نزاع خونین به خاطر نگاه چپ
پسر جوان متهم است در یک دعوای گروهی با قمه انگشت دست فردی را قطع کرده است، اما خودش این اتهام را قبول ندارد.
سیاوش پسر جوانی است که مدتی است به جرم ناقص کردن یکی از هممحلیهایش در زندان است. او باعث قطع انگشت یاور شده است.
سیاوش درباره اینکه چرا و چطور این کار را کرده است، توضیح میدهد.
دستش را قطع نکردم انگشت کوچک یکی از دستانش قطع شد. آن هم کار من نبود.
دعوا گروهی بود، بقیه هم چاقو داشتند، شاید آنها کردند.
اما اینطور که دوستت گفته فقط تو قمه داشتی و ضربه قمه باعث قطع انگشت یاور شده است
من قمه داشتم ولی ضربه نزدم.
دعوا به خاطر چه بود؟
دعوا را نمیدانم برای چه بود. من در حمایت از دوستم وارد دعوا شدم.
یعنی وارد دعوایی شدی که اصلاً نمیدانستی برای چه اتفاق افتاده؟ شاید دوستت دروغ گفته باشد
به هر حال ما برای رفاقت کار میکنیم.
بعد از ماجرا هم نپرسیدی دعوا سر چه بود؟
دوستم میگفت به خاطر نگاه چپ دعوا کرده. زل زدند به دوستم او هم عصبانی شد و دعوا راه افتاد.
از خانوادهات بگو. در چه شرایطی هستند؟
ما سه برادر هستیم. پدرم خانهای اجارهای در جنوب تهران دارد. با پول کارگری ما را بزرگ کرده است. ما با پدر و مادرمان زندگی میکنیم.
کار میکنی؟
کارگری میکنم البته همیشه که کار نیست، پیش بیاید در گاراژ یکی از دوستانم کار میکنم.
پولی که به دست میآوری خوب است؟
به اندازهای هست که زندگیام بچرخد.
میتوانی دیه بدهی؟
اگر میتوانستم که زندان نبودم. من حتی نتوانستم وثیقه بگذارم و بیرون بیایم.
چرا سراغ رضایت نرفتی؟
شاکی رضایت نمیدهد، او خیلی ناراحت است میگوید باید دیه بدهم من هم پول دیه ندارم.
آیا فکری برای پرداخت دیه کردهای؟
سعی میکنم با کار در زندان مقداری پول جمع کنم. دوستم هم گفته کمک میکند ولی تا به حال کاری نکرده است. روی پدر و مادرم هم نمیتوانم حساب کنم چون پولی ندارند. من واقعاً اشتباه کردم، نباید قاطی درگیری میشدم.
آزادی برای امثال اینها سم هست