حکم حبس ، تبعید و دیه برای یک متهم فراری
مردی که متهم است با چاقو چشم پسر جوانی را کور کرده در حالی از سوی قضات دادگاه کیفری یک استان تهران به حبس، تبعید و دیه محکوم شد که با گذشت 3 سال از این ماجرا همچنان فراری است.
رسیدگی به این پرونده از تابستان سال 98 با گزارش درگیری خونین در یکی از بوستانهای پاکدشت آغاز شد.
پس از آن مأموران به محل اعزام شدند و مشخص شد درگیری میان 3 نفر رخ داده و در این میان مرد جوانی با چاقو به چشم فردی به نام اکبر زده و متواری شده است.
در ادامه اکبر به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما ساعاتی بعد پزشکان اعلام کردند به علت شدت جراحات وارده چشم راست وی نابینا شده است.
اکبر بعد از بهبودی نسبی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان پس از معاینه چشم او در گزارشی اعلام کردند بینایی چشم به سبب شدت ضربه و پارگی به درجه کمنوری در حد صفر رسیده است.
وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: روز حادثه وارد پارک شدم که دیدم دوستم با مردی به نام کریم درگیر شده است، میخواستم وساطت کنم اما به یکباره کریم با چاقو چند ضربه به صورتم زد که یکی از ضربات به چشمم خورد و یکی دیگر هم پیشانیام را پاره کرد. در یک لحظه چشمم سیاه شد و هیچ جا را نمیدیدم تا اینکه متوجه شدم در بیمارستان هستم.
در حالی که متهم همچنان متواری بود، شاکی با ثبت شکایتی خواستار قصاص او شد.
با تکمیل تحقیقات، گزارش پلیس و پزشکی قانونی، برای کریم به اتهام مباشرت در ایراد صدمه و جرح عمدی با سلاح سرد منتهی به نقص عضو، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه شاکی به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش خواستار حکم قصاص برای متهم شد و گفت: روز حادثه نه میدانستم موضوع درگیری چیست و نه خصومتی با متهم داشتم، فقط جلو رفتم تا مانع درگیری شوم اما کریم با چاقویی که در دستش بود ناجوانمردانه چند ضربه به صورتم زد که چشمم را از دست دادم.
بعد از آن ماجرا زندگیام نابود شد و حالا هم در صورتی که امکان مجازات او وجود داشته باشد میخواهم که قصاص شود.
قاضی از شاکی پرسید: اگر امکان قصاص وجود نداشته باشد حاضر هستی دیه دریافت کنی؟
شاکی جواب داد: بله
از آنجایی که متهم کماکان متواری بود، قاضی دستور داد پزشکی قانونی امکان اجرای قصاص را مورد بررسی قرار دهد.
در جلسه بعدی دادگاه پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد به دلیل ترس از سرایت و نبود امکان رعایت تساوی، شرایط قصاص عضو فراهم نیست.
به این ترتیب قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به گزارش پزشکی قانونی و مدارک موجود در پرونده، متهم را به صورت غیابی از حیث ایراد جرح عمدی با سلاح سرد منتهی به نقص عضو به دو سال حبس و دو سال اقامت اجباری در شهرستانی دورافتاده و همچنین به پرداخت نصف دیه کامل بابت نابینایی چشم راست و پرداخت دوصدم دیه کامل به خاطر جراحت ناحیه پیشانی محکوم کردند.