ماجرای سرقت مسلحانه یک خودرو برای ارتکاب قتل
سارق مسلح خودروی پراید که برای ارتکاب یک قتل اجیر شده بود، قبل از اجرای نقشهاش از سوی کارآگاهان اداره یکم پلیس اگاهی تهران دستگیر شد.
چند روز قبل، مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت مسلحانه خودرواش خبر داد. وی در توضیح نحوه سرقت خودرواش گفت: من با خودروی پرایدم مسافرکشی میکنم؛ امروز در محدوده یافتآباد در حال حرکت بودم که مرد جوانی خودروام را دربست کرایه کرد.
چون مبلغ پیشنهادیاش زیاد بود، قبول کردم.
او ادامه داد: بعد از مسافتی رانندگی، وی از من خواست داخل خیابانی خلوت بپیچم اما به محض تغییر مسیر، ناگهان مرد مسافر که روی صندلی شاگرد نشسته بود، اسلحهای را از لباسش بیرون آورد و با تهدید، از من خواست توقف کنم و از خودرو پیاده شوم. ابتدا مقاومت کرده و با او درگیر شدم، ولی با قنداق اسلحه به سرم کوبید و مرا از خودرو بیرون انداخت و فرار کرد.
اجرای طرح مهار
با شکایت مرد جوان، مأموران اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت، شماره پلاک خودرو را به همه واحدهای پلیس اعلام کرده و طرح مهار اجرا شد. با گذشت چند روز از سرقت مسلحانه، کارآگاهان اداره یکم موفق شدند رد خودروی سرقتی را در یافتآباد پیدا کنند.
از آنجایی که مأموران میدانستند مرد جوان مسلح است، به صورت نامحسوس او را زیر نظر گرفته و با شناسایی خانه متهم و هویت وی، موفق شدند متهم را دستگیر کنند.متهم در بازجوییها ابتدا منکر سرقت خودرو شد و ادعا کرد که خودرو را وکالتی خریداری کرده است.
اما وقتی با شاکی روبهرو و از سوی او شناسایی شد، به سرقت اعتراف کرد. به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای ویژه سرقت، متهم در اختیار کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
اجیر شدن برای قتل
پژمان، کارگر فصلی است و به قول خودش برای پول هر کاری که به او سفارش دهند، انجام میدهد؛ از کارگری تا قتل. پلیس در بررسی تماسهای متهم، دریافت وی از سوی چند نفر اجیر شده بوده تا فردی را به قتل برساند.
چه شد تصمیم به سرقت مسلحانه خودرو گرفتی؟
همه ماجرا به یک شکست عشقی برمیگردد. 7 سال عاشق دختری بودم که در فضای مجازی با هم آشنا شدیم و روزگار خوبی داشتیم، قرارمان ازدواج بود اما این اواخر ناگهان همه چیز تغییر کرد. المیرا، رفتارهایش عوض شد. وقتی پیگیر ماجرا شدم، فهمیدم که با پسر دیگری آشنا شده و میخواهد با او ازدواج کند.
آن هم به خاطر مسائل مالی. همین موضوع باعث شد که کینه او را به دل بگیرم و نقشه انتقام بکشم. برای این کار به اسلحه و خودرو نیاز داشتم .
اما تحقیقات پلیسی نشان داده تو از سوی افراد دیگری اجیر شده بودی تا یک نفر را به قتل برسانی؛ در این باره چه توضیحی داری؟
آنها را نمیشناختم، فقط با من تماس گرفتند و گفتند پول خوبی به من میدهند. گفتند آنقدر پول میدهند که یک عمر زندگی راحتی داشته باشم. من هم که روزگارم را با کارگری میگذراندم، پیشنهاد آنها را قبول کردم.
این اشخاص را میشناسی؟
نه، حتی کسی را که باید به قتل میرساندم هم نمیشناختم. قرار بود آنها در فرصتی مناسب مشخصات و آدرس سوژه را برایم ارسال کنند. اما قبل از اینکه بخواهم نقشه را اجرا کنم، دستگیر شدم.
چرا این افراد تو را برای انجام نقشهشان انتخاب کردند؟
نمیدانم مشخصات مرا چه کسی به آنها داده بود.