نجات دختر 2 ساله از چنگ آدم‌ ربا با کمک فضای مجازی

روز شنبه بیست و هفتم خرداد مادر همراه دختر دو ساله و پسربچه چهار ساله‌اش به یکی از داروخانه‌های شیراز رفتند. بچه‌ها که حوصله‌شان سر رفته بود، مشغول بازی شدند.

در تمام لحظاتی‌که مادر منتظر دریافت داروها بود، چند قدم دورتر، ناشناسی به آوا اسفندیاری چشم دوخته و منتظر بود تا در فرصتی مناسب نقشه‌اش را عملی‌کند. وقتی داروها آماده شد، مادر برای تحویل دارو جلو رفت.

مرد ناشناس هم با استفاده از فرصت، آوا را ربود. چند دقیقه بعد، مادر متوجه نبود دخترش شد و اطراف را گشت، اما هیچکس آوا را ندیده بود. دل مادر مثل سیر و سرکه می‌جوشید.

او ۳۰ دقیقه تمام همه جا را گشت و خسته از بی‌نتیجه بودن جست‌ وجوها، با پلیس و اقوامش تماس گرفت و درخواست‌کمک کرد. پلیس با بررسی دوربین‌های مداربسته به تصاویری از آدم‌ربای حدودا ۴۰ ساله آوا رسید.

ناصر نوروزی، دایی آوا هم از دوستانش در فضای مجازی خواست تا ماجرای ربوده شدن او را پست و استوری کنند. همه وارد میدان شدند و حالا علاوه بر پلیس، مردم هم با خودرو و موتور و فضای مجازی به دنبال رد و نشانی از آوا بودند.

تیم‌های جست‌وجو در ادامه به محله‌ای در دو سه کیلومتری داروخانه مشکوک شده و جست‌وجو را در همان نقطه متمرکز کردند.

هیچکس مطمئن نبود رباینده آوا را به همان محل برده باشد و همه چیز بر اساس حدس و گمان بود، اما گویا تعدادی از معتادان و بومی‌های محله به آنها گفته بودند که آدم‌ربا معتاد و احتمالا سابقه‌دار است. روز شنبه با تمام اضطراب‌هایش و بدون نتیجه تمام شد.

 روز یکشنبه جست‌وجوها دوباره ادامه پیدا کرد. فضای مجازی یک لحظه هم بیکار نبود و هر لحظه عکس و ماجرای آوا به روزرسانی می‌شد. ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه بودکه فردی با شماره تلفن نوروزی و برادرش تماس‌گرفت وگفت آوا را در یکی از خیابان‌های شیراز پیدا کرده است.

همین خبرکافی بود تا خانواده آوا به آنجا بروند. خبر درست و آوا واقعا پیدا شده بود. به گفته دایی آوا، دخترک هیچ جراحتی روی بدنش نداشت و فقط یک جفت گوشواره طلایش توسط آدم‌ربا سرقت شده بود.

ناصر نوروزی، دایی آوا می‌گوید:« مردم شیراز خیلی هوای هم را دارند و در مورد این ماجرا، هم پلیس و هم مردم خیلی به ما کمک‌کردند. فکر می‌کنم آدمربا از ترس پلیس، مجازات و فشار بی‌امان فضای مجازی آوا را رها کرد.

به نظر من، قصد آدمربا از ربایش آوا فقط گوشواره‌های طلایش نبود. اگر بحث طلا بود، او را به کوچه کناری می‌برد و بعد از سرقت گوشواره‌هایش بچه را رها می‌کرد، اما به نظر می‌آید او قصد دیگری داشت، اما فضای مجازی تمام تصمیماتش را نقش بر آب‌ کرد. پرونده این آدمربایی باز و او هنوز دستگیر نشده است.‌»