انکار قتل در دعوای دستهجمعی
مردی که در جریان درگیری میان چند کارگر متهم به قتل یکی از آنها شده است، در دادگاه ادعای بیگناهی کرد.
متهم که آرماتوربند است به دلیل اینکه فرزندش را داخل ساختمان راه ندادند، مرتکب قتل شد.
ماموران پلیس یک سال قبل در جریان درگیری میان چند کارگر در ساختمانی نیمهکاره قرار گرفتند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد، مجروح این درگیری به بیمارستان برده شده است. ساعاتی بعد این فرد درگذشت و ماموران برای پیدا کردن عامل قتل تحقیقات خود را آغاز کردند. با توجه به اینکه مقتول در جریان درگیری دستهجمعی کشته شده بود، پلیس همه طرفین نزاع را بازجویی کرد و شاهدان گفتند کسی که مرتکب قتل شده، فریدون، مرد آرماتوربند، است.
هرچند فریدون هرگز به قتل اعتراف نکرد اما با توجه به شهادت شاهدان و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. سپس اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی نوبت به متهم رسید، گفت: من در دادسرا هم گفتم، شهادت شهود را قبول ندارم. من آرماتوربند هستم و هر روز در یک ساختمان نیمهکاره سرکار میرفتم. ظهر که میشد پسرم برایم غذا میآورد. آن روز وقتی که پسرم آمد، نگهبان او را راه نداد. سر این موضوع جروبحث کردیم و او گفت صاحب ساختمان گفته است که نباید بچه وارد ساختمان شود. کارگرها دو دسته شدند و عدهای از من طرفداری کردند و عدهای از مرد نگهبان. در این میان درگیری شدیدی رخ داد. من متوجه نشدم در این درگیری چه کسی با شمشه به سر مقتول زد و باعث مرگ او شد اما ضارب من نبودم.
متهم گفت: در آن درگیری هر کسی چیزی در دستش بود و ممکن است هر کسی او را زده باشد اما من میدانم این کار را نکردم.
او درباره اینکه چه کسی قاتل است، گفت: نمیدانم شاهدان چرا علیه من شهادت دادند ولی مدرک دیگری نیست و من این کار را نکردم و نمیدانم قاتل کیست.
قضات بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.