اتهام قتل به گردن برادر
مردی که متهم است ۱۲ سال قبل در شهرستان ورامین مرتکب قتل شده اتهام را به گردن برادرش انداخت.
۱۲ سال قبل، مأموران پلیس ورامین، بعد از تماس مرد چوپانی که برای چرای گوسفندانش به حاشیه حصارک رفته و جسد برادرزادهاش را کشف کردهبود، به محل حادثه اعزام شدند. چوپان گفت: «امروز طبق معمول گوسفندان را برای چرا به حاشیهای در حصارک آوردهبودم که دیدم جسدی خونین روی زمین افتادهاست. جلوتر رفتم متوجه شدم جسد متعلق به برادرزادهام هرمز است.» مرد چوپان که از شوک رنگ به صورت نداشت، گفت: «باور کنید از این حادثه هیچ اطلاعی ندارم و نمیدانم چه کسی یا کسانی و با چه انگیزهای هرمز را کشتهاند.»
با ثبت این توضیحات، جسد در حالی که شواهد اولیه نشان میداد بر اثر شکستگی جمجمه و بریدگی عمیق گلو کشته شدهاست به پزشکی قانونی منتقل شد.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت که مأموران پلیس دریافتند هرمز مدتی قبل با چند نفر از دوستانش در زمینه خرید و فروش موادمخدر فعالیت داشت.
همچنین روند بررسی تماسهای تلفنی مقتول هم نشان میداد او آخرین بار با مرد جوانی به نام سعید قرار ملاقات داشتهاست. به این ترتیب سعید به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار گرفت، اما مشخص شد به مکان نامعلومی گریختهاست.
بازداشت پس از ۱۱ سال
۱۱ سال بعد از حادثه و در حالی که تحقیقات ناکام ماندهبود، سعید در یکی از روستاهای گرگان دستگیر شد. متهم در بازجوییهای اولیه مدعی شد برادرش سیاوش مرتکب قتل شدهاست.
با اقرارهای متهم مأموران سیاوش را که به خاطر اتهامی دیگر در یکی از زندانهای گرگان بود، بازداشت کردند. مرد جوان در روند بازجوییها به قتل هرمز با انگیزه ناموسی اعتراف کرد و گفت: «هرمز از دوستانمان بود. مدتی قبل از حادثه متوجه شدم او به زن برادرم نظر بدی دارد. چند بار تصمیم گرفتم با او صحبت کنم، اما فرصتی پیش نیامد تا وقتی فهمیدم او همسر برادرم را آزار دادهاست. این رفتار هرمز موجب شد تصمیم بگیرم او را گوشمالی بدهم و از آنجایی که میدانستم در کار خرید و فروش موادمخدر است، به بهانه خرید مواد با او قرار ملاقات گذاشتم.
هرمز وقتی سر قرار رسید، درباره این موضوع با او صحبت کردم. او با شنیدن حرفهایم دستپاچه شد. میخواست شروع به حرف زدن کند که معلوم بود فقط قصد توجیه دارد، این شد که حالم را نفهمیدم و کنترل اعصابم را از دست دادم. سپس با چوبی که همراهم بود، به سرش زدم. با آن ضربه هرمز روی زمین افتاد. همان موقع دست به چاقو شدم و چند ضربه به بدنش زدم. درگیری ما کنار کانال آب بود. هرمز داخل آن کانال افتاد. از عصبانیت به داخل کانال رفتم و گلوی او را هم بریدم.»
متهم درباره رد تماسهای مقتول گفت: «آخرین باری که با مقتول تماس گرفتهبودم با تلفن همراه برادرم بود. به همین خاطر سعید در این سالها تحت تعقیب پلیس قرار داشت.
بعد از قتل، من و برادرم تصمیم گرفتیم در گرگان زندگی مخفیانهای داشته باشیم، اما من چند ماه قبل به خاطر جرمی به زندان رفتم تا اینکه شنیدم برادرم دستگیر شدهاست. او را آزاد کنید، چون در این حادثه مقصر نیست. این من بودم که مقتول را کشتم.»
جلسه محاکمه
با اقرارهای متهم وی راهی زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه به ریاست قاضی رضایی قرار گرفت.
ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. در ادامه متهم خلاف اظهاراتش جرمش را انکار کرد و قتل را گردن برادرش انداخت. او در دفاع از خود گفت: «روزی در خانه استراحت میکردم که همسر برادرم وارد خانه شد. او خیلی آشفته بود و سر و وضع نامرتبی داشت. برایم سؤال شد و کنجکاو شدم که کجا بودهاست. او در جوابم گفت هرمز او را آزار دادهاست.
با شنیدن این حرف برق از سرم پرید و نمیدانستم چه جوابی بدهم. فقط از او خواستم در این باره با برادرم حرفی نزند تا خودم او را ادب کنم.»
متهم در ادامه گفت: «یک ماه از این ماجرا گذشت که برادرم تماس گرفت و معلوم بود خیلی عصبانی است. از او سؤال کردم که گفت همسرش همه چیز را برایش تعریف کردهاست. او از من هم عصبانی بود که چرا در اینباره با او صحبتی نکردهام. خواستم او را آرام کنم که گفت تصمیم دارد هرمز را گوشمالی بدهد. او خواست کنارش باشم و کمکش کنم.»
متهم درباره قتل گفت: «قبول کردم تا روز حادثه با مقتول به بهانه خرید و فروش مواد قرار ملاقات گذاشتیم. بین راه برادرم گفت میخواهد هرمز را ادب کند. او از قتل و ماجرای قتل حرفی نزدهبود. باور کنید نمیدانستم قصد دارد هرمز را بکشد وگرنه مانع میشدم.
بالاخره سر قرار رسیدیم. برادرم وقتی هرمز را دید، نتوانست خودش را کنترل کند. او بدون شنیدن هیچ توضیحی از مقتول با چاقو حمله کرد و چند ضربه به سینه و پهلوی او زد. هرمز داخل کانال آب افتاد. همان موقع سعید داخل کانال آب رفت و گلوی او را برید...» در پایان هیئت قضایی با توجه به دفاعیات متهم، پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادسرا فرستاد تا بعد از کامل شدن تحقیقات رأی را صادر کند.