اعدام برای شیطان، ۸ صبح/ این مرد ۱۲ زن خانهدار تبریزی را هدف نیت شوم خود قرار داد
مرد شیطانصفت که برای سرقت پای در خانه زنان تنها میگذاشت و زنان خانهدار را هدف نیت شوم خود قرار میداد در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت، این شیطان با تهدید توانست از زنان یکی پس از دیگری رضایت بگیرد اما در ایستگاه آخر با افشاگری یکی از زنان نقشههایش رو شد.
آخرین روزهای فروردین سال 1393 بود که ساعت 8 صبح مرد جوان در تبریز برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد و همسر جوانش در خانه تنها ماند.
همه چیز عادی به نظر میرسید و زن جوان همراه فرزندش در اتاق خواب در چرت صبحگاهی بود که ناگهان سایه مردی روی او سنگینی کرد. زن جوان تا چشمانش را باز کرد با مرد نقابدار روبهرو شد که شلوار مشکی پارچهای، کفش زرد و کاپشن نیم تنه سیاه رنگ پوشیده بود و تنها از میان نقابی که به صورت زده بود چشمانش پیدا بود و برق انگشتر نقرهای در دست راست مرد نمایان بود که اسلحه و چاقو به دست داشت.
وحشت به جان زن جوان افتاده بود که مرد شیطانصفت با تهدید چاقو و اسلحهای که در دست داشت از او خواست تا از اتاق خواب بیرون بیاید. زن جوان شوکه شده بود و با ترس از اتاق بیرون رفت تا فرزندش این صحنه وحشتآور را مشاهده نکند و در ادامه مرد شیطانصفت با لهجه ترکی و فارسی ادعا کرد که اگر در برابر خواستهاش تسلیم نشود بچهاش را به قتل میرساند و در ادامه با تهدیدهایش نیت شوم خود را به اجرا گذاشت و در پایان ادعا کرد که همدستش در حیاط خانه است و اگر سر و صدا کند وارد خانه میشود و دست به قتل میزند.
مرد شیطانصفت پس از وحشتآفرینی و تعرض به زن جوان از خانه خارج شد و پا به فرار گذاشت و زن جوان تنها کاری که از دستش برمیآمد برداشتن گوشی موبایل بود تا شوهرش را از حضور مرد شیطانصفت در خانه باخبر کند. مرد جوان خودش را به خانه رساند و همراه زنش به کلانتری 13 تبریز رفتند و ماجرای حضور مرد شیطانصفت در خانهشان را خبر دادند.
دستگیری شیطان
بدین ترتیب با توجه به حساسیت موضوع تیمی از مأموران اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تبریز برای دستگیری متهم وارد عمل شدند و زن جوان نیز برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و نمونهبرداریها و آزمایشهای متعددی صورت گرفت و تجاوز وحشیانه مرد شیطانصفت تأیید شد.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت و این در حالی بود که کارآگاهان در برابر پروندههای دیگری قرار گرفتند که نشان از سریالی بودن این اقدام حیوانی داشت. کارآگاهان یکی پس از دیگری طعمههای این مرد شیطانی را مورد تحقیق قرار دادند و با سرنخهای به دست آمده و بررسی دوربینهای مداربسته و اقدامات اطلاعاتی موفق به شناسایی متهم شدند و در یک عملیات غافلگیرانه متهم دستگیر شد.
12 زن در تله شیطان
12 زن که طعمه این مرد قرار گرفته بودند شکایتهای خود را مطرح کردند و پرونده با اتهامات تجاوز به عنف، سرقت، رعب و وحشت، ایجاد اختلال در نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی، جریحهدار کردن عفت عمومی، ورود غیرمجاز به خانه و تجاوز، به دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی ارجاع و روز 29 آذر سال 1395 نخستین جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد.
