ادعای شیطانی پسرجوان در یک قتل
حکم قصاص پسرجوان که در دادگاه مدعی بود قربانی وی را بی هوش کرده و به تله شیطانی انداخته در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و وی در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رسیدگی به این پرونده از چهاردهم بهمن ماه سال 1401 آغاز شد. مردی با کلانتری قلهک تماس گرفت و از کشته شدن مرد 30 ساله ای به نام سمیع خبر داد. به این ترتیب ماموران به محل درگیری که ساختمانی نوساز بود رفتند و با جسد خونین سمیع روبه رو شدند. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به تحقیق پرداخت.
بررسی فیلم دوربین های مداربسته نشان می داد سمیع احتمالا قربانی جنایت همکارش به نام سعید شده است. سعید ردیابی و بازداشت شد و به قتل همکارش اعتراف کرد. وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه رئیس دادگاه گفت: اولیای دم در جلسه حاضر نیستند اما پدر قربانی چند روز پیش به دادگاه مراجعه کرد و درخواستش مبنی بر قصاص را مطرح کرد و گفته نمی تواند در روز دادگاه در جلسه حاضر شود. سپس سعید به اتهام قتل عمدی ،جرح غیر منتهی به فوت و ورود و اقامت غیر قانونی به ایران از خود دفاع کرد.
وی گفت: همه اعضای خانواده ام در ایران زندگی می کنند و بیشتر آنها در مشهد ساکن هستند .من یک سال پیش به یک قاچاق بر سه میلیون تومان پول دادم و او مرا به ایران آورد .مدتی بود به عنوان کارگر کار می کردم.سمیع هم در اتاقکی دیگر ساکن بود. آن شب سمیع مقابل اتاقم آمد و مرا بیدار کرد . رفتارهای او عجیب بود که متوجه شدم اسیر وسوسه های شیطانی شده است .او میخواست مرا آزار دهد که مقاومت کردم. به همین خاطر با چکش به من حمله کرد. من چکش را از دستش گرفتم و ضربه ای به او زدم. سپس از شدت خشم گلویش را با چاقو بریدم.
وی ادامه داد: او قبلا هم مرا بیهوش کرده و آزارم داده بود. به همین خاطر دست از سرم بر نمی داشت. قاضی گفت: یکی از دوستان مشترکت گفته تو و قربانی با هم اختلاف حساب مالی داشتید و چون او طلبش را از تو خواسته بود، تو او را کشتی. حالا چه دفاعی داری؟
که متهم پاسخ داد: من آن زمان ۶۰۰ هزار تومان پول نقد همراه داشتم و نیاز مالی نداشتم .این ادعا به دروغ مطرح شده است.
قاضی گفت: پزشکی قانونی جای چند بریدگی روی صورت ،بازو و قلب قربانی را تایید کرده و این نشان میدهد قتل نمی تواند ناخواسته رخ داده باشد .چه دفاعی داری ؟
متهم: من برای دفاع از خودم به ناچار سمیع را زدم .چون او دست از سرم بر نمی داشت و می خواست مرا آزار دهد.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت : در بررسی ها روشن شده درگیری میان قربانی و متهم ادامه دار بوده است .متهم قبلا در افغانستان در زمینه مبارزه با مواد مخدر مشغول به کار بوده اما قربانی حرف هایی را پشت سر او مطرح و موجب بی کار او شده است. او همه جا گفته بود وی را آزار داده. همین موضوع باعث شده بود متهم به خاطر ابرویش از افغانستان به ایران بیاید.
وی ادامه داد: متهم به خاطر همین بدنامی نتوانسته بود ازدواج کند.اما قربانی دست بردار نبوده و در ایران نیز سراغ وی رفته است.موکلممی گوید آن روز قربانی قصد آزار وی را داشته .اما چون او مقاومت کرده به او گفته قبلا نیز به او قرص خواب آور خورانده و در خواب اورا آزار داده است. به همین خاطر متهم از شنیدن این حرف عصبانی و با آنها درگیر شده است .موکلم در دفاع از خودش قربانی را با چاقو زده .به همین خاطر به نظر می رسد قتل غیر عمدی رخ داده است.
حکم سنگین
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده، ادعای متهم مبنی بر دفاع مشروع را نپذیرفتند و وی را به قصاص، پرداخت دیه و ترک ایران محکوم کردند.
با اعتراض متهم به حکم صادره، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و قضات شعبه 17دیوان عالی کشور حکم صادره را تایید کردند. به این ترتیب مرد جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.