دردناک ترین تراژدی 4 برادر در جاده مرگ معدن
بازهم وقوع یک تصادف مرگبار دیگر این بار در محور جیرفت به اسفندقه. دو خودروی پژو ۴۰۵ و پراید در حالی با یکدیگر برخورد کردند که پنج سرنشین خودروی پراید که همگی از معدنچیان مس سرگز بودند، در دم جان دادند و از دو سرنشین خودروی پژو نیز یک نفر فوت شد و حال سرنشین دیگر وخیم است.
مردم اسفندقه ناراحت و عصبانی هستند.
میگویند اگر جاده درست بود، اگر مسئولان معدن سرگز سرویس رفت و آمد به معدنچیان میداد، حالا شاهد پرپر شدن همشهریهای خود نبودند.
دیروز مراسم خاکسپاری 5 سرنشین پراید بود که از پنج سرنشین، دو برادر از خانواده ابراهیمی، دو برادر از خانواده حیدری و یک نفر هم به عنوان راننده جان خود را در این تصادف از دست دادند.
با همسر یکی از جانباختهها درحالی صحبت میکنیم که در مراسم خاکسپاری شوهرش حضور دارد. او با صدایی گرفته به جامجم میگوید: «شوهرم از یک سال و نیم پیش در معدن کار میکرد و برادرم هم در همین معدن مشغول کار بود.
او همیشه با پراید خودمان و همراه با بعضی از همکارانش به معدن میرفت و به دلیل شیفتهای متفاوت گاهی تعداد همراهانش کم و زیاد میشد. روز حادثه قرار بود بقیه با خودروی حیدریها به معدن بروند که ماشینش خراب بود و با پراید شوهرم به معدن رفتند.
آن روز دو برادر حیدری، دو برادر ابراهیمی همراه با شوهرم در پراید بودند.» ساعت شش صبح هر پنج معدنکار حرکت کردند. در جاده جیرفت به اسفندقه سر و کله یک پژو ۴۰۵ با دو سرنشین جوان پیدا شد و همزمان یک تریلی حمل آب به سمت معدن نیز درحال حرکت بود.
همسر داغدیده ادامه میدهد: «بهگفته شاهدان، گویا سرنشینان پژو ۴۰۵ حال عمومی مناسبی نداشتند.
همسرم که متوجه شرایط غیرعادی شده بود با رعایت نکات ایمنی از جاده و سرنشینان پژو فاصله گرفت، اما سرنشینان پژو به سمت پراید همسر من آمدند و آن تصادف رخ داد.
به ناحیه سر هیچکدام از سرنشینان خودروی شوهرم آسیبی وارد نشد اما در اثر شدت فشار همگی خونریزی داخلی کردند. از حادثه نه من خبر داشتم و نه برادرم.
من به روال هر روز ساعت شش و نیم صبح منتظر تماس همسرم بودم تا بگوید سالم به معدن رسیده است. چون پس از سه سال باردار شده بودم او نگران حال من بود.
حوالی ۷صبح با او تماسگرفتم اما در دسترس نبود. پیامک دادم که جواب نداد.
نگران شده بودم. ساعت ۷ صبح همکاران برادرم با او تماسگرفتند و گفتند تصادف رخ داده است.
گفتم تنها خودرویی که آن روز به معدن رفت، خودروی شوهر من و همراهانش بود. بعد هم دیدم در تمام کانالها و گروهها خبر تصادف درج شده است. دو فوتی خانواده ابراهیمی از اقوام خودمان هستند؛ این خانواده 3 پسر داشت که روز حادثه دو نفر از آنها به نامهای امیرحسین و سلمان ابراهیمی فوت شدند و چند سال پیش هم یکی دیگر از برادرها در همین جاده فوت شد و حالا این خانواده داغ 3 پسر خود را با هم دیده است.
دو برادر حیدری هم که در خودروی شوهرم فوت شدند همراه زن و بچهشان ساکن دولتآباد بودند.
زن جوان درحالی شوهر ۳۳ سالهاش را از دست داد که 5 ماهه باردار است:خودم داغ پدر دیدم، حالا داغ شوهرم و الان هم بچهام قبل از به دنیا آمدن، داغ پدرش را دید.
مسئولان معدن هرطور که توانستهاند، معدنکاران و خانوادههایشان را تامین کردهاند. تنها مشکل مهم معدنکاران نبود سرویس مناسب رفت وآمد است.
بنابر بر گفته های این خانم اگر ماشین مستحکم بود احتمال زنده ماندن این افراد بالا بود...لعنت به پراید
با این خودروهای پژو پراید و جدیدا کوییک همه جا خیلی بد میرونن خیلی باسرعت و بی مهابا انگار یه جور مده بینشون