قتل همسر به خاطر مصرف مواد مخدر
زن جوان در تهرانپارس همسرش را به قتل رساند و به جرم خود اعتراف کرد.
در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۳، زن جوانی به نام سمیرا با تماس تلفنی با پلیس از مرگ همسر خود در خانه شان در محله تهرانپارس غربی خبر داد. با اعلام این گزارش، تیمهای اورژانس و پلیس بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند.
پس از حضور پلیس در محل حادثه و بررسی صحنه توسط تیم جنایی ، نشانههایی از درگیری و خشونت مشاهده شد. با توجه به این شواهد، زن جوان با دستور بازپرس پرونده بازداشت و مورد تحقیقات پلیسی قرار گرفت. جسد متوفی نیز جهت تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.
صبح امروز، متهم برای اولین بار در حضور بازپرس پرونده، دکتر صادق تبریزی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی، حاضر شد و لب به اعتراف گشود.
در ابتدا، متهم قتل را انکار میکرد، اما پس از مشاهده مدارک موجود در پرونده و با صحبتهای بازپرس، حقیقت را فاش کرد.
متهم در اعترافات خود به بازپرس گفت: روز حادثه من و علی (همسرم) در خانه مادرم بودیم که به ما اطلاع دادند عمویم فوت کرده است.
قبل از رفتن به خانه عمویم، به علی گفتم که تو هم حاضر شو و با ما بیا. برای همین به طبقه پایین رفتم تا آماده شوم. اما وقتی برای بردن او به طبقه سوم رفتم، دیدم که در حال مصرف شیشه است و چاقوی کوچکی هم در دستش دارد.
بین ما درگیری لفظی پیش آمد و علی با چاقو مرا تهدید کرد. من توانستم چاقو را از دستش بگیرم، اما آنقدر عصبانی بودم که با همان چاقو ضربهای به قفسه سینهاش زدم.
متهم ادامه داد: علی روی زمین افتاد و ابتدا بسیار ترسیدم. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم، اما قبل از رسیدن آنها، علی جان خود را از دست داده بود.
بازپرس صادق تبریزی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی، پس از شنیدن اظهارات و اعتراف صریح متهم به قتل همسرش، دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر و بازسازی صحنه جنایت در اختیار کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.
گفتگو با متهم
چند سال داری؟
من متولد سال ۱۳۶۴ هستم.
همسرت چند سال داشت؟
علی متولد سال 1357 بود
به چه جرمی بازداشت شدی؟
قتل همسرم.
میتوانی جزئیات بیشتری از روز حادثه را برایمان تعریف کنی؟
خانه پدری من یک خانه ویلایی 3 طبقه است!در روز حادثه، ما به خانه مادرم رفته بودیم و قرار بود طبقه سوم را آماده کنیم تا برای زندگی به آنجا برویم.من در حیاط خانه بودم که به ما اطلاع دادند عمویم فوت کرده است.
همسرم در طبقه بالا در حال درست کردن آبگرمکن بود برای همین تلفنی به او زنگ زدم و گفتم آماده شود تا به منزل عمویم برویم.
وقتی به طبقه بالا رفتم تا ببینم آماده شده است یا نه، متوجه شدم که در حال مصرف مواد مخدر (شیشه) است .
سر هیمن موضوع بین ما بحث شدیدی پیش آمد و من چاقو را از دستش کشیدم. در لحظهای از عصبانیت، به او ضربه زدم.
شما و همسرت چطور با هم آشنا شدید؟
زمستان 2 سال قبل روزی که برف زیادی باریده بود، من در خیابان منتظر ماشین بودم. او مرا به خانه رساند و بعد از مدتی دوستی ازدواج کردیم.
آیا همسرت قبلاً ازدواج کرده بود؟
بله، 3 بار ازدواج کرده بود.
یعنی شما همسر چهارمش بودید؟
بله.
وضعیت همسران قبلی او چه بود؟
یکی از آنها فوت شده، یکی طلاق گرفته و دیگری از زندگی او رفته بود.
آیا همسر اولش فرزندی داشت؟
بله، از همسر اولش یک پسر داشت که در سال ۹۲ به طرز مشکوکی فوت کرده بود.
آیا خودت قبلاً ازدواج کرده بودی؟
بله، در سال ۹۵ از همسر قبلیام جدا شدم.
فرزندی داری؟
بله، از شوهر اولم یک پسر ۱۳ ساله دارم.
شغل همسرت چه بود؟
بیکار بود.
پس چگونه هزینههای زندگیتان را تأمین میکردید؟
من در کار پاکسازی پوست بودم و خودم هزینههای زندگیمان را میدادم.
آیا همسرت را دوست داشتی؟
اوایل زندگی خیلی خوب بود، اما بعد از مدتی تغییر کرد و من متوجه شدم که دچار اعتیاد شده است.
چرا از او جدا نشدی؟
به خاطر حرف مردم، طلاق نگرفتم وگرنه او بارها مرا زده بود حتی یک بار هم دندانم را شکسته بود اما باز وقتی از خانه قهر می کردم آنقدر به برگشتم پافشاری میکرد که در نهایت راضی به برگشتن میشدم.
حالا که به جرم کشتن شوهرت متهم شدی چه احساسی داری؟
من اصلا قصد کشتنش را نداشتم، من قاتل نیستم، فقط از روی عصبانت بدون اینکه متوجه شوم به او ضربه زدم همین.