متهم در دادگاه: او را با نامزد خیانتکارم اشتباه گرفتم
راننده تاکسی اینترنتی وقتی به اتهام حمله خونین به مسافرش دستگیر شد ادعا کرد، وی را با دختر جوانی که قصد داشته با وی ازدواج کند اما به او خیانت کرده بود اشتباه گرفته است.
چند روز قبل مرد جوانی به همراه خانوادهاش در حال عبور از جادهای در اطراف تهران بود که متوجه دختری شد که خونین روی زمین افتاده بود.
با کمک مرد راننده وی به بیمارستان منتقل شد و پس از بهبودی در تحقیقات به پلیس گفت: روز حادثه از خانه دوستم خارج شدم و درخواست خودروی اینترنتی دادم، وقتی راننده رسید و سوار شدم پس از طی مسافتی به بهانه شلوغی خیابان، راننده تغییر مسیر داد و من هم از آنجا که خودرو اینترنتی بود و به نظر مطمئن میآمد، اعتراضی نکردم.
فرار از دست مرد متجاوز
او ادامه داد: ناگهان وقتی به خودم آمدم متوجه شدم راننده در محلی شبیه بیابان توقف کرده است.
بعد از آن مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و با تهدید چاقو قصد تجاوز به مرا داشت. با هم درگیر شدیم و من با تمام توان به در خودرو لگد میزدم تا در باز شد.
چون زخمی شده بودم فقط به فکر فرار بودم و در نهایت خود را از ماشین به بیرون پرت کردم که حتی کیفم هم داخل خودروی راننده اینترنتی جا ماند. راننده جوان که وضعیت مرا دید، ترسید و از محل متواری شد.
به سختی خودم را به کنار جاده رساندم و سرنشینان خودروی عبوری مرا به مرکز درمانی رساندند.
به دنبال اظهارات دختر جوان، به دستور بازپرس امیرحسین علیمردان، تحقیقات پلیسی آغاز و خودرو مذکور بلافاصله شناسایی و راننده اش دستگیر شد.
مرد جوان ابتدا منکر آزار و اذیت مسافرش شد و ادعا کرد: شاکی دروغ میگوید، اما وقتی کارآگاهان در بازرسی از خانه وی کیف شاکی را پیدا کردند وی مجبور به اعتراف شد.
متهم گفت: این دختر بشدت شبیه نامزد سابقم بود که عاشقانه دوستش داشتم.
اما او به خاطر پسری که از نظر مالی از من بهتر بود به من خیانت و با او ازدواج کرد.
من هم به دنبال انتقام از او بودم و زمانی که این دختر را سوار کردم به خاطر شباهت زیاد او را اشتباه گرفتم و وسوسه انتقام به سراغم آمد، خودرو را به محلی خلوت بردم و خواستم به او تعرض کنم که با هم درگیر شدیم و تا آن زمان باز هم تصور میکردم کسی که قصد آزار و اذیتش را دارم همان دختر است و حتی با چاقو او را زخمی کردم تا کمی از خشم و کینهای که دارم، از بین برود.
اما حالا پشیمانم و واقعاً قصد آزار رساندن به مسافرم را نداشتم.
با اعتراف پسر جوان، به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت، او در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
از این مغز نخودیها در جامعه فراوان است.
بیشرف چه داستانسرایی می کند
مسوولین باید فکری جدی برای برخورد شدید بااین چاقو کشی ها بکنن مدارا با مجرمین روز به روز داره امار خشونت وچاقو کشی رو افزایش میده.
طرف مثله سگ دروغ میگه اصلا اشتباه نکرده واقعا قصد و نیتش تجاوز به ناموس مردم بوده، داستان بافی میکنه.
واقعامتاسفم چطورباشعورمردم بازی میکنن قصدهزاراشتباه روداشته حالا گیرافتاده اشتباه کردم اینهاروبایدزنده به گورکردتادرس عبرت دیگران شود
الان باید از پلیس هم شکایت شود تا معلوم شود این فرد سابقه بزهکاری داشتهیا نداشته است و پلیس برچه اساسی این فرد را تایید کرده است . آیا در این رابطه کوتاهی شده است یا خیر ؟
غلط کردی پای مجازاتش بایست
رذال پست فطرت
دروغ شاخدار به این میگن ، چطور خیلی دوستش داشتی که نشناختی
قصه بافته است.
دفعه اولش نیست این دفعه گیر افتاده