خیانت زنانه در حسرت مادر شدن
۱۲ سال از ازدواجمان می گذشت شوهرم هیچ محبتی به من نداشت و حتی مانع بچه دار شدنمان بود و به طلاق هم رضایت نمی داد برای رهایی از این همه فشار وقتی با مردغریبه ای که در فضای مجازی آشنا شده بودم تصمیم گرفتم برای همیشه انتقام ۱۲سال تنهایی خودم را از او بگیرم.
این جملات تکان دهنده زنی است که پای میز محاکمه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز ایستاد و در حالیکه از خجالت حضور پدرومادر مقتول سرش را روی زمین انداخته بود خودش را مستحق مرگ دانست.
رسیدگی به این پرونده تکان دهنده از وقتی کلید خورد که ۴سال قبل نیمه شب زن جوانی به نام مرضیه ۳۸ساله هراسان با اورژانس تماس گرفت و مدعی شد که حال همسرش وخیم است و او نفس نمی کشد.
طولی نکشید که تیم نجات راهی خانه زن جوان شدند و با پیکر بی جان سهراب روبرو شدند.
مرضیه درحالیکه رنگ بر رخ نداشت و صدایش می لرزید به تیم امدادگر گفت: با سروصدای عجیب سهراب از خواب بلند شدم او به سختی نفس میکشید هرچقدر سعی کردم بلندش کنم نتوانستم ... اما این جملات هم نتوانست امدادگران را منحرف کند و مرگ سهراب را مشکوک اعلام کردند.
با اعلام مرگ مرموز سهراب اکیپی از ماموران پلیس آگاهی استان البرز راهی خانه سهراب شدند.
بازپرس کشیک کمی بعد خودش را به صحنه جنایت رساند و در نخستین گام دستور داد این پیکر بی جان به پزشکی قانونی منتقل شود.
راز گشایی از علت مرگ
درحالیکه کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را تازه شروع کرده بودند نظریه کارشناسان پزشکی قانونی نشان می داد که سهراب بر اثر فشار به عناصر حیاتی ناحیه گردن کشته شده است. درحالیکه همسر سهراب اعلام کرده بود که شوهرش نیمه شب در اثر تنگی نفس جان باخته است.
سهراب را چه کسی کشته است؟
با روشن شدن این موضوع که سهراب با مرگ طبیعی فوت نشده است بنابراین با اثبات فرضیه قتل دستور تحقیق از همسر مقتول و بررسی مکالمات تلفنی وی صادر شد.
راز زن خیانتکار
مرضیه به عنوان نخستین مظنون به اداره آگاهی فراخوانده شد و تحقیقات گسترده ای از وی انجام شد.
وقتی زن ۳۸ ساله تحت بازجویی قرار گرفت پس از چند روز سرانجام لب به اعتراف گشود و راز درون سینه هاش را برای افسر پرونده برملا کرد.
اعتراف به جنایت
مرضیه در اظهاراتش گفت: ۱۲سال از ازدواج با سهراب می گذشت اوایل، زندگی خوبی داشتیم اما شوهرم که در کار ساختوساز و برجسازی بود، کم کم آنقدر سرگرم کار و پول درآوردن شد که من را فراموش کرده بود، از طرفی اخلاق و رفتارش نیز تغییر کرده و دیگر هیچ توجهی به من نداشت و من از تنهایی و مشکلات زندگی خسته شده بودم.
رد پای خیانت
متهم در ادامه تحقیقات پلیس مدعی شد بعد از مدتها زندگی و تحمل فشار تنهایی به طور اتفاقی در فضای مجازی با مرد جوانی به نام سیامک آشنا شدم و بعد از مدتی به هم علاقهمند شدیم. او حرف هایم را می فهمید و با صحبت هایش مرا درک می کرد.
به همین خاطر تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم اما او حاضر به جدایی و طلاق من نبود. وقتی موضوع را به سیامک گفتم عصبانی شد و گفت برای اینکه با تو ازدواج کنم حاضرم شوهرت را به هر طریقی از سر راه بردارم.
سناریوی قتل چه بود؟
بعد از اینکه تصمیم گرفتیم سیامک را به قتل برسانیم نقشه کشیدیم .طبق نقشه قرار بود من با قرص های خواب آور سهراب را مسموم کنم. سهراب شب حادثه با خوراندن داروی خوابآور زودتر از همیشه خوابید. من هم در خانه را باز گذاشتم تا سیامک وارد شود و از او خواستم نقشه قتل را اجرا کند او نیمهشب به خانه ما آمد و در خواب شوهرم را با روسری ام خفه کرد و بعد از رفتنش من با اورژانس تماس گرفتم و درخواست کمک کردم.
