زنم تمکین نکرد، او را کشتم
مردی که در پی مشاجره‌های پی‌درپی با همسرش او را کشته است به حبس و پرداخت دیه محکوم شد.
متهم که مردی میانسال است بعد از قتل همسرش سعی کرد مرگ او را یک حادثه نشان دهد اما تحقیقات نشان داد زن ۴۰ساله به قتل رسیده است.
یک سال قبل جسم نیمه‌جان زنی ۴۰ساله به نام زهره به پزشکی قانونی منتقل شد. داماد این زن که او را به بیمارستان رسانده بود، گفت پدرزنش به او اطلاع داده زهره حالش بد است. این مرد گفت: پدرزنم با من تماس گرفت و گفت خودت را برسان زهره بدحال است و نردبان روی او افتاده است. مقابل در خانه رفتم. چند بار زنگ زدم اما کسی در را باز نکرد. بعد از چند دقیقه پدرزنم در را باز کرد و گفت که نردبان رویش افتاده است، بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم، اما فوت کرد.
تحقیقات بعدی نشان داد میان زهره و همسرش داوود اختلافاتی وجود داشت. دختر این زوج نیز اختلافات بین پدر و مادرش را تایید کرد. این در حالی بود که پزشکی قانونی اعلام کرد آثار کبودی گسترده‌ای روی بدن زن جوان وجود دارد که نشان می‌دهد افتادن نردبان روی او عامل قتل نیست، ضمن اینکه ضربات متعددی به بخشی از سرش وارد شده است.
این در حالی بود که دختر این زوج نیز تایید کرد از آشپزخانه دو دستمال خونی پیدا کرده است.
به این ترتیب داوود بازداشت شد. او در اعترافاتش گفت از دست همسرش عصبانی شده و او را کشته است. این مرد گفت: من تریاک می‌کشیدم و همسرم نسبت به این مساله خیلی ناراحت بود. روز حادثه از او خواستم تمکین کند، قبول نکرد. بعد خواستم تریاک بکشم که وقتی دید، عصبانی شد و دعوا کردیم. من که خیلی از دستش ناراحت بودم چند ضربه با چکش به سرش زدم. خون زیادی از بدنش جاری شد. از ترسم جسد را به حیاط بردم و نردبان را روی او انداختم تا این‌طور جلوه کند که نردبان روی او افتاده و فوت کرده است.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا فرزندان مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه حاضر شدند. آنها گفتند راضی به اعدام پدرشان نیستند و خواستار دیه هستند.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من به خاطر اینکه همسرم از من تمکین نمی‌کرد، ضمن اینکه اجازه نمی‌داد مواد بکشم از دستش ناراحت بودم، برای همین وقتی داد و فریاد کرد عصبانی شدم و او را زدم.
تمکین کلاه بزرگی بر سر مردان قانون وحکمی که هیچ ارزشی ندارد وقاضی قوانین گذار را به سفره گرفته ومرد را گرفتار
چطور زنت تا به حال تمکین می‌کرده بچه هم داشتی حالا امروز تمکین نکرده؟؟؟
همه اش فریب
این‌ها فهمیدن مجازات نمیشن برای همین هر غلطی دلشون میخواد میکنن اون زن بیچاره هم زنده نیست که از خودش دفاع کنه و واقعیت رو بگه
همینو بگو! یکی باید بهش بگه اخه آدم معتاد مگه حرفش اعتبار داره که ازش تمکین هم بکنند؟! بیچاره اون زنی که ناچاره شده برا بچه ش یا هر چیز دیگه ای با تو یکی زندگی کنه!هر چند البته شاید اون روزها اینجوری نبودی که خواسته همسرت بشه!
آخه ایی چه کاری بود نادرست ؟!
شیک و مجلسی...
درود به اون شرفت
قشنگ معلومه که این شیرمرد ایرانی از اون تریاکی‌های باشرف و باغیرته
مردک معتاد زبونشم درازه
او حق داره
او درست میگه
چرا راحت.ایشون رو باید زجر داد واعدام کرد
فردا هم بهش رضایت میدن وهیچ.
عجب فرزندان بی غیرت وطماعی دارند.
وقتی شیطان جایی کار دارد ...زنی را بجای خود می فرستد....امان از دست این زنها ...مرد حوصله بیکاری ندارد باید سر بی صاحبش به یک چیزی گرم باشد..از قد قد زیادی هم خوشش نمی اید...
توف توی رو همچین بچه های که راضی به مرگ مادرشون شدند خاک برسرشون