بوی عطر زنانه، زندگی زوج جوان را نابود کرد
زن جوان که به خاطر استشمام بوی عطر زنانه روی لباس همسرش به وی شک کرده بود وقتی به دادگاه خانواده رفت با حقیقت تلخی روبهرو شد.
چند روز قبل پسری جوان با ریشی بلند و موهایی که از پشت سر بسته بود همراه دختر جوانی وارد یکی از شعب دادگاه خانواده شد.
وقتی هر دو مقابل قاضی نشستند سکوت عجیبی بر فضا حاکم شد.
دقایقی بعد قاضی از این زوج خواست علت حضورشان در دادگاه را توضیح دهند.
دختر جوان اجازه خواست بعد از جایش بلند شد تا صحبت کند.
قاضی از او خواست بنشیند و داستان زندگیاش را تعریف کند. مریم گفت: حاج آقا من و این آقا در پارک با هم آشنا شدیم.
من هر روز عصر برای پیادهروی و ورزش به پارک میرفتم، او هم همین طور البته ایشان در پارک روی صندلی مینشست سیگار میکشید و کتاب میخواند.
این موضوع باعث آشنایی ما شد. بعد از چند ماه صحبت و دوستی به من پیشنهاد ازدواج داد و من هم قبول کردم و حدود شش ماه بعد هم زیر یک سقف زندگیمان را شروع کردیم.
اما فقط چهار ماه بعد یک شب که به خانه آمد بوی عطر زنانهای را از لباسش استشمام کردم. برایم خیلی عجیب بود، علتش را پرسیدم که منکر شد و گفت اشتباه میکنی. اما آقای قاضی حس خانمها در این مورد خیلی قوی است و امکان ندارد متوجه خیانت همسرانشان نشوند.
قاضی گفت یعنی فقط به خاطر یک بوی عطر مطمئن شدی همسرت به تو خیانت میکند؟
مریم کمی آب خورد و نگاهی به حلقه ازدواجش کرد و آهی کشید و گفت: آقای قاضی او در یک شرکت خصوصی کار میکند و از خانه تا محل کارش حدود یک ساعتی راه است، یک روز به من زنگ زد و گفت میخواهم به مأموریت کاری بروم و امشب به خانه نمیآیم.
من هم گفتم که باشه اما وقتی چند ساعت بعد به او زنگ زدم تا ببینم کجاست بعد از مکالمه یادش رفت گوشی موبایل خودش را قطع کند و من صدای یک زن را شنیدم که واقعاً تعجب کردم.
من تمام مکالمه آنها را گوش میدادم، حرف هایشان درباره مسائل کاری نبود بلکه بیشتر راجع به مسائل عاشقانه و روابط خصوصی زندگی مشترک ما بود و این مرا به شک انداخت.
تلفن را خودم قطع کردم چون ترسیدم چیزهایی بشنوم که بیشتر آزارم بدهد، حرفهایی که شنیدم عجیب بود اصلاً چه لزومی دارد راجع به این مسائل خصوصی با یک زن دیگر حرف بزند و روز بعد که آمد خانه دیدم بوی عطر زنانه میدهد و این مرا بیشتر اذیت کرد و مطمئنتر شدم که او شب قبلش با یک زن دیگر بوده است و مأموریت کاری بهانه بود!
اما وقتی از خودش سؤال کردم منکر شد و گفت اصلاً با هیچ زنی نبوده است. بعد هم با حالتی طلبکارانه از خانه قهر کرد و رفت.
با تمام این احوال دوباره به او زنگ زدم تا بگویم به خانه برگردد ولی متأسفانه دوباره صدای همان زن را شنیدم. این اتفاق خیلی مرا عصبی کرد و تصمیم گرفتم طلاق بگیرم.
قاضی این حرفها را که از مریم شنید رو به مرد جوان کرد و گفت: همسرت درست میگوید؟ اما وی کل ماجرا را تکذیب کرد و گفت: او بیمار است و دروغ میگوید، من اصلاً با کسی رابطه ندارم. مریم با شنیدن این جملات ناگهان از کوره در رفت و بحث تندی بینشان درگرفت.
در یک لحظه هم مرد جوان با عصبانیت گفت: اصلاً خوب کردم بهت خیانت کردم، درست فهمیدی من با زن دیگری ارتباط دارم.