در دادگاه چه گذشت؟
با اعتراف های این زن نیز سیامک بازداشت شد . سیامک ۳۴ساله که صاحب یک مغازه بود دستگیر شد و پس از بازجویی به جنایت خود اعتراف کرد.
این پرونده با صدور کیفرخواست از سوی نماینده دادستان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز منتقل شد و هر دو متهم پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر مقتول در جایگاه ایستادند و با طرح شکایت، خواستار قصاص عاملان قتل فرزند خود شدند.
عشق کاذب باعث شد عقل ام را ازدست بدهم!
بهدنبال طرح شکایت والدین مقتول، متهم ردیف اول این پرونده پشتمیز محاکمه ایستاد و درحالی که اتهامش را قبول داشت، گفت: من فریب حرفهای این زن را خوردم و بهدنبال عشق کاذبی که به او داشتم، باعث شده بود عقلم را از دست بدهم و دست به این جنایت بزنم. من خودم را مقصر میدانم و الان بشدت از این ماجرایی که رخ داده است، پشیمانم.
ماجرا ی جنایت از زبان سیامک
سیامک در شرح واقعه به دادرسان دادگاه گفت: وقتی در فضای مجازی با این زن آشنا شدم، نمیدانستم که چه سرانجام شومی در انتظارم است. قبول دارم که کارم اشتباه بوده است. وقتی این زن برایم درددل میکرد و از شوهرش بد میگفت، حرفهایش را باور کردم و با خودم گفتم باید او را از دست شوهرش نجات دهم. آنقدر دلباخته او شده بودم که عقلم کار نمیکرد. او درحالی که از اولیای دم طلب بخشش داشت خودش را مستحق اعدام دانست.
همسر مقتول پای میز محاکمه
با پایان اظهارات سیامک همسر مقتول که به اتهام معاونت در قتل پای میز محاکمه ایستاده بود درحالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت: من از پدرومادر همسرم خجالت میکشم و شرمنده آنها هستم.
من ۱۲سال با این مرحوم زندگی کردم اما به خاطر اخلاق و رفتارش همیشه در عذاب بودم. او حتی مانع فرزنددار شدنمان بود؛ این ماجراها آنقدر هر روز تکرار شد تا اینکه در فضای مجازی با کسی آشنا شدم که انگار او حرفهای مرا میفهمید و از حرف زدن با او آرامش میگرفتم. من اشتباه کردم باید هرطور بود شوهرم را وادار میکردم مرا طلاق بدهد نه اینکه نقشه قتل او را بکشم. پس از پایان جلسه قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.
وقتی زن نتواند مثل مرد راحت طلاق بگیرد(تبعیض جنسیتی)نتیجه اش این است آیادلایل سختگیری درپذیرش طلاق ازطرف زن به اینهمه خسارت می ارزد؟
همه چی تو قانون به نفع زن هستش حالا یه دونه به نفع مرده مشکل چیه ؟ همین مونده حق طلاق هم دست زن باشه هر چی مرده تو کل زندگیش جمع کرده بر میداره میره با یکی دیگه
تو هنوز نمیفهمی زن با این احساسات بازیاش وقتی حق طلاق دستش باشه تا تقی به توقف بخوره سریع میره طلاق بگیره و زندگی ها به فنا میره!
ی کم فکر کن چرت و پرت نگو
خاک برسرت میرفتی دادگاه شکایت میکردی ازش و قاضی هم حکم میداد چراکشتیش و جوتن دیگریو هم الوده کردی
موبایا و گوشی همه رو بدبخت کردش اولش باید فرهنگ سازی میشد
گروهی خیر و شر در ذات شان نیست نه زحمت بخش و نه راحت رسانند گروهی دیده ناپاکند هشدار نگاه خویش به هر سو می دوانند بر این بی عصمتان ننگ جهان باد که چون خوکند و بل بدتر از آنند
به جان خودم در فضای واقعی با هیچ زنی و دختری وارد رابطه نامشروع نشده و نخواهم شد و همیشه نصیت کردم دوستان دوران مجردی را با شوهرشان وفادار بمانند و قدر شوهرشان بدانند بله درسته رفیق
درصد بالایی از زنان از زندگی با شوهرشان رضایت ندارن وباید طلاق بگیرن
دارن کار زشت شان را توجیه میکنند هر دو را اعدام کنید
دقیقا 12 سال اختلاف داشتیم.هر روز دعوا ولی عمرا به فکر جنایت نیوفتادیم اخرشم توافقی جدا شدیم. این ادما مشکل.روانی دارن سیبامک به کل دیوانه و بی عقلتر بوده!