تی شرت قرمز، سارق را لو داد
سارق کیسه یک میلیارد و 300 میلیون تومانی، اعضای باند فروش مواد مخدر و سارقی که از خودروهای مدل بالا سرقت میکرد، از جمله متهمانی بودند که در آخرین مرحله از طرح کاشف پلیس آگاهی پایتخت بازداشت شدند.
سردار عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران بزرگ در حاشیه طرح «کاشف» پلیس آگاهی پایتخت در جمع خبرنگاران اظهار کرد: یکی از مأموریتهای اصلی و عمده پلیس، پیشگیری از سرقت است؛ البته کشف اموال مسروقه هم در امر پیشگیری از سرقت تأثیرگذار است. همانطور که سردار رادان فرمانده کل انتظامی گفته بود طرح تشدید مبارزه با سارقان در کشور اجرا شده است و در تهران هم نتایج خوبی داشته است.
فرمانده انتظامی تهران بزرگ بیان کرد: در این مرحله از طرح کاشف که در امتداد همان طرح تشدید مبارزه با سارقان است، 51 باند سرقت شناسایی و منهدم شدهاند.
محمدیان با بیان اینکه 240 نفر از سارقین پایتخت دستگیر شدهاند، گفت: 80 درصد این افراد یعنی 184 نفر دارای سابقه سرقت هستند. بخش زیادی از تلفنهای همراه سرقتی از کشور خارج میشوند و بخش دیگری از آنها توسط مالخران اوراق میشوند. طلاهای مسروقه ذوب میشوند و نتیجه تمامی این اقدامات به مالخران و فعالیت آنها گره خورده است.
وی خطاب به مالخران و افرادی که کالاهای مشکوک سرقتی را خرید و فروش میکنند، گفت: مالخران و آن دسته از کاسبانی که اقدام به خرید و فروش کالاهای مشکوک میکنند بدانند که اقدامات پیچیده پلیسی علیه آنها شروع شده است و در روزهای آینده به سراغ آنها میرویم. چرخه سرقت قطع نمیشود مگر اینکه مالخران شناسایی و دستگیر شوند چرا که این مالخران هستند که به سرقت دامن میزنند.
آجر به جای تریاک
چند روز قبل سهیل و همدستانش به اتهام سرقت انبارها و خودروها بازداشت شدند. زمانی که مأموران وارد مخفیگاه آنان شدند، علاوه بر وسایل سرقتی، با تجهیزات پلیسی شامل تابلو ایست و چراغ گردان مواجه شدند.
در کنار تجهیزات پلیسی، مأموران بستههایی کشف کردند که به نظر میرسید مواد مخدر از نوع هروئین و تریاک است، اما داخل کیسه گچ و آجر بود. زمانی که کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت در رابطه با بستهها از آنان تحقیق کردند، مشخص شد که اعضای این باند علاوه بر سرقت در کار قاچاق مواد و سرقت از مواد فروشان با ترفندی خاص هستند.
باند سرقت چه ربطی به قاچاق مواد مخدر دارد؟
ما خودروهایی که سرقت میکردیم را به مرز میبردیم و به جای آنها مواد مخدر میگرفتیم.
ماجرای این بستههای آجر و گچ چه بود؟
این بستهها را به جای هروئین و تریاک به قاچاقچیان میدادیم.
آنها هم باور میکردند؟
بستههای رویی مواد اصلی بود اول مواد مرغوب را به آنها نشان میدادیم و بعد بستههای آجر و گچ را هم تحویل میدادیم.
از تجهیزات پلیسی چه استفادهای میکردید؟
زمانی که برای معامله با قاچاقچیان سر قرار میرفتیم دو گروه بودیم. یک گروه به عنوان فروشنده مواد و گروه دوم در نقش پلیس با همین تجهیزاتی که از مخفیگاهمان کشف شد، بعد از فروش مواد که اغلب تقلبی بود جلوی خودروی قاچاقچیان را میگرفتند.
در بازرسی از خودرو مواد قلابی و غیر قلابی کشف میشد و با این ترفند که اگر میخواهید به پلیس مواد مخدر منتقل نشوید بهتر است هوای ما را داشته باشید هم مواد را پس میگرفتند هم از موادفروشان اخاذی میلیونی میکردند.
رنگ تی شرت، سارق را لو داد
در میان متهمان پسری ایستاده که تی شرت قرمز به تن دارد؛ تی شرتی که دست او را برای پلیس رو کرد و حالا به اتهام سرقت در بازداشت به سر میبرد.
چه ساعتهایی سرقت میکنی؟
8 تا 12 شب بعد از تاریکی هوا، به سراغ خودروها میروم و لوازم داخل آن را به همراه دو نفر از دوستانم که سابقه خلاف دارند، سرقت میکنم. در این ساعتها 130 خودرو را سرقت کرده ام.
از سرقتها چقدر گیرتان میآمد؟
ضبط و باند و هر چه وسیله داخل خودرو باشد را با خودمان میبریم که این وسایل ممکن است ادکلن و لباس باشد یا مقداری پول. اما در یکی از سرقت هایم یک کیف پر از طلا بدست آوردیم که حداقل چنین اتفاقی برای هیچ کدام از دزدانی که میشناسم رخ نداده است.
چقدر ارزش داشت؟
یک خودروی ال 90 در کنار خیابان شریعتی پارک بود و ما هم به تصور اینکه این خودرو مثل خودروهای دیگر است، در خودرو را باز کردیم. در صندوق عقب، چشمم به ساکی افتاد، ساک لباس بود و اول نمیخواستم آن را بردارم اما همین که زیپ ساک را باز کردم، چند دست لباس دیدم که یکی از آنها همین تی شرت قرمزی است که تنم است.
ساک را به هوای لباس هایش برداشتم و وقتی رفتم خانه داخل ساک یک کیسه پیدا کردم که پر از پول و طلا بود به ارزش یک میلیارد و 300 میلیون تومان و چند کارت هدیه یک میلیون تومانی بود. بعد فهمیدم صاحب خودرو از شمال آمده بود تا در عروسی یکی از فامیلهایش شرکت کند پول و طلاها هم مال عروسی بود.
با پولها چکار کردی؟
چون عاشق فندک هستم و دلم میخواست که کلکسیونی از فندکهای شیک داشته باشم با کارتهای هدیه دو فندک خریدم که هر کدام یک میلیون تومان پولش بود. بعد هم کلی کباب لقمه و چنجه خریدم و با کارتهای هدیه کلی حال کردم.
چطور دستگیر شدی؟
نگاهی به تی شرت قرمزش انداخت و گفت: از این تی شرت به خاطر رنگش خوشم آمد. همان موقع تی شرت را پوشیدم، غافل از اینکه پلیس در بازبینی دوربینهای مداربسته تصویر مرا بدست آورده بود و از روی همین تی شرت قرمز که شاکی آن را میشناخت لو رفتم.