این دختر در اینستاگرام 3 کیلو طلا به جیب زد
دختر جوان بعد از دوستی اینستاگرامی با مرد جوانی نقشه سرقت از خانه پدری او را طراحی کرد. اعضای یک باند سرقت با دستور او مسلحانه به آنجا دستبرد زده و سه کیلو طلا سرقت کردند.
روزهای پایانی بهار سال گذشته مردی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران شکایت کرد افرادی نقابدار مسلحانه به خانهاش حمله کرده و سه کیلو طلا به سرقت بردند.
رسیدگی پرونده با هماهنگی قضایی در دستورکار پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. ماموران با ورود به خانه شاکی در جنوبغرب تهران و بررسیهای اولیه پی بردند سارقان از طریق بالکن وارد شده و شیشه پنجره را شکستهاند. متهمان که سه نقابدار مسلح بودند، پنج عضو خانواده را کتک زده، با تهدید به قتل آنها دستها و پاهایشان را با پارچه بسته و کلید گاوصندوق را به زور از پدر خانواده گرفته و با برداشتن سه کیلو طلا محل را ترک کردند. اعضای این خانواده نیز بهسختی پارچهها را باز کرده و با پلیس تماس گرفتند. جستوجوها برای دستگیری سارقان مسلح فراری ادامه داشت تا اینکه با گذشت یکسال از این ماجرا، اوایل هفته گذشته شاکی به اداره پلیس آمد و اعلام کرد مردی در سایت دیوار در حال فروش بخشی از طلاهای بهسرقترفته از خانهاش است. ماموران با آموزش به او خواستند وارد معامله با این مرد شود که او سر قرار رفت و فروشنده بازداشت شد. با تحقیق از این مرد معلوم شد وی چند ماه قبل طلاها را اینترنتی خریده و نمیدانسته سرقتی است. ماموران با اطلاعات بهدستآمده توانستند فروشنده اینترنتی طلا به این مرد را پیدا کنند.
این متهم ابتدا منکر سرقت بود اما در ادامه اعتراف کرد و گفت: این سرقت مسلحانه را با همدستی چهار نفر خلافکار سابقهدار انجام دادم و سرکردهمان شهاب بود. او به هرکدام از ما هفتمیلیون تومان دستمزد داد. چندی پیش دوباره سراغم آمد و خواست بخشی از طلاها را برایش اینترنتی و از طریق سایت دیوار بفروشم که قبول کردم و بعد از فروش طلاها سهمی به من داد.
با اعتراف فرید، شهاب نیز در پاتوق مالخران در جنوب تهران بازداشت شد و در تحقیقات گفت: چند بار به اتهام سرقت خانهها و زورگیری به زندان افتادم. آخرین بار بعد از آزادی از زندان، دختری به نام شیما سراغم آمد. مدتی با او دوست بودم و میدانست سارق هستم. نشانی خانهای را به من داد و گفت اگر با او همراه شوم میتوانم سه کیلو طلا از آنجا سرقت کنم. وسوسه سه کیلو طلا باعث شد قبول کنم. سراغ چهار دزد خلافکار و سابقهدار رفتم و آنها را استخدام کردم.
طبق نقشه شیما عمل کردیم. من و یک نفر در خیابان کشیک دادیم و سه نفر دیگر نقابدار و مسلح وارد شدند، سه کیلو طلا را دزدیده و بعد از ۳۰ دقیقه بیرون آمدند. بخشی از طلاها را شیما برداشت و بقیه را من برداشتم و با فروش آن، به همدستانم دستمزد دادم. برای فروش سهم خودم از طلاها با یکی از اعضای باند صحبت کردم که او در یک سایت خرید و فروش آگهی داد و از این طریق لو رفتیم.
با اعتراف این متهم دو همدستش نیز بازداشت شدند و در مواجهه با او جرایمشان را پذیرفتند. شیما نیز توسط پلیس بازداشت شد و گفت: با پسر شاکی در اینستاگرام آشنا شدم. در پی رفتوآمدم با او متوجه شدم وضع مالی خوبی دارد و طلاهای زیادی در گاوصندوق خانهشان است. وسوسه سرقت طلاها به جانم افتاد اما بهتنهایی موفق نمیشدم. بههمیندلیل سراغ اعضای این باند سرقت رفتم و آنها با اجرای نقشه من، سرقت را انجام دادند.
مصطفی تقیزاده، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر گفت: برای متهمان پرونده قرار قانونی صادر شد. تحقیقات برای کشف طلاهای سرقتی در حالی ادامه دارد که یکی از اعضای باند هنوز فراری و تحت تعقیب است.
ماشاالله سارق مسلح هفت تیر کش هم استخدام میکنند . کارگر و استاد کارم دارن واسه خودشون بسته به تعداد پرونده و ضریب تحمل حبس هم به خودشون درجه و مدرک کار دانی و ارشد و تا دکترا هم پیش میرن.😡
به دکترا نمی کشه.
خلاف، ته اش اعدامه.
پس چرا اون خاوری با اون همه پول که برداشته رفته اعدام نشده؟