روایت برادر و یکی از دوستان فارس تمیمی از مرگ مرد فداکار خوزستانی
فارس تمیمی، مرد فداکار خوزستانی است که جانش را فدای نجات 3نفری کرد که داخل خودرویی که روی ریل قطار گرفتار شده بودند پس از نجات آخرین نفر آنها، خودش در برخورد با قطار جان باخت.
حالا 10روز از مرگ فارس تمیمی، مرد فداکار خوزستانی میگذرد؛ کسی که جانش را فدای نجات 3نفری کرد که داخل خودرویی که روی ریل قطار گرفتار شده بودند پس از نجات آخرین نفر آنها، خودش در برخورد با قطار جان باخت. اهالی روستای خیطالرواس از توابع شهرستان باوی در خوزستان، از فارس بهعنوان یک قهرمان یاد میکنند؛ کسی که باعث افتخار نهتنها خانوادهاش که همه اهالی روستا شده و حالا جای خالیاش بین آنها، بدجوری آزارشان میدهد. برادر و یکی از دوستان فارس در گفتوگو با همشهری ناگفتههایی از قهرمان خوزستان را بازگو کردند.
فارس تمیمی 45سال داشت. پدر 2دختر به نامهای نرگس 10ساله و بیان 4ساله و یک پسر 12ساله به نام مهدی بود. او حدود 5سال بود که در میدان میوهوترهبار کار میکرد و بهگفته آنهایی که او را میشناختند، روز و شب تلاش میکرد تا نان حلالی بر سر سفره خانوادهاش ببرد و زندگی آنها را تامین کند.
او بعدازظهر شنبه ۵ آبانماه، پس از استراحتی کوتاه در خانه مثل هر روز از همسر و فرزندانش خداحافظی کرد و به همراه پسر داییاش سوار بر موتور شد تا به محل کارش برود اما این آخرین دیدار آنها بود و فارس هرگز به خانه برنگشت.
رعد تمیمی، برادر فارس میگوید: ما 5برادر و 2خواهر بودیم. فارس برادر بزرگ ما بود. هنوز باورم نمیشود که او دیگر در بین ما نیست و جان خود را برای نجات جان دیگران فدا کرده است.
با اینکه خودش خانواده و 3فرزند داشت، در لحظهای که برای نجات آن 3نفر دیگر شتافت، هرگز به چیزی جز نجات آنها فکر نکرد و حالا ما ماندهایم و خانواده برادرم که مرد خانوادهشان را از دست دادهاند.
تمیمی درباره جزئیات حادثه میگوید: آن روز فارس و پسر داییام، سوار بر موتور بودند تا به میدان میوهوترهبار بروند. او در امتداد راهآهن در محدوده جاده اهواز - دغاغله از موتور پیاده شد تا پیاده خودش را به محل کارش برساند که ناگهان یک خودروی پژوپارس که با سرعت زیاد در حرکت بود، بهدلیل ترکیدن لاستیک، روی ریل قطار واژگون شد. همان لحظه صدای سوت قطار هم شنیده میشد و قطار با سرعت بهخودرو و سرنشینانش نزدیکتر میشد.
او میگوید: در این شرایط برادرم که شاهد این صحنه بود، تصمیم گرفت به کمک سرنشینان پژو برود. او خودش را به ماشین رساند و فهمید که 3نفر در پژو گرفتار شدهاند و نمیتوانند از آن خارج شوند.
این در حالی بود که صدای سوت قطار نزدیک و نزدیکتر میشد و فارس متوجه شد که وقت چندانی ندارد و باید سریع دست بهکار شود. او میدانست که لوکوموتیوران نمیتواند، قطار را در این فاصله متوقف کند و حتما قطار از روی پژو و سرنشینانش رد میشود و جان آنها را میگیرد.
برادر فارس ادامه میدهد: او فرصت را از دست نداد و با زحمت در ماشین را باز کرد. برادرم سرنشینان خودرو را بیرون میکشید و از ریل دور میکرد. او 2 نفر را بیرون کشید و برای نجات سومین نفر برگشت که قطار را مقابلش دید. او فقط توانست سومین نفر را به آنطرف ریل پرت کند و خودش هم میخواست به آنطرف بپرد که همان لحظه قطار به سرعت با سر او برخورد کرد. شدت این برخورد به حدی بود که برادرم در دم جانش را از دست داد.
بعد از اینکه فارس با قطار برخورد کرد، صدای سوت ممتد قطار افرادی را که در آن نزدیکی بودند از حادثهای تلخ باخبر کرد. همگی سراسیمه بهسوی ریل دویدند، اما آنچه میدیدند را باور نمیکردند. شاهدان با پلیس و اورژانس تماس گرفتند و 3سرنشین پژو برای مداوا به بیمارستان و پیکر فارس نیز به پزشکی قانونی منتقل شد.
برادر فارس میگوید: از آن 3نفر یکی در کماست و از سرنوشت 2 نفر دیگر خبری نداریم. آنها حتی تماس هم نگرفتند. هر چه از کلانتری هم پرسوجو کردیم، در مورد آنها اطلاعی به ما ندادند. نمیدانیم آن 3غریبه که برادرمان به خاطرشان جانش را از دست داد، چه کسانی هستند.
او ادامه میدهد: حداقل کاری که میتوانستند بکنند، این بود که حالا که فارس جانش را از دست داده به یتیمانش سر بزنند و جویای حال خانوادهاش شوند. وقتی حادثه واژگونی خودرو روی ریل اتفاق افتاد چند نفر دیگر هم آنجا بودند اما فقط فارس بود که با ازخودگذشتگی جلو رفت و جانش را برای نجات سرنشینان پژو ازدستداد.
مرگ فارس فقط خانوادهاش را داغدار نکرد بلکه اهالی روستا از کوچک و بزرگ داغدار مرگ او هستند. محمد زهیری، دوست و همسایه فارس در گفتوگو با همشهری میگوید: 20سال است که همسایه فارس هستم. نمیتوانیم باور کنیم که فارس مرد سختکوش روستا را از دست دادهایم.او میافزاید: اهالی روستا همه ناراحت هستند و از اینکه در روستا چنین جوانان باغیرتی وجود دارد، بهخود میبالند
.زهیری ادامه میدهد: وقتی من به محل حادثه رسیدم، فارس را با آمبولانس برده بودند اما همانجا متوجه رشادت او شدیم.
این همسایه قدیمی میگوید: اکنون مسئولان به دیدار خانواده فارس میآیند، از آنها دلجویی میکنند، اما امیدوارم که به خانوادهاش رسیدگی شود. او وضعیت مالی خوبی نداشت و به سختی مخارج زندگی خانواده 5نفرهاش را تامین میکرد.او میافزاید: پدر و مادرش حال خوبی ندارند و تحمل مرگ فارس برایشان بسیار سخت است. برادران و خواهرانش نیز از این اتفاق شوکه هستند. اهالی این خانواده را تنها نمیگذارند و سعی دارند در این لحظات سخت کنارشان باشند.
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
مردک بی کله
روحش شاد ..انسانهای فداکار اسمشان به نیکی میماند