جنایت کورکورانه در عشق ممنوعه به یک زن
مرد جوانی که در عشق ممنوعه به یک زن در جاده چالوس شوهر وی را به قتل رسانده است از قصاص رهایی یافت.
رسیدگی به این پرونده جنایی از سال 96 به دنبال مراجعه زنی به اداره پلیس و اعلام ناپدید شدن همسرش شروع شد.
جسدی در جاده چالوس
با اعلام این گزارش، تیم ویژهای از مأموران پلیس آگاهی استان البرز تشــکیل و ردیابیها برای یافتن مرد جوان آغاز شــد اما چند روز بعد جسد شــوهر این زن را درحالی که در خــودرویش خفــه و در محدوده جاده چالوس رها شــده بود، پیدا کردند.
خیانت زنانه
با کشف این جسد کارآگاهان تحقیقات خود را برای کشف راز مرگ او از سرگرفتند درحالی که هیچ سرنخی نداشتند با کنترل تماسهای همسر مقتول به عنوان نخستین مظنون پرونده دریافتند این زن با مرد غریبهای از مدتها قبل در ارتباط است؛ بنابراین به بازجویی مجدد از این زن پرداختند؛ با اینکه پلیس مدارکی علیه همسر وی به دست آورده بود اما این زن سعی داشــت با پنهان کردن واقعیت، پلیس را گمراه کند.
اعتراف دردناک
اما سرانجام زن در بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: شوهرم مرد بداخلاقی بود و مرا اذیت میکرد مدتــی قبل با مردی به نام مهران آشنا شــدم و کم کم بــا او درددل کردم و از بدرفتاریهای شــوهرم گفتم بعد هم نقشه کشیدیم تا شوهرم را از سر راه برداریم.
یک روز با شــوهرم به جاده چالوس رفته بودیم. در مسیر از او خواستم جایی توقــف کند بعد مهران که مــا را تعقیب میکرد از فرصت اســتفاده کرد و وارد خودروی شــوهرم شد و پس از درگیری او را خفه کرد سپس جسد را همانجا در خودرو رها و فرار کردیم.
بازداشت مرد جانی
بــا اعترافهای تکان دهنــده این زن، کارآگاهان به ســراغ مهران 48 ســاله رفتند و او را به اتهام قتل عمد بازداشت کردند.
حکم قصاص و زندان
هر دو زن و مرد جنایتکار پس از تکمیــل پرونده در دادسرا و پس از بازسازی صحنه جنایت به زندان منتقل شدند. این متهمان وقتی زمان محاکمهشان فرا رسید هر کدام جداگانه در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه رفته و به درخواســت اولیای دم مقتول و به دستور رئیس دادگاه، زن به اتهام معاونت در قتل شــوهرش به زندان و مهران نیــز به اتهام مباشرت در قتل به قصاص محکوم شدند.
بخشش 700 میلیون تومانی
مــرد جنایتکار که قــرار بود با تأیید حکم قصاص از ســوی قضات دیوان عالــی کشــور بزودی پــای چوبه دار بایســتد سرنوشــت برایش طور دیگری رقم خورد و او ســرانجام توانســت با جلب رضایت فرزنــدان مقتــول از قصــاص رهایــی یابــد ایــن متهــم بــا پرداخت 700میلیــون تومــان دیه از اولیای دم رضایــت گرفت.
بدین ترتیب متهــم یک بــار دیگــر از جنبه عمومی جــرم پای میز محاکمه ایستاد.
آخرین دادگاه
این متهم در آغاز جلسه پس از اینکه مدعی بود اتهام را قبول دارد، گفت: من به خاطر ارتباط نامشروعی که چشم بسته وارد آن شده بودم دستم به خون آلوده شد؛ دراین مدت که زندان بودم هر روز صبح تا شب در برزخ و تاریک به سر میبردم چرا که هر لحظه در انتظار چوبه دار بودم. کابوسهای پی در پی امانم را بریده بودند و حالا اولیای دم از حق قصاص خود گذشت کردند و زندگیام را مدیون آنها هستم. در زندان متنبه شدم و به خودم قول دادم تا پایان زندگیام با درستی و جوانمردی زندگی کنم.
این سرانجام بی بندو باری زن هست امروزه مرد نمیتونه به زنش یک تذکر بده چون مانعی هست بنام مهریه وحمایت بی چون وچرای دادگاهها و اجراییات ثبت از زنان بی بندو بار .
زن شوهر دار با مرد غریبه درد ودل میکنه این مشکل کل ایران هست . زنانیکه در دوست پسر گرفتن دارن رقابت میکنند
تا قانون مهریه اصلاح نشه از این جنایتها وجود داره