شرط فرزندان مقتول برای بخشیدن قاتل مادرشان
مردی 4 سال پس از قتل همسرش به دست یک راننده تاکسی با مراجعه به دادسرای جنایی تهران مدعی شد قاتل همدست داشته و اگر همدستش را معرفی کند، اولیای دم او را میبخشند.
سحرگاه چهارمین روز مرداد سال 98، جسد زنی جوان در میان شمشادهای بزرگراه صیاد شیرازی در شرق تهران توسط رفتگران کشف شد.
بهدنبال اعلام این خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد زنی 45 ساله در حالی مواجه شدند که با ضربه سنگ به سرش به قتل رسیده بود.
در حالی که تحقیقات برای شناسایی هویت مقتول و عامل این جنایت ادامه داشت، مرد میانسالی به کلانتری رفت و ناپدید شدن همسرش را گزارش داد.
با بررسی پرونده و شباهت مشخصات زن گمشده با جسد کشف شده، مشخص شد که جسد متعلق به همسر وی بوده است.
شاکی در تشریح ماجرا گفت: مدتی بود به دنبال گرفتن وام از بانک بودیم، همسرم شنیده بود که یک بانک در قبال گرفتن طلا به صورت امانت، وام پرداخت میکند، به همین دلیل روز حادثه همراه طلاهایش از خانه خارج شد و به بانک رفت تا وام بگیرد و بعد از آن ناپدید شد.
ردپای راننده جوان
کارآگاهان جنایی به سراغ بانک مورد نظر رفته و دریافتند وی به بانک مراجعه کرده اما چون کارت ملی همراه نداشته دوباره راهی خانهاش شده است. دوربینهای مداربسته بانک نشان میداد زن جوان سوار بر خودرو تاکسی زرد رنگی شده است.
کارآگاهان مسیر حرکت تاکسی را قدم به قدم مورد بررسی قرار دادند و پی بردند که زن جوان آخرین بار در همان محل جنایت از خودرو پیاده و ناپدید شده است بنابراین راننده تاکسی شناسایی و دستگیر شد.
امیر ۴۳ ساله مدعی شد که زن جوان را در بزرگراه شهید صیاد شیرازی پیاده کرده است.اما اظهارات ضد و نقیض راننده و مدارک پلیسی، احتمال دست داشتن او در این جنایت را تقویت کرد و درنهایت وی به قتل زن مسافر به خاطر سرقت طلاها اعتراف کرد.
او گفت: وقتی این زن را به بانک بردم منتظر ماندم تا برگردد، لحظاتی بعد برگشت و گفت کارت ملیاش گم شده است.
بین راه فهمیدم مقدار زیادی طلا به همراه دارد. زن جوان از من خواست او را به همان جایی که سوارش کرده بودم ببرم شاید کارتش را پیدا کند.
وقتی به محل رسیدیم پیاده شدیم تا پیادهرو و بین شمشادها را بگردیم اما یک لحظه وسوسه شدم طلاها را سرقت کنم؛ سنگی از روی زمین پیدا کردم و از پشت چند ضربه محکم به سرش زدم. بعد از قتل او، کیف طلاها و گوشی تلفن همراهش را به سرقت بردم.
متهم پس از اعتراف به قصاص محکوم شد. اما در حالی که وی در یک قدمی چوبه دار بود روز گذشته همسرمقتول به دادسرا رفت و مدعی شد: راننده در قتل همسرم تنها نبوده و زنی در این جنایت با او همدستی دارد.
برای این حرفم دلیل دارم که مهمترین دلیلم هم این است؛ چند روز قبل خواب همسرم را دیدم. او در خواب به من گفت کسانی که مرا به قتل رساندهاند دو نفر هستند، اجازه نده نفر دوم آزاد بچرخد و به مجازات عملش نرسد.
حالا فرزندانم گفتهاند اگر قاتل هویت همدستش را برملا کند او را میبخشند. من میخواهم با قاتل همسرم در زندان ملاقات کنم و این شرط را به او بگویم.
باتوجه به اظهارات مرد میانسال، قرار بر آن شد که بهزودی جلسهای بین محکوم و خانواده اولیایدم گذاشته شود.
شوهر مقتول دراین ماجرا هم مقصره .دراین جامعه بی امن چرا باید زنتو تنها با یه کیف پول برای اخذ وام روانه این بانک وان بانک کنی تا این جنایت شکل بگیرد. این مرد قادربه انجام وظایف همسری از جمله حمایت وتامین امنیت همسر نبوده و مقصر می باشد