همسرکشی با همدستی راننده تاکسی
راننده تاکسی اینترنتی که با همدستی زن مسافر، شوهر وی را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بودند با رضایت اولیای دم و کمک نیکوکاران از کابوس مرگ رهایی یافتند.
۶ اسفند سال ۹۷ گزارش قتل مرد میانسالی در پشت بام خانهاش در یکی از شهرستانهای اطراف تهران به پلیس اعلام شد.
بهدنبال این خبر وقتی تیم جنایی راهی محل کشف جسد شدند پیکر خونین مرد میانسال را در حالی مشاهده کردند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در چند قدمی جسد مرد میانسال، همسرش فرنوش و مرد جوانی به نام امید در حالی که دست هردویشان خونی بود، ایستاده بودند. فرنوش و امید به عنوان عاملان جنایت بازداشت شده و جسد نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
امید، متهم جوانی که در صحنه قتل بازداشت شده بود، در تحقیقات لب به اعتراف گشود و گفت من راننده تاکسی اینترنتی هستم. مدتی قبل فرنوش را به عنوان مسافر سوار کردم.
بعد از آن، هر بار که قصد رفتن به جایی را داشت با من تماس میگرفت. همین مسأله باعث شد که کم کم با فرنوش رابطه صمیمیتری پیدا کنم، اما نمیدانستم که او متأهل است و فرزند هم دارد.
او ادامه داد: شب حادثه فرنوش با من تماس گرفت و از من خواست او را به آدرسی که میخواهد برسانم. اما زمانی که به مقابل خانه او رسیدم مدعی شد که مقدار زیادی وسیله دارد و از من خواست برای حمل وسایل به او کمک کنم. به درخواست زن جوان به طبقه بالا رفتم، اما زمانی که به مقابل در ورودی خانهاش رسیدم ناگهان در باز شد و مرد میانسالی که بعداً متوجه شدم همسر او است، در حالی که چاقویی بهدست داشت مقابل در ظاهر شد و به من
حمله کرد.
امید گفت: به قدری این حرکت غافلگیرانه بود که نمیدانستم چکار کنم. به سمت پشت بام فرار کردم؛ اما مرد خشمگین بهدنبالم آمد و چند ضربهای به من زد. در همین موقع فرنوش با چاقویی در دست خود را به پشت بام رساند.
او برای نجات من چند ضربه چاقو به شوهرش زد تا من فرصتی برای فرار پیدا کنم. با ضربههایی که فرنوش زد، چاقو از دست شوهرش به زمین افتاد و من در دفاع از خودم چاقو را برداشتم و ضرباتی به مرد میانسال زدم. با سر و صدای ما، همسایهها با پلیس تماس گرفتند، اما قبل از رسیدن اورژانس، وی جانش را از دست داد.
در ادامه تحقیقات فرنوش نیز که به اتهام قتل بازداشت شده بود، برای بازجویی مقابل افسر پرونده قرار گرفت و گفت: با همسرم اختلاف داشتم و مدام باهم جر و بحث میکردیم.
در این میان، با امید آشنا شدم، به او نگفتم که همسر و فرزند دارم. البته رابطهای با امید نداشتم و فقط اگر میخواستم جایی بروم، از او میخواستم مرا به مقصد برساند. اما شوهرم که به من مشکوک شده بود مدعی شد که با امید رابطه دارم و اختلافهای ما بیشتر شد.
زن جوان ادامه داد: در نهایت او به من گفت اگر میخواهی باور کنم که رابطهای با امید نداری او را به خانه بکشان. من هم برای نجات جانم با امید تماس گرفتم و او را به بهانه حمل وسایل به داخل خانه کشاندم. زمانی که امید آمد شوهرم مرا داخل اتاق خواب حبس کرد و خودش چاقو بدست به انتظار امید ماند.
درگیری آنها که بالا گرفت، در را به هر زحمتی بود باز کردم و چاقویی از آشپزخانه برداشته و خودم را به پشتبام رساندم. قصد من کشتن شوهرم نبود، در آن لحظه فقط میخواستم به این درگیری پایان دهم.
با اعتراف متهمان و پس از بازسازی صحنه جنایت، هر دو در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتند. با درخواست قصاص اولیای دم، برای دو متهم حکم قصاص صادر شد. با تأیید این حکم در دیوان عالی کشور، امید و فرنوش در نزدیکی چوبه دار قرار گرفتند.
اما با ورود واحد صلح و سازش و به کمک گروه چتر نجات، اولیای دم که فرزندان مقتول بودند به شرط پرداخت دیه، مادر خود و راننده تاکسی اینترنتی را بخشیدند.
باتوجه به اینکه مرد جوان توانایی پرداخت مبلغ درخواستی را نداشت، گروه چتر نجات برای پرداخت مبلغی از دیه با کمک خیرین وارد عمل شد. با پرداخت دیه، زن جوان و امید از قصاص رهایی یافته و در دادگاه کیفری از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهند شد.
زن فاحشه به این زن می گویند که باعث قتل شوهرش و به زندان رفتن و پرداخت دیه رانندگی تاکسی قاتل شده است!
خیرین و گروه چتر نجات ، فکری هم به قتل های بعدی بکنند که اینجور زن ها به جای عبرت گرفتن ، باعث خواهند بود !!!
خدا این جور زنا رو از روی زمین محو کنه .خاک تو سرت ای زن کاش قصاص میکردن بچه ها همچین مادری رو واسه چی میخوان .مرد باید اول همسرش رو میکشت
گروهی دیده ناپاکن گروهی همچو کفتار ند تف تف تف هشدار هشدار