محاکمه جوانی که دهمین فرزند داییاش را کشت
پسر جوانی که در یک درگیری خانوادگی دهمین فرزند داییاش را به قتل رسانده مدعی شد هجوم ناگهانی مقتول و سایر اعضای فامیل باعث شد او دست به قتل بزند.
این پرونده یک سال قبل تشکیل شد و با گزارش درگیری منجر به قتل ماموران بلافاصله رهسپار محل شدند و به تحقیق پرداختند. شواهد نشان میداد پسر جوانی به نام نعیم از ناحیه گردن چاقو خورده و تسلیم مرگ شده است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و متهم ۲۰ساله به نام قادر که در محل حضور داشت بازداشت شد.
متهم به قتل پسرداییاش اعتراف کرد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من و نعیم همسنوسال بودیم و از بچگی با هم بزرگ شدیم. ما هیچ اختلافی با هم نداشتیم و من ناخواسته باعث مرگ او شدم.
متهم ادامه داد: آن روز شوهرخاله و پسرخالههایم مهمان خانه ما بودند که سر موضوعی با هم درگیر شدیم. درگیری لفظی ادامه داشت تا اینکه آنها به سمتم حملهور شدند و مرا کتک زدند. من هم از ترسم به آشپزخانه دویدم. آنها دنبالم آمدند و درگیری را ادامه دادند. من در یک لحظه چاقوی آشپزخانه را برداشتم و آن را بیهدف بالای سرم چرخاندم که چاقو ناخواسته با پسرداییام که در آن دعوا حضور داشت برخورد کرد.
به دنبال اظهارات متهم و بازسازی صحنه جرم، برای او کیفرخواست صادر و پروندهاش به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
درخواست قصاص برای خواهرزاده
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده نماینده دادستان کیفرخواست علیه متهم را خواند و سپس دایی مقتول به عنوان ولی دم درخواست قصاص کرد.
دایی متهم گفت: من ۱۰ فرزند دارم و قادر پسر کوچکم را از من گرفت. من برای او قصاص میخواهم.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من قصد کشتن پسرداییام را نداشتم. او از برادر به من نزدیکتر بود و از مرگ او داغدار هستم.
قادر در تشریح جزئیات درگیری خونین گفت: آن روز شوهرخاله و پسرخالههایم که ۶ نفر بودند به خانه ما آمدند و دعوا راه انداختند. آنها یکباره به سمتم حملهور شدند و مرا کتک زدند. در یک لحظه به آشپزخانه رفتم و در حالی که گیج شده بودم و سرم پایین بود ضربهای را با چاقو به بالای سرم زدم که ناخواسته چاقو با پسرداییام برخورد کرد و موجب مرگ او شد.
سپس متهم به درخواست قضات دادگاه، صحنه درگیری را بازسازی کرد و گفت: باور کنید من روی زمین افتاده بودم و در یک لحظه که توانستم بلند شوم چاقو را بالای سرم چرخاندم. اصلاً ندیدم چاقو به چه کسی برخورد کرد. اگر قصد قتل داشتم در همان اتاق و قبل از اینکه کتک بخورم ضربه میزدم. مرگ پسرداییام ناخواسته رخ داد و من شرمنده دایی و زنداییام هستم.
در پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.