این حرفها مانند ریختن آب سرد روی سر مریم او را شوکه کرد و برای چند لحظه مات و مبهوت درجا خشکش زده بود، وقتی با صدای قاضی به خودش آمد، گفت: آقای قاضی دیگر نیازی به گفتن حرفی نیست خودتان شنیدید که اعتراف کرد، من دیگر اصلاً حاضر به زندگی با این مرد نیستم، لطفاً حکم طلاق مرا صادر کنید.
امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی
دروغگویی، خیانت و نداشتن صداقت از عوامل اصلی طلاق این زوج است.
مشاهده میکنید که در این پرونده شوهر با دروغگویی و خودخواهی اصلاً به زندگی مشترکش با مریم فکر نکرده و بدون دلیل موجهی رفتارهای خلاف اخلاق انجام داده و با اعتراف به این خیانت تمام پلهای پشت سرش را هم خراب کرد. خیانت در زندگی مشترک هیچ توجیهی ندارد، مریم هم باید با تفکر و شناخت بیشتری همسرش را انتخاب میکرد و ملاک مهمتری مانند وفاداری، صمیمیت، مسئولیت پذیری، صداقت، ازخودگذشتگی، تعهد، دوستداشتن، اخلاق و ادب و... را برای انتخاب همسر آینده اش بر میگزید تا قبل از سالگرد ازدواجشان مجبور به طلاق نشوند.
خب آقای نویسنده اگه همه ش رو این بار نشنیدی یا نخوندی تا بهت بگم: این مریم خانم هم چون دیگه می دونه مردهای دیگه هم به جاش شاید دست کمی از شوهرش نداشته باشند نمیخواد زندگیش رو رها کنه و طلاق بگیره تازه داره تلاش می کنه بتونه به خوش پوشی اون یکی بشه و البته که شوهرش هم با اینکه اون یکی رو هنوز عاشقانه دوست داره تلاش میکنه بیشتر به زنش برسه و بیشتر دوستش داشته باشه که گمان نکنه اون دلش خواسته ازش جدا بشه!
تو خیلی نادان هستی که فکر میکنی مردی که رفت سراغ یه زن دیگه عاشق زن اولش هم هست و تلاش میکنه به زندگی برگرده اگر بود که نمیرفت !هیچ زنی هم با چنین خفتی زندگی نمیکنه مگر بیصاحب و بیکس و کار باشه و بیچاره و درمانده و این رو بدون:
بچه ای که طعم چیپس و پفک و پیتزا رو بچشه نمیاد شیر و تخم مرغ آبپز بخوره!
توجه کردید کامنتگذاران آقا اینجا حضور ندارند؟
یادمه سالها پیش بود که آقای فرزانگان معلم درس حرفه و فن به ما میگفت در حدیث داریم که اگر مردی عطر بزنه و از خانه بیرون بره ملائکه بر او رحمت میفرستند تا وقتیکه به خانه برگرده. و اگر زنی عطر بزنه و از خانه بیرون بره ملائکه بر او لعنت میفرستند تا وقتیکه به خانه برگرده
از کجا می دانست که وفاداری ندارد مگه فالگیر بوده.. دادگاه هم باید مردان را ملرم به وفاداری کنند تا جرات کلک نداشته باشند و از اول غلط کنند با حقه بیایند
اینجا فقط زنها مجازات میشن مردها آزادند
عزیزم قوانین رو کسانی مینویسند که خودشونو تو هچل نندازن!!
گرفتی چی شد؟
هر کسی خیانت کنه چوبش رو یه روزی میخوره
دنیا آنقدرها هم بیحساب و کتاب نیست
چرا تیتر زدین بوی عطر زنانه زندگی زوج جوان رو نابود کرد؟؟
درستش اینه خیانت مرد زندگی زوج جوان رو نابود کرد
بزار این مهریه نباشه تو روز روشن ده تا ده تا زن صیغه میکنند میارن تو خونه جلوی زن
زن هم حرف بزنه میزنن تو گوشش میگن برو تو نبودی ده تا دیگه به جات هست
بیخود نیست تلاش دارند مهریه رو از بین ببرند....
چون تو کف تعریفی بوده که اون آقا از عطر عشقش کرده که چه عطری زده بوده و . . .
