پشیمانی زنی که به خاطر عشقش از خانه فرار کرد
زنی که بعد از ۱۲ سال زندگی مشترک به بن‌بست رسیده است، درباره دلیل درخواست طلاق توضیح می‌هد.
اعتیاد زندگی نسیم و فرهاد را به بن‌بست کشانده است. آنها با وجود داشتن یک فرزند تصمیم به جدایی گرفته‌اند.
نسیم درباره زندگی‌اش توضیح می‌دهد:
*چند سال است ازدواج کرده‌اید؟
۱۲ سال قبل عاشق فرهاد شدم و در حالی که همه مخالف بودند تصمیم به ازدواج گرفتم و با او ازدواج کردم.
*بچه دارید؟
بله، یک دختر ۱۰ ساله داریم.
*چرا تصمیم به جدایی گرفته‌ای، در حالی که می‌گویی با عشق ازدواج کردید؟
فرهاد به شیشه اعتیاد دارد. فکر می‌کردم می‌توانم کاری کنم که زندگی او عوض شود و آن‌قدر من را دوست داشته باشد که بتواند اعتیادش را ترک کند اما اشتباه می‌کردم.
*زمانی که با هم ازدواج کردید هم اعتیاد داشت؟
بله. به همین خاطر هم پدرم مخالف بود. البته آن زمان اعتیادش جدی نبود و تفننی می‌کشید اما پدرم متوجه شده بود و به‌شدت با ازدواج من مخالف بود.
*وقتی پدرت مخالف بود چطور ازدواج کردی؟
از خانه فرار کردم. با فرهاد رفتیم شمال و بعد پدرم رضایت داد، اما گفت حق ندارم دیگر به خانه او بروم.
*در این سال‌ها به خانه پدرت نرفتی؟
نه. او اجازه نمی‌داد بروم و حاضر هم نشد فرهاد را ببیند.
*حالا چرا می‌خواهی طلاق بگیری؟
اعتیاد فرهاد شدید شده. او نسبت به من بدبین شده و چندین بار روی من دست بلند کرده است. به همین خاطر حاضر نیستم دیگر با او زندگی کنم چون می‌دانم به من و دخترم آسیب می‌رساند.
*نظر فرهاد چیست؟
گفته‌ام اگر اعتیادش را ترک کند دوباره با او ازدواج می‌کنم، اما هر دو می‌دانیم او اعتیادش را کنار نمی‌گذارد.
*حالا که می‌خواهی طلاق بگیری و پدرت هم با تو قهر است کجا می‌مانی؟
طلاق بگیرم می‌توانم به خانه پدرم بروم. حالا هم آنجا زندگی می‌کنم. حکم طلاق بیاید پدرم بیشتر حمایتم می‌کند.
مرد به این پدر میگن.
درود بر شرف این پدر،که راه خانه را به روی فرزند ناخلف خودش باز کرده، ای کاش،بچه ها به فکر پدر و مادرها و بزرگترها گوش بدن و عمل کنند تا سرشان به سنگ نخوره
احمق ترین جوانها کسانی هستند که فکر میکنن کسی بیشتر از پدر و مادر توی این دنیا براشون اهمیت قایله .
هرچی تو عاشق فرهاد بودی؟ فرهاد عاشق شیشه!!!!!
حرف پدر و مادر گوش نکردن نتیجه ای جز این نیست،،، مطمئن باش پدر و مادر بیشتر از تو داغون شدند ۰۰۰۰۰