قتل زن جوان، پایان رابطه پنهانی با مرد متاهل
متهم در بازجوییهای ابتدایی به قتل زن جوان اعتراف کرده بود اما در دادگاه مدعی شد این جنایت کار او نیست.
متهم که مردی جوان است در حالیکه همسر داشت با زن دیگری رابطه برقرار کرد و در نهایت متهم شد او را به قتل رسانده است.
گزارش ناپدید شدن این زن به نام سوگل را مادرش به ماموران داد. او گفت دخترش چند روزی است تلفنهایش را جواب نمیدهد و همسایهها هم او را ندیدهاند.
وقتی ماموران با شکایت زن میانسال به خانه دختر او رفتند، جسد وی را در حالیکه ضربه چاقو خورده بود، پیدا کردند. پلیس تلفن همراه سوگل را مورد بررسی قرار داد و در همان تحقیق ابتدایی مشخص شد مقتول با جوانی به نام احسان ارتباط داشت.
بررسیها نشان داد احسان مردی متاهل است که با سوگل رابطه پنهانی داشت. به این ترتیب احسان ۳۵ساله به عنوان نخستین مظنون ردیابی و بازداشت شد و به قتل زن مطلقه اعتراف کرد.
متهم گفت: آن روز به خانه سوگل رفته بودم اما با هم درگیر شدیم و من او را با ضربه چاقو کشتم و گریختم.
احسان سپس به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
انکار قتل در دادگاه
سپس احسان در جلسه محاکمه جایگاه متهم ایستاد و اتهامش را گردن نگرفت. او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من متاهل بودم اما رابطه خوبی با همسرم نداشتم. به همین خاطر مدتی بود با سوگل آشنا شده بودم و با یکدیگر رفتوآمد داشتیم، اما هرگز به خانه او نرفته بودم.
آن روز او مرا به خانهاش دعوت کرد. دعوت او را نپذیرفتم و با ماشین دنبالش رفتم تا برای تفریح بیرون برویم، اما او با اصرار خواست وارد خانه شوم.
من هم پذیرفتم و به خانه سوگل رفتم و به اصرار خودش با او رابطه برقرار کردم. هنگامیکه میخواستم خانه را ترک کنم سوگل از من خواست تا مبلغ زیادی به او پول بدهم. به او گفتم پولی در بساط ندارم. او برای گرفتن پول اصرار داشت که با هم درگیر شدیم.
متهم ادامه داد: سوگل یکباره شروع به داد و فریاد کرد و تهدید کرد همسایهها را مطلع میکند، ماجرای رابطهمان را به همسرم میگوید و آبرویم را میبرد.
من که از شنیدن حرفهای او شوکه شده بودم به سمتش حمله کردم. ما با هم گلاویز بودیم که در یک لحظه کارد میوهخوری را از روی میز برداشتم و یک ضربه به صورت و یک ضربه به کتف سوگل زدم و بلافاصله خانه را ترک کردم.
باور کنید من ضربه دیگری به او نزدم و نمیدانم چطور پزشکی قانونی آثار بریدگیهای متعدد روی بدن زن جوان را گزارش کرده است. من اتهام قتل را قبول ندارم، چون وقتی خانه سوگل را ترک میکردم او زنده بود. ممکن است بعد از من یک نفر دیگر به آنجا رفته و او را کشته است. من سوگل را نکشتم.
با پایان دفاعیات متهم و ادعای عجیب وی، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
عاقبت زن زندگی ازادی
۴۳ ساله داریم عاقبت استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی رو میچشیم. لابد تحریم و بدبختی و فلاکت هم نتیجه مرد، میهن، آبادیه.
وقاحت و بی حیایی مثل جهان بی پایانه.
اینطوری نگو، توله های قلاده بگردن شیطان بزرگ ، ناراحت میشوند ....
من هم توله قلاده بگردن شیطان بزرگ هستم، هم آلبانی نشین ام، هم منافق و هم هر چیز دیگه ای که توی ذهنت هست.
اما خدا رو هزار مرتبه شکر میکنم که مثل شما کر و کور و لال و بلانسبت خر نیستم و حاضر نمیشم هر نونی رو بخورم. از گرسنگی هم سقط بشم، حاضر نمیشم شرفم رو به نون بفروشم. پولم هم از خزانه امریکا و عربستان تامین بشه بهتره تا از ریختن خون ملت تامین بشه.
یک نفر دیگه بیکار بوده و دقیقا بعد از خروج شما وارد خانه شده و با دیدن زن زخمی گفته منم چند تا ضربه دیگه بزنم قتلش گردن من بیوفته ؟!
یعنی خر هم باور میکنه؟!
اینم از وضعیت جامعه ای که گشت ارشاد داشت!
واقعا مسائل دینی و فرهنگی مردم با نیم ساعت کلاس حل میشه؟!اگه حل شده بود که شاهد این حوادث اونم به صورت زیاد وآشکار در سطح جامعه نبودیم، باید روش رو تغییر داد
اگر روش قبلی تاثیرگذار نبود، از تغییر نترسید،همه راه ها رو باید امتحان کرد تا به نتیجه ی مطلوب رسید