راز جنایت در خانه مخروبه برملا شد
مرد شیشهای که در پاتوق مخروبه دست به قتل زده بود، ابتدا سعی داشت قتل را به گردن برادرش بیندازد اما در مواجهه با مدارک پلیسی راز جنایت را برملا کرد.
رسیدگی به این پرونده از صبح پنجشنبه 12 مرداد، به دنبال کشف جسد مردی در خانهای مخروبه حوالی میدان بهارستان آغاز شد که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
بررسیهای صورت گرفته در صحنه جنایت نشان میداد که آنجا پاتوق معتادان و خلافکاران است و آرش، قربانی این جنایت نیز یکی از افرادی بوده که به پاتوق رفت و آمد داشته است.
در حالی که تحقیقات جنایی ادامه داشت، مأموران به مرد جوانی مشکوک شدند که در آن حوالی پرسه میزد و سعی داشت اطلاعاتی در زمینه قتل بدست بیاورد.
مرد مشکوک به دستور بازپرس جنایی بازداشت و در تحقیقات مدعی شد: قتل را برادرم مرتکب شده است و مرا فرستاد تا سر و گوشی آب بدهم و ببینم برای آرش چه اتفاقی رخ داده است.
دعوای آرش و برادرم بر سر سکهای تقلبی بود. آرش یک سکه پیدا کرده بود که تصور میکرد عتیقه و قیمتی است و میخواست آن را بفروشد. برادرم هم سکه را گرفت تا آن را بفروشد، اما عتیقهفروش گفته بود سکه تقلبی است، ولی آرش باور نمیکرد. سر همین مسأله با آرش دعوایش شد و او را زد.
در گام بعدی کارآگاهان برادر او را بازداشت کردند اما مرد جوان مدعی شد که قاتل نیست و جنایت را برادرش شایان مرتکب شده است. او گفت: برادرم مرا تهدید کرد که باید قتل را گردن بگیرم و اگر قبول نکنم مرا هم میکشد.
در ادامه کارآگاهان به سراغ دوستان و همپاتوقیهای این دو برادر رفتند. یکی از آنها گفت: شب حادثه شایان در حالی که گردنش زخمی شده بود وارد پاتوق ما شد و گفت آرش را زده است. آنطور که او میگفت آرش از او گوشی سرقت کرده بود و سر همین مسأله هم باهم دعوایشان شده بود و آرش را با چاقو زده بود.
از طرفی در بازبینی بدنی از شایان، آثار درگیری، ضرب و جرح و بریدگی با چاقو روی گردن او دیده میشد. با کنار هم قرار دادن مدارک و شواهد بدست آمده، فرضیه قتل از سوی شایان پررنگ شد و بار دیگر از او تحقیقات صورت گرفت.
وی سرانجام لب به اعتراف گشود: آرش کارتنخواب بود و اعتیاد به موادمخدر داشت. او چند روز قبل زمانی که من در پاتوق بودم، گوشی تلفن همراهم را سرقت کرد.
چند باری به او گفتم گوشی را برگرداند اما زیر بار نرفت، من هم با چاقو او را زدم و فرار کردم اما چند ساعت بعد برای اینکه ببینم مرده است یا زنده، به محل حادثه برگشتم که دستگیر شدم اما از ترس قتل را به گردن برادرم انداختم.
به دنبال اعتراف متهم جوان، به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران، متهم در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.