قتل ماهرانه زن جوان در طولانی ترین شب سال

 رسیدگی به این پرونده از یکم دی ماه امسال با پیدا شدن  جسد  زن جوانی در محدوده جاده آتشگاه کرج توسط گشت کلانتری شروع شد

ماموران کلانتری که فکر می‌کردند زن جوان از ارتفاعات  سقوط  کرده و کشته شده است موضوع را با بازپرس کشیک قتل اطلاع دادند.

خیلی زود بازپرس محمد عنبری و تیمی از کارآگاهان زبده آگاهی کرج راهی محل کشف مقتول شدندو با جسد زنی در حدود ۴۵ سال با پالتوی قرمز که از ناحیه گردن دچار کبودی و آثار شیاری شکل در گردنش هویدابود روبرو شدند.

بازپرس که پس از دیدن جسد متوجه شده بود که موضوع علت مرگ زن جوان سقوط از بلندی نیست دستور داد در نخستین گام جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شود.

فردای همان روز بود که فرزندان و همسر سابق مقتول که در یکی از کلانتری های جنوب پایتخت فقدانی مقتول را گزارش کرده بودند سروکله اشان در اداره پلیس آگاهی استان البرز پیدا شد.

سناریوی عجیب دختر بزرگ مقتول

دختر ارشد مقتول در اظهارات اولیه خود مدعی شد که پس از 10 روز از جدایی پدر و مادرم که باعث ناراحتی همه ما شده بود خواستگاری برایم پیدا شد به خاطر همین موضوع سعی کردیم زمینه آشتی و بازگشت آنها را به زندگی فراهم کنیم در شب یلدا از پدرم خواستم به خانه امان بیاید بعد از گپ و صحبت برای گسترش و گذار من و خواهرم در خودروی خودمان و پدر و مادرم درخودروی پدرم از جنوب تهران راهی بام کرج و برغان شدیم تا دوری باهم بزنیم که در بین راه وقتی که در جاده آتشگاه بودیم من از پدرم جلو زدم بعد از مدتی که دیگر نور چراغ خودروی پدرم را در آینه ندیم ایستادم تا او هم به ما برسد اما خبری نشد ومن خیلی زود دور زده و به عقب برگشتم پدرم پیاده بود و دنبال سوئیچ خودرواش بود وقتی پرسیدم مادرم کجاست؟ گفت او رفت و گفت خودش می آید ....دختر مقتول حتی این راهم گفت که مادرم درپیامکی به من گفت که بروید من خودم به خانه برمی گردم....

اظهارات همسر سابق مقتول

همسر سابق مقتول که پس از تکرار صحبت های دخترش در بازجویی های فنی دچار تناقض گویی شده بود  پس از سوالات بازپرس مدعی شد: در بین راه با مقتول بحثم شد توقف کردیم ناگهان او سوییچ را برداشت و در جاده انداخت و خودش هم رفت این درحالی بود که یک زن در ساعت یک‌ونیم شب در جاده خلوت بیابانی چطور می توانست تنهایی به خانه برگردد.

بوی جنایت در شب سرد

کارآگاهان جنایی که پس از تناقض گویی های همسر مقتول و دختر ش متوجه شده بودند مادر خانواده به  قتل  رسیده است به دستور بازپرس هر دو مظنون پرونده بازداشت شدند.

درادامه تحقیقات فنی و استفاده از شگرد های علمی در کشف جرم بود که سرانجام کارآگاهان جنایی توانستند راز این پرونده را کشف کنند

متهم پس از بازجویی سرانجام اعتراف کرد که پس از بحثی که با همسر سابقم داشتم او را با یک تسمه شامگاه یلدا در آتشگاه به قتل رسانده و او از ارتفاع به پایین انداختم تا طوری وانمود کنم که علت مرگ او سقوط از ارتفاع بوده است.

پس از اقرار صریح متهم به دستور بازپرس به اتهام  قتل عمد  بازداشت شده و به زندان منتقل شد.

دختر مقتول نیز از بازداشت آزاد شد و درادامه اظهاراتش گفت : از وقتی یادم می آید پدرومادرم  باهم اختلاف داشتند  اگر میدانستیم که قرار نیست باهم آشتی کنند و این ماجرا رخ بدهد هرگز زمینه این میهمانی را فراهم نمی کردیم .