در دادگاه
متهم در اظهارات خود ادعا کرد که شاهکلید داشتم و با بازکردن درها وارد خانهها میشدم و در برخی مواقع نیز از دیوار بالا میرفتم و وقتی میدیدم زنها در خانه تنها هستند وارد حیاط و خانه میشدم.
وی افزود: من فقط به 4 خانه رفتم و آن هم برای سرقت بود و هیچ تعرض و تجاوزی صورت نگرفته است.
4 زن در دادگاه
در این جلسه 4 زن که در دام شوم متهم گرفتار شده بودند یکی پس از دیگری در خصوص جزئیات اقدام متهم پرده برداشتند و این در حالی بود که دیگر شاکیان پرونده بخاطر ترس از آبرویشان به دادگاه مراجعه نکرده بودند.
نخستین طعمه متهم پشت تریبون قرار گرفت و به قاضی پرونده گفت: ساعت 8 صبح بود و همسرم به محل کارش رفته بود که این مرد از بالای دیوار وارد خانه شد و این در حالی بود که من همراه پسر کوچکم در خانه تنها بودیم.
وی افزود: این مرد با تهدید و زور نیت شیطانیاش را به اجرا گذاشت و پس از آن با تهدید از خانه گریخت.
دومین قربانی نیز گفت: ساعت 8 صبح بود و پنجره خانه را باز گذاشته بودم که ناگهان این متهم که ماسک روی صورتش داشت از دیوار پایین آمد و در حالی که دستکش داشت به سمتم حمله کرد و ابتدا میخواست مرا خفه کند که شروع به جیغ و فریاد کردم و همین باعث شد از ترس پا به فرار بگذارد و از پشت بام خانه راه فرار را پیدا کرد و گریخت.
سومین طعمه زن جوانی بود که به قاضی پرونده گفت: ساعت 8 صبح روی تخت خوابیده بودم که ناگهان احساس خفگی کردم و وقتی چشمانم را باز کردم با مرد 28 سالهای روبهرو شدم که دستانش دور گردنم بود.
وی افزود: برای رهایی از چنگال این مرد شروع به دست و پا زدن کردم و توانستم او را روی زمین بیندازم و وقتی دید توانستم در برابرش مقابله کنم قبل از اینکه شروع به جیغ و فریاد کنم به سمت حیاط رفت و با گذاشتن نردبان روی دیوار توانست به پشت بام برود و فرار کند.
چهارمین سوژه این مرد زن جوانی است که به قاضی پرونده گفت: ساعت 8 صبح بود و در خانه خوابیده بودم که ناگهان دست یک نفر را روی دهانم دیدم و وقتی چشمانم را باز کردم روی صورتم چاقو گذاشته بود و میگفت اگر فریاد بزنم مرا خواهد کشت و در ادامه مرا تسلیم نیت شومش کرد و گریخت.
اعتراض به حکم اعدام
تأیید رأی نهایی در دیوان عالی کشور پایان ماجرا نبود و وکیل متهم در ادامه با در اختیار داشتن رضایتنامه کتبی و محضری از شاکی پرونده بار دیگر به دادگاه مراجعه و درخواست اعاده دادرسی کرد.
پرونده در شعبه 28 دیوان عالی کشور مطرح و برای رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض صادر کننده حکم قطعی ارجاع شد.
با زور و تهدید از من رضایت گرفتند
روز 3 خرداد سال 1399 پرونده با حضور نماینده دادستان، طرفین پرونده و وکلای آنان برگزار شد و در این جلسه نخستین شاکی پرونده که با حضور در دفترخانه رسمی رضایت داده و خواستار مختومه شدن پرونده شده بود در خصوص علت تغییر ناگهانی درخواستش از دادگاه دست به افشاگری زد.
زن جوان گفت: ساعت 8 صبح متهم از دیوار خانه پایین آمد و در حالی که پسر 5 سالهام در خانه بود مرا با تهدید و ارعاب مورد تجاوز قرار داد و برای اجرای نقشهاش فرزندم را با اسلحه و چاقو تهدید کرد و به همین خاطر توانست مرا تسلیم خود کند و بعد از فرار شکایت کردم و پلیس آگاهی توانست متهم را دستگیر کند. این متهم در همان روزهای نخست به بیش از 12 پرونده شوم اعتراف کرد.