همینه ها! آخه زندگی و مردی که به زور مهر باید نگهش داشت زندگی نیست! کاش جور میشد هر کی با اونی که عشقشه ازدواج کنه که دست کم به زور پول و اینا با هم زندگی نکنند
شوهری که تو پارک پیدا بشه امینه
عزیزم من که تو خونه بابام نشسته بودم منو عقد کردن بعدشم خیانت بعدشم آوارگی
همشون مثل همند
آب. نمیبینند وگرنه همشون شناگران ماهری هستند
توی پارک نبوده که برای اینکه آبروداری بشه و شناسایی نشن نوشته تو پارک!
با این بهانه ها میخوای اصل ماجرا که خیانتکاری اون نامرد بوده رو بپوشونی وگرنه زنه هم توی پارک برای اون نامرد پیدا شده
الان اگه یه زن میرفت پیش قاضی و با پر رویی اعتراف میکرد بله خیانت کردم و خوب کاری کردم
قاضی حکم اعدام مینوشت.....
ولی از اون جایی که خیانت رو اینجا حق آقایان میدونند مرد خیلی راحت سرش رو بالا میگیره و با پررویی میگه من خیانت کردم و خوب کاری کردم
قاضی هم در نهایت میگه برین مشاوره تا بعد براتون تصمیم بگیرم
اونجا هم زن رو نصیحت میکنن به زندگی با مرد خیانتکار برگرده و گذشت کنه
نهایت نهایت که زن خیلی اصرار کنه طلاقش میدن
و اون مرد خیانتکار بدون هیچ دردسری میره سراغ یه بیچاره دیگه
عزیزم به اونجا نمی رسید سر بریده شو نشون مردم میداد همون مرتیکه
کجا هستند اون مردانی که تا یک زن خیانت میکنه گلویشان رو پاره میکنن زن رو اعدام کنین تا درس عبرتی برای زنان دیگه باشه
اینجا نظری ندارید؟؟؟
یک مرد نباید مجازات بشه تا درس عبرتی برای مردان دیگه باشه؟
نه
اینجا که مرد مجازات نمیشه تا درس عبرتی برای مردان دیگه باشه
اینجا ایرانه
جایی که خیانت حق مرد و اعدام حق زنه
خودتون اینطور خواستید
چون خیانت نبوده و قصد آقا شرعی بوده و به خانمش هم گفته که عشق زندگیش که به او نشده برسه را سالها پیش از او می شناخته!
چون این آقا می خواد هر دو رو شرعی داشته باشه. نه اینکه حتما قراره بشه اما اونی که مد نطرشه شرعیه
چرا مجازاتی برای مردان خیانتکار در قانون وجود ندارد؟؟؟
شلاقی، بوسی، دست نوازشی، چیزی برای مرد متاهل خائن در نظر گرفته نشد؟ اگه زنه خیانت میکرد به کمتر از اعدام راضی نمیشدید.
دقیقا مهریه برای یه همچین روزی خوبه که طرف حق نداشته باشه دست از پا خطا کنه اگه مهریه نباشه سنگ رو سنگ بند نمیشه تعهد دادی باید تا اخرش بمونی غلط اضافه می کنی چشمت دنبال یکی دیگه است
عزیزم اینکه ناراحتی نداره. مهریه تو کامل بزار اجرا با نهله و شیربها و تصنیف اموال تا تو همون پارک کارتن خواب بشه.
تو هم از پارک شوهر نگیر ولی.
تا قانون برای مردها باشه اجازه دارند حقوق زنهارو زیر پاشون بگذارند چرا مردهایی که رابطه نامشروع دارند کسی اعدام نمیکند؟ اگه قرآن و مسلمونی هست مرد خیانتکار و هرزه باید اعدام بشه پس چرا اجرا نمیشه؟
دقيقا اول مهریه بزار اجرا که حقش ، بزاری کف دستش بعد هم دیگه تو پارک دنبال شوهر نگرد هر چند همه مردا عین همن چه از تو پارک اشنا شده باشی چه جایی دیگه فقط باید حواستو جم کنی که اگر خیانت کرد حقت پایمال نشه ۹۹ درصد مردای ایران کثیفن
سلطان مهریه