قتل ناموسی خواهر به دست برادرش ! / او را بعد آتش زدن در گودال انداخت !

وی که به پلیس آگاهی رفته بود از ناپدید شدن خواهر ۳۵ ساله‌اش به نام مانا خبر داد و گفت: خواهرم چند روز است گم شده و هیچ اطلاعی از او نداریم. گوشی موبایلش خاموش است  و می‌ترسیم بلایی سرش آمده باشد .

وی در تشریح ماجرا گفت: آخرین بار با خواهرم تماس گرفتم و گفت در پارک است. به او گفتم با ماشین دنبالش می روم تا او را به خانه برسانم.اما وقتی به پارک رسیدم خبری از خواهرم نبود. من همه جا را دنبال او گشتم.خواهرم مجرد و هرگز ازدواج نکرده بود.

با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن دختر جوان آغاز شد و ماموران در مسیر تحقیقات به رفتارهای برادر وی مشکوک شدند .

مهران ۴۱ ساله تحت بازجویی قرار گرفت وسرانجام  پرده از جنایت خانوادگی برداشت  و به قتل خواهرش اعتراف کرد .

مهران در تشریح جزئیات ماجرا گفت :خواهرم مجرد بود اما رفت و آمدهای مشکوکی داشت .او شب‌ها دیر وقت به خانه برمی‌گشت و آبروی ما را در محل برده بود .وقتی مطمئن شدم او دست به خلاف می‌زند و از این راه پول در می‌آورد تصمیم به قتل او گرفتم. من به بهانه تفریح او را سوار ماشین کردم و با هم به حوالی فیروزبهرام رفتیم .آنجا روسری را دور دهانش بستم تا او را خفه کنم. اما تقلا کرد و روسری باز شد .من دست و پاهایش را بستم  و ظرف ۴ لیتری بنزین را روی سرش ریختم و او را آتش زدم .

وی ادامه داد: وقتی از مرگ خواهرم مطمئن شدم آتش را خاموش کردم و جسد را در یک گودال انداختم و به خانه برگشتم .من به دروغ به اعضای خانواده گفتم مانا ناپدید شده است.

 با اطلاعاتی که مرد خشن به ماموران داده بود بقایای جسد که قسمت‌هایی از آن نیز از سوی حیوانات خورده شده بود پیدا شد .اما کارشناسان پزشکی قانونی نتوانستند علت مرگ را مشخص کنند .

پرونده برادر بی‌رحم با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم وی رسیدگی شود.

در این میان پدر قربانی اعلام گذشت کرد .وی گفت :پسرم درست می‌گوید .دخترم با رفتارهایش آبروی ما را برده بود و مستحق مرگ بود. به همین خاطر بدون قید و شرط رضایت می‌دهم .

با اعلام گذشت ولی دم ،مهران در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه وقتی مهران روبه روی قضات ایستاد قتل خواهرش را گردن گرفت.

 وی در تشریح ماجرا گفت: من خواهرم را به خاطر مسائل اخلاقی کشتم .از مدتی قبل فکر کشتن او به ذهنم رسیده بود. اما نمی‌دانستم چطور نقشه را اجرا کنم .آخرین بار وقتی با خواهرم تماس گرفتم تا دنبال او بروم به من گفت در پارک است .من بارها به او تذکر داده بودم تنها به پارک نرود.از شنیدن این حرف عصبانی شدم و گفتم دنبالش می‌روم .من او را سوار ماشین کردم و به جاده فیروز بهرام بردم .سپس او را خفه و به آتش کشیدم و جسدش را در یک گودال انداختم .چند روز بعد برای سرکشی به جسد بار دیگر به آنجا رفتم و متوجه شدم حیوانات جسد را از گودال بیرون آورده و قسمت‌هایی از آن را خورده‌اند .من در حال پوشاندن جسد زیر خاک بودم که احساس کردم یک نفر مرا دیده است .از آن روز مدام ترس داشتم .تا اینکه سرانجام حقیقت را گفتم .

وی ادامه داد: رفتارهای خواهرم باعث شد دست به این کار بزنم .من بارها به او تذکر داده بودم  اما گوشش بدهکار نبود.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا با توجه به رضایت اولیای دم و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی وی را به ۳ تا ۱۰ سال زندان محکوم کنند.