وی افزود: در این سالها همه شاکیهای پرونده یکی پس از دیگری از پرونده کنار کشیدند و تنها کسی که در این پرونده شاکی مرد شیطانصفت بود من هستم اما برادرزن این متهم با رفت و آمدهایش و تهدیدهایش مرا مجبور به رضایت کرد.
زن جوان ادامه داد: در این سالها برای در امان ماندن از تهدیدهای خانواده متهم خانهمان را جابهجا کردیم که در این مورد پول قرض گرفتیم و خسارت زیادی دیدیم و همسرم نیز وضعیت روحی مناسبی ندارد و در این سالها تحت نظر روانپزشک است و امروز هم بخاطر مبتلا شدن به کرونا در جلسه دادگاه حضور پیدا نکرده است. این زن گفت: زندگیام خراب شد و پسرم را برای دادن رضایت تهدید کردند و حتی عکس پسرم را به خانه پدرم انداختند و تهدید کردند که ماجرای تجاوز را علنی و مرا در شهر بدنام میکنند به همین خاطر مجبور به دادن رضایت در دفترخانه شدم.
یک قدم به اعدام
قضات دادگاه پس از بررسی مدارک و با توجه به قرائن امارات منعکس در پرونده بزه انتسابی به نامبرده را محرز و مسلم دانستند و نیز با توجه به دلایل و مستندات موجود در پرونده، متهم را به اعدام از طریق آویختن به چوبه دار در محوطه زندان تبریز محکوم کردند.
چرا این همه سال طول کشیده اعدامش نکردند ، تکلیف اون کسی که شاکیانذرا تهدید کرده چه میشود ، اون را هم کنار این شیطان به دار بیاویزید
عه کاری نکرده که به چند تا زن تجاوز کرده ولی جای هیچ جوانی تو زندان نیست(هیچ جوانی نباید اعدام بشه) این هشتگ براتون اشنا نیست؟
عجب دادگاه و قانون و محکمه مسخره ای وقتی جرم محرز شده دیگه چرا اینقدر کشش دادید که کار به تهدید بکشه معدومش کنید بره به جهنم
قاضی ها چرا اسرار دارن طرف بی گناهه چرا در ملا عام اعدامش نمیکنند
تهدید کننده ها هم با محاکمه بشن .
کارشناسهای خبره و همه چیز دان لطفا نظر خود را بفرمایید
اجرکم عندالله
اما چرا اینقدر دیر حکم دادید ؟
واقعا به این آشکاری
چرا قضات محترم و غیور تبریز ؟؟
اون برادر زن این لجن را هم اعدام بکنند ، اون هم آشغالی مثل همین است .
باید قانون برای کشتن این کثافت ها دست مردم را باز بگذارد . سارق مسلح و متجاوز به ناموس مردم باید مهدور الدم اعلام شوند .من دستم برسه قطعه قطعه شان میکنم.
اول باید وکیلش را اعدام کنن
برای متهمی که حکمش قصاص نفس یا سلب حیات و اعدام است تعیین وکیل دادگستری تسخیری از سوی دادگاه الزامی است. وکیل دادگستری تسخیری یا تعیینی موظف است از موکل خود مطابق قانون دفاع کند و دفاع کردن وکیل دادگستری از متهم به عنوان موکل خود طبق قانون امر مذموم و نکوهیده ای نیست!
واقعا لباس جهان سومی برامون گشاده. با وجود امثال شما، بیشتر به عصر حجری میخوریم تا جهان سومی.
