به خاطر شوهر موادفروشم به زندان افتادم
زن متهم به قاچاق مواد مخدر میگوید فریب شوهرش را خورده و گرفتار شده است.
پریسا در 14 سالگی ازدواج کرده و سه فرزند دارد.
او حالا زندانی شده است.
این زن درباره زندگیاش میگوید:
به جرم حمل مواد مخدر بازداشت شدهام.
من به شوهرم کمک میکردم، اصلاً نمیدانستم کاری که میکنم حمل مواد مخدر است.
شوهرت قاچاقچی است؟
چند سالت بود که ازدواج کردی؟
اولین ازدواج من در 14 سالگی بود. ساکن روستا بودم. پدرم من را به مردی داد که 40 سال داشت.
از او سه فرزند دارم. شوهرم که فوت کرد من خیلی بدبخت شدم.
چون فرزندان همسر اولش همه ثروت پدرشان را از من گرفتند و من حتی برای بزرگ کردن بچههایم پول نداشتم. برای اینکه از بدبختی بیرون بیایم تصمیم گرفتم ازدواج کنم.
همان روزها بود که با پدرام آشنا شدم و با او ازدواج کردم، از من خواست در کارهایش کمک کنم و من هم قبول کردم اما نمیدانستم کاری که میکنم حمل مواد مخدر است.
در ظاهر کارش مغازهداری بود به من هم میگفت لباس میفروشد، بعد متوجه شدم دروغ میگوید.
بچههایت بزرگ شدهاند و تو میتوانستی مسیر زندگیات را تغییر بدهی.
شوهرت کمکی به تو کرده است؟
او به دادگاه گفت مساله هیچ ربطی به او ندارد و در جریان کارهای من نبوده اما دروغ گفته است.
من دیگر آیندهای ندارم، هیچ انتظاری هم ندارم، بچههایم بزرگ شدهاند من هم در زندان انتظار پایان زندگیام را میکشم.