ملک ارثیه‌ای اختلاف دارد، به همین خاطر چند باری با من و شوهرم درگیری و مشاجره لفظی داشت. او شب قبل از حادثه میهمان ما بود و در خانه‌مان خوابید تا اینکه صبح به خاطر همان اختلاف قبلی با شوهرم درگیر شد.
لحظه حادثه آن‌ها ابتدا با هم مشاجره لفظی کردند و بعد درگیری‌شان بالا گرفت و برادرم، شوهرم را کتک زد و در ادامه هم با آچار فرانسه به سر شوهرم ضربه وارد کرد. شوهرم غرق در خون روی زمین افتاد که من و فرزندم با برادرم درگیر شدیم.

در این درگیری او ما را هم کتک زد و ما هم او را کتک زدیم که زخمی شد و بعد هر دو را برای درمان به بیمارستان منتقل کردیم. او خیلی زود خوب و از بیمارستان مرخص شد، اما شوهرم در این مدت در کما بود و در نهایت هم فوت کرد.»

بازداشت قاتل

همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مأموران پلیس فرزاد را به اتهام قتل عمد در خانه‌اش بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
وی در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به قتل دامادشان اعتراف کرد و در ادعایی گفت: «اختلاف من و دامادمان بر سر ارثیه پدری من بود. شب قبل از حادثه به خانه خواهرم رفتم و میهمان آن‌ها بودم. شب شام خوردم و همانجا خوابیدم تا اینکه صبح از خواب بیدار شدم.

شوهرخواهرم روی زمین دراز کشیده بود و سیگار می‌کشید و جاسیگاری‌اش هم کنارش بود.

او حرف‌های نامربوط می‌زد، اما من توجهی نکردم، به سرویس بهداشتی رفتم و صورتم را شستم. وقتی بیرون آمدم او دوباره شروع به فحاشی کرد که عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. دامادمان جاسیگاری‌اش را به سوی من پرت کرد و من هم جاسیگاری را به طرف خودش پرت کردم و درگیری ما بالا گرفت.»
وی ادامه داد: «یکدیگر را به شدت کتک زدیم که چشمم به آچار فرانسه افتاد، آن را برداشتم و ضربه‌ای به سرش زدم. پس از این خواهرم و پسرش مرا کتک زدند و من هم بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم دیدم روی تخت بیمارستانم و فهمیدم پیمان هم تحت درمان است.

من دو روز بعد حالم خوب شد و از بیمارستان مرخص شدم، اما به خاطر درگیری بازداشت و با گذاشتن وثیقه به صورت موقت آزاد شدم.

فکر نمی‌کردم دامادمان فوت کند، اما وقتی مأموران مرا بازداشت کردند تازه متوجه شدم پیمان به خاطر ضربه من فوت کرده است.»
متهم در ادامه به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 3
  • داماد
    0

    اصلا به داماد چه ربطى دارد كه راجع به ارث پدر زن با برادر زن درگير شود هركس بايد دنبال ارث پدر خودش برود اگر اينگونه فكر مى كرد الان زنده بود وبرادرزن نيز مرتكب قتل نمى شد برويد دنبال ارث پدر خودتان

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      نظر شما صحیح است. تقسیم ارث هر خانواده به وراث آن خانواده مربوط است نه به داماد و عروس و دیگر افراد غیرذینفع خانواده!

  • ناشناس
    1

    برادر زن میهمان قاتلی که نمک داماد و میزبان را می خورد و شب را در منزل صاحبخانه می گذراند و صبح نمکدان می شکند!