ساعت 8 صبح اعدامش کنید
متاسفانه تبریز شهر پاکی بود الان جرم جنایتش داره تز دیگر شهرا پیشی میگره نمیدونم چرا نیروی انتطامی با ارازل اوباش مماشات میکنه الان تو بیشتر محلات تبریز شرارت شده یه نوع اسم بزرگ کردن خیلی ها به خاطر اینکه قومی تو یه محله هستن انگار محله رو خریدن همسایه ها برا نفس کشیدن هم باید ازشون اجاره بگیرن.
حکم این حیوانها است که درعرض یک ماه
باید اجرا شود نه اينکه چند سال طول بکشد
اعدام برای این حیوان کم است
اینطور افراد رو باید چندین بار اعدام کنند تا درس عبرت دیگران بشن
خاک بر سر آن زنانی که [حتی اگر خود و اعضاء خانواده آنها تهدید به قتل یا تعرض به عرض یا بی آبرویی از سوی اطرافیان متجاوز شده باشند] به این متجاوز به عنف حیوان رضایت نامه رسمی گذشت از طرح شکایت داده اند! اثر روانی و اجتماعی تجاوز به عنف از قتل عمد هم بیشتر و بدتر است! بخشش اغلب قاتلین عمدی و متجاوزین به عنف باعث بیم تجری سایر مرتکبین و خود متجاوز خواهد شد!
رابطه از روی اجبار چه لذتی داره!!؟؟ انگار بعضی آدمها مسخ شده و خوک می شوند...البته صد رحمت به خوک
آخه در کدوم کشور دنیا حتی بورکینافاسو اگر یک متجاوز به ناموس مردم و دزد مسلح حتی اگه قربانی رضایت هم بده آزادش میکنن ؟!! چقدر سیستم قضایی ایران بی در و پیکر و مزخرفه!!
فقط اعلام کنید ..هیچ کاری زوری نمی شود ،حتی حجاب
اگه این پرونده مربوط به یه بچه بسیج بود و فقط ناخنش میشکست صبح روز بعد اعدامش میکردن .ولی این مسایل ظاهرا برای حکومت عادی و غیر قابل بررسی شده و احتمالا از طرف حکومت یه مدال هم بهش میدن
درود بر قضات شجاع و شریف
رضایت!
زنای محسنه آنهم با زور حدش چه هست؟!
اینها آیا از قوانین اسلام اطلاع ندارند!
چرا رضایت؟!
"و وکیل متهم در ادامه با در اختیار داشتن رضایتنامه کتبی و محضری از شاکی پرونده بار دیگر به دادگاه مراجعه و درخواست اعاده دادرسی کرد."
آیا این وکیل نباید تحت پیگرد قرار گیرد؟
این وکیل شیطان چطور از این افراد رضایت گرفت؟
کاش این وکیل هم محاکمه می شد یا حداقل در مصاحبه ای انگیزه پذیرفتن چنین وکالت هایی راتوضیح می دادند؟
چرا یک وکیل زیر بار هر وکالتی می رود؟
اگر اتفاقی این مسئله رو نمی شد، شما چطور در صحرای محشر از خود دفاع می کردید؟
چه کسی به زور از این زنان رضایت گرفت؟ وکیل یا گماشتگان متهم و خود وکیل؟
چرا کسی پیگیر عملکرد وکلا نیست؟
نتیجه تولد بیماری بیکاری تجاوز و مرگ است به کسی هدیه ندهیم
آدم به دلیل بیکاری ممکنه هر کاری بکند ولی ورود به خانه مردم و انجام چنین جنایت غیرقابل جبرانی را به هیچ عنوان نمی توان به این مسئله ربط داد. این همه انسان زحمت کش با حقوق و مزایای ناچیز و کلی آدم بیکار و جویای کار داریم، کی سراغ چنین جنایتی می رود؟
آفرین به پلیس گردن شکن در سواحل دریا، این بی شرف از سال 1393 تا 1395 سابقه تجاوز داشته بعد 12 تجاوز دستگیر شده.
شرم بر اون وکیل و قاضی بعد ۷ سال
نفرین ابدی بر اون وکیل
خبر فوری اسم اون وکیل رو اعلام کن