مرد غیرتی قتل پسر غریبه در خانه خواهرزنش را انکار کرد
مردی که متهم است با دیدن پسری جوان در خانه خواهرزنش او را با قمه به قتل رساند، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
متهم بلافاصله بعد از آنکه با قمه به خانه خواهرزنش حمله کرد و پسر جوان را به قتل رساند، بازداشت شد.
یک سال قبل خبر درگیری شدید مقابل یک خانه در منطقه امامزاده حسن به پلیس گزارش شد. ماموران که به محل رسیدند مشخص شد درگیری را فردی به نام شهاب راه انداخته و در این میان جوانی به نام میثم که با خواهرزن شهاب ارتباط داشته به قتل رسیده است.
شهاب بازداشت شد. او به قتل میثم اعتراف کرد و مدعی شد کاری که کرده به خاطر غیرتش بوده است.
او در اعترافاتش گفت: مدتی بود که زنم با خواهرش زیبا خیلی رفتوآمد میکرد. زیبا در منطقه امامزاده حسن خانه مجردی داشت. زنم تا دیروقت در منزل او میماند و به خانه نمیآمد. من از این موضوع ناراحت بودم. وقتی پیگیر ماجرا شدم، زنم گفت خواهرش تنهاست و به همین خاطر با او بیشتر رفتوآمد میکند. به زنم گفتم رفتوآمدش را کمتر کند اما او توجهی نکرد. تا اینکه یک روز در کیف زنم تلفن همراهی پیدا کردم. او گفت تلفن همراه متعلق به خواهرش است و به او ربطی ندارد. در تلفن شماره فردی را پیدا کردم که خیلی تکرار شده بود. زنم گفت شماره میثم است و مدتی است با خواهرش رابطه دارد. باز به زنم گفتم کمتر خانه خواهرت برو اما او میرفت و تا دیروقت هم میماند. یک روز وقتی به خانه رفتم و متوجه شدم نیست. مقابل خانه زیبا رفتم. میثم در را باز کرد. گفتم از خانه خواهرزن من برو بیرون.
متهم ادامه داد: میثم با پروریی گفت به تو ربطی ندارد و حتی گفت با زن و دختر سه ساله من هم آشنایی دارد و به من مربوط نیست که او با چه کسی ارتباط دارد. همان موقع دوستم فرید که در جریان این ماجرا قرار داشت، سر رسید. او سعی داشت من را منصرف کند که به میثم حمله نکنم. به زور مرا کنار کشید اما میثم دستبردار نبود. او بهصورتم گاز اشکآور زد. فرید با روشن کردن آتش سعی کرد حالم را خوب کند. داییام که از طریق فرید باخبر شدهبود، آمد. آنها من را به زور از مقابل خانه زیبا بردند. با تقلای زیاد خودم را از روی موتور به پایین پرت کردم و دوباره به آنجا برگشتم. میثم در را باز نمیکرد. در را شکستم و وارد خانه شدم و با قمه او را زدم و کشتم. من به خاطر غیرتم این کار را کردم. او غریبه بود.
با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست علیه شهاب صادر و با توجه به اینکه تحقیقات نشان داد فرید و دایی شهاب نقشی در قتل نداشتند، قرار منع تعقیب نیز برای آنها صادر شد. سپس پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و اولیای دم درخواست قصاص کردند.
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل را رد کرد و گفت: وقتی در بین راه با موتور زمین خوردیم، من بار دیگر به خانه خواهرزنم برگشتم و به میثم گفتم چرا به صورتم گاز اشکآور پاشید. او زنجیری در دست داشت که آن را بلند کرد و میخواست به صورتم بزند. فکر کردم چاقو در دست دارد. به همین خاطر در دفاع از خودم قمه را در هوا چرخاندم. باور کنید چشمانم هنوز میسوخت و به درستی جایی را نمیدیدم. من احساس کردم قمه با دست میثم برخورد کرد. همان موقع فرید و داییام سر رسیدند و فرید قمه را از من گرفت و میثم را با قمه زد. من به خاطر دوستم حقیقت را نگفته بودم اما حالا حقیقت را میگویم. من برای دفاع از ناموسم به آنجا رفته بودم که با میثم درگیر شدم اما قصد کشتن او را نداشتم و ضربههای مرگبار را دوستم به او زد و موجب مرگش شد.
متهم در پاسخ به این سوال که آیا کسی از او درخواست کمک کرده بود، گفت: خواهرزنم از من نخواسته بود به آنجا بروم. من به خاطر غیرتم به آنجا رفتم. غیرتم اجازه نمیداد مرد غریبه با خواهرزنم در ارتباط باشد و به خانه او رفتوآمد کند.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
وقتی کشیدنش گله دار میفهمه که به اون ربطی نداشته
دمت گرم.