قصاص، مجازات قتل مرد پولدار
مردی که متهم است با همدستی پنج نفر از دوستانش، مرد پولدار را به قتل رساندهبود، به قصاص محکوم شد، همدستان متهم نیز به حبس، شلاق و تبعید محکوم شدند.
۱۷ اردیبهشت ۹۹، مأموران کلانتری ۱۴۶ حکیمیه از ناپدید شدن مردی به نام بهنام باخبر شدند. مرد همسایه بعد از تماس با مأموران به آنها گفت: «بهنام، همسایه ماست.
چند روزی است، از او خبری نیست و حالا هم از خانهاش بوی تعفن میآید. نگرانیم برایش اتفاقی افتاده باشد.» بعد از این تماس، مأموران به خانه مورد نظر رفتند و بعد از شکستن قفل در با جسد بهنام در حالی که دست، پا و دهانش بسته شدهبود و روی زمین افتاده بود، روبهرو شدند.
جسد به دستور بازپرس ویژه قتل به پزشکی قانونی منتقل شد و بعد از انجام آزمایشات و معاینات، کارشناسان علت فوت را فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند، بنابراین پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و در روند بررسیها اثر جوهر روی انگشتان دست مقتول نشان داد از او اثر انگشت گرفته شده و قتل از سوی فرد یا افرادی آشنا صورت گرفتهاست.
دستگیری عاملان قتل
با به دست آمدن این فرضیه، مأموران با مشاهده فیلم دوربین مداربسته در محل حادثه توانستند خودروی سمند سفیدرنگی را که از سه روز قبل حوالی خانه مقتول رفت و آمد مشکوکی داشت، شناسایی کنند. با شناسایی خودروی مورد نظر سرنشینان آن که یک زن و چهار مرد جوان بودند، ردیابی و بازداشت شدند. در روند بازجوییها زن جوان که وکیل دادگستری بود مورد تحقیق قرار گرفت.
او در همان بازجوییهای اولیه به قتل با همدستی چهار نفر که دو برادر و دو پرستار بخش مراقبتهای ویژه یک بیمارستان خصوصی بودند، اعتراف کرد. وی در شرح ماجرا گفت: «مدتی قبل تاجر پولداری به نام داریوش که در زمینه توریسم پزشکی فعالیت داشت، سراغم آمد و گفت بیمارانی را از حوزه خلیج فارس به ایران آورده و با گرفتن پورسانت آنها را به بیمارستانها معرفی میکند.
او مدعی بود مبلغ ۲۴میلیارد تومان به مردی به نام بهنام داده تا در زمینه تجهیزات پزشکی سرمایهگذاری کند و سود آن را بگیرد، اما با گذشت چند ماه بهنام نه سودی داده است و نه طلبش را برمیگرداند. داریوش مدرکی از آن مرد نداشت به همینخاطر از من خواست همراه برادرش به نام داوود که دانشجوی رشته حقوق بود و دو پرستار به نامهای نوید و حمید به خانه بهنام برویم تا سفتهها را از او بگیریم.
طبق نقشه ابتدا من به بهانه حلوای نذری وارد خانه بهنام شدم، سپس دیگر همدستان به خانه آمدند. بهنام وقتی متوجه موضوع شد، مقاومت کرد به همین خاطر داوود و نوید دست و دهان او را بستند که موجب مرگش شد.»
دیگر متهمان نیز تحت بازجویی قرار گرفتند و در روند بازجوییها گفتند دیگر همدستشان مأمور پلیس به نام شاهین است. با دستگیری ششمین متهم، اما همگی جرمشان را انکار کردند.
جلسه محاکمه و صدور حکم متهمان
پرونده با توجه به شواهد و قرائن موجود به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و در اولین جلسه رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه دوم قرار گرفت.
ابتدای جلسه، مادر مقتول درخواست قصاص کرد.
در ادامه متهم ردیف اول جرمش را انکار کرد و گفت: «داریوش برادرم است. او بعد از آشنایی با بهنام فریب خورد و به بهانه شراکت کاری ۶ میلیارد تومان نقد و ۱۸ میلیارد را به صورت چک به او دادهبود، اما هیچ مدرکی نگرفته بود. این شد که تصمیم گرفتیم با گرفتن مدرک به پولمان برسیم.
به همین خاطر همراه نوید و حمید همچنین فریبا به خانه بهنام رفتیم و از او خواستیم سفتههایی را که همراهمان هست، امضا کند، اما او تقلا کرد و همین باعث مرگش شد.»
او با رد گزارش پزشکی قانونی گفت: «بهنام خیلی سر و صدا میکرد. از ترس همسایهها من و نوید دست و دهانش را با شال بستیم تا سفتهها را امضا کند، اما یکباره متوجه شدیم دستهایش حرکت نمیکند و از نفس افتاده است. نوید، شروع به تنفس مصنوعی کرد.
من هم شالی را که دور دهانش بود، باز کردم و آن را دور گردنش انداختم. هیچ فشاری به گردن او وارد نکردیم. اگر دندهها یا استخوان تیروئید او شکسته شده بود به خاطر عملیات احیا بودهاست.»
سپس نوید به جایگاه رفت و با تأیید اظهارات همدستش گفت: «من با عملیات احیا تلاش کردم تا او زنده بماند، اما بیفایده بود. برای گمراه کردن پلیس، تلفن همراه و لپتاپ بهنام را برداشتیم سپس در رودخانهای رها کردیم.»
داریوش نیز با انکار جرمش گفت: «قبول دارم برای گرفتن مدرک به خانه بهنام رفتیم، اما قصدی برای کشتن او نداشتیم. این پیشنهاد فریبا بود که ما را گرفتار کرد. چون وکیل بود ما هم قبول کردیم.»
زن جوان نیز به جایگاه رفت و با رد این اظهارات گفت: «داریوش دروغ میگوید. من چنین پیشنهادی ندادم و این تصمیم خودش و دوستانش بود.» دیگر متهم نیز اتهام اخفا در ادله جرم را رد کرد.
در پایان، هیئت قضایی با توجه به مدارک در پرونده، داوود را به اتهام قتل عمد به قصاص، برای مشارکت در اخذ سند به عنف و سرقت، حمل شوکر بدون مجوز به ۱۳ سال حبس و ۳۰ ضربه شلاق محکوم کرد. نوید نیز به اتهام معاونت در قتل و مشارکت در اخذ سند به عنف به ۲۵ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.
داریوش به خاطر سرقت و معاونت در قتل به ۲۵ سال حبس محکوم شد. حمید نیز به ۱۵ سال حبس و ۲ سال تبعید به شهرستان نیکشهر محکوم شد. قضات دادگاه فریبا را هم به خاطر معاونت در قتل به ۱۱ سال حبس و مشارکت در اخذ سند به عنف به ۲۰ ضربه شلاق محکوم کرد. شاهین نیز به خاطر در اختیار گذاشتن پلاکهای سرقتی به ۹۱ روز حبس تعزیری محکوم شد.