جزئیاتی از سرقت بزرگ از انبار اسکناس در انگلیس
سرقت از انبار سکیوریتاس یکی از بزرگترین دزدیهای تاریخ جهان است که هنوز تمام ابعاد و زوایای آن به خوبی مشخص نشده است.
سرقت از انبار سکیوریتاس یکی از بزرگترین دزدیهای تاریخ جهان است که هنوز تمام ابعاد و زوایای آن به خوبی مشخص نشده است. در این سرقت، هفت سارق بیش از ۵۳ میلیون پوند را از این انبار خارج کردند اما ۱۵۴ میلیون پوند دیگر را که نمیتوانستند با خودشان ببرند، رها کردند.
انبار سکیوریتاس کجاست
به گزارش سایت جنایی، بانک انگلستان در سال ۲۰۰۶، کار توزیع پول را به پنج شرکت واگذار کرد. در سراسر انگلستان و ولز، ۲۸ مرکز وجود داشت که پول نو را نگهداری و پول کهنه را برای توزیع دوباره یا نابودی انبار میکردند.
یکی از شرکتهایی که در این زمینه فعالیت داشت بارکلیز بود که توزیع پول را در سال ۲۰۰۱ به سکیوریتاس سپرد و انبار سکیوریتاس محل ذخیره میلیونها پوند بود. این انبار با ۸۰ کارمند داشت و به صورت شبانهروزی و تحت تدابیر امنیتی شدید کار میکرد.
سارقان برای دستبرد به این انبار فردی را به عنوان نفوذی وارد آنجا کردند تا مشغول به کار شود و بتواند اطلاعات لازم را جمعآوری و موقع دزدی به آنها کمک کند.
آدمربایی قبل از سرقت
اعضای باند سرقت که اطلاعات خوبی درباره انبار به دست آورده بودند، روز ۲۱ فوریه سال ۲۰۰۶، مدیر آنجا به نام کالین دیکسون را به همراه خانوادهاش گروگان گرفتند. کالین با همسر و فرزند خردسالشان در هرن بی، در جنوب شرقی انگلستان زندگی میکرد. او به خاطر حساسیت شغلش آموزش دیده بود که محل زندگی خود را به همکارانش نگوید و هر روز از مسیرهای متفاوتی به محل کارش برود. خانواده دیکسون صاحب دو خودرو بودند و کالین به طور متناوب از هر دو خودرو استفاده میکرد. هنگام رانندگی، به او گفته شده بود که اگر از سوی پلیس متوقف شد، از خودرواش پیاده نشود اما کاغذی حاوی اطلاعات شغلی خود را به ماموران ارائه کند و به دنبال آنها به نزدیکترین ایستگاه پلیس برود تا در آنجا به پرسشهایشان پاسخ دهد.
با وجود تمام این تدابیر، اعضای باند سرقت از زیر و بم زندگی رئیس انبار مطلع شدند و او و خانوادهاش را ربودند. در آن شب، کالین در دهکدهای در شمال شرقی میدستون، متوجه یک خودروی پلیس بینامونشان شد و کنار زد. ولوو اس ۶۰ چراغهای آبی چشمکزن در جلوی شیشهاش داشت و یکی از دو افسر یونیفرمپوش به طرف خودروی دیکسون آمد، از او خواست تا موتور ماشین را خاموش کند و سوئیچ را در حالت استارت بگذارد.
دیکسون برخلاف پروتکل، به دستور این افسر از خودرواش پیاده و سوار خودروی آنها شد. سپس، آنها به او دستبند زدند و خودروی او را از جاده خارج کردند. خودروی گروگانگیرها در آزادراه ام ۲۰ در امتداد غرب، به طرف کنارگذر وست مالینگ حرکت کرد. در میرورث، دو مردی که تظاهر میکردند از ماموران پلیس هستند، دیکسون را با اسلحه تهدید کردند. آنها دست و پای دیکسون را بستند و او را به یک ون سفید منتقل کردند که قرار بود به الدردن فارم، در نزدیکی استیپلهرست برود.
دو مردی که خودشان را افسر پلیس جا زده بودند، به خانه دیکسون در هرن بی رفتند و به لین دیکسون اطلاع دادند که همسرش با ماشین تصادف کرده است و او همراه پسرش باید آنها را تا بیمارستان همراهی کند. لین دیکسون وقتی سوار ماشین شد، فهمید این خودروی واقعی پلیس نیست و مردان نیز به او گفتند که ربوده شده است. آنها لین را هم به الدردن فارم بردند. سپس، کالین دیکسون در مورد چیدمان انبار بازجویی شد و تبهکاران با اسلحه به او هشدار دادند که زندگی اعضای خانوادهاش به اقدامات او وابسته است و به این ترتیب همان شب توانستند وارد انبار شوند.
سرقت شوکهکننده
حوالی ساعت یک بامداد چهارشنبه ۲۲ فوریه ۲۰۰۶، سه وسیله نقلیه بهسمت انبار حرکت کردند. لین دیکسون و پسرش در پشت کامیون ۷.۵ تنی رنو میدلام سفیدرنگ و کالین دیکسون و سایر اعضای باند در یک واکسول وکتراو ولوو بودند. خودروها از هم جدا شدند و ولوو در ساعت ۰۱:۲۱ به انبار رسید. دیکسون و یکی از اعضای باند با لباس افسر پلیس از ماشین پیاده شدند و به سمت ورودی عابر پیاده رفتند. دیکسون زنگ را زد و از پنجره به اپراتور اتاق کنترل نگاه کرد. اپراتور بیتجربه به جای اینکه پرسوجو کند که چرا دیکسون شبانه همراه افسر پلیس به انبار بازگشته است، در را باز میکند و اجازه ورود آنها به ساختمان را میدهد.
هفت سارق در آن شب وارد انبار سکیوریتاس شدند و دست و پای ۱۴ نگهبان آنجا را بستند. آنها در جریان این سرقت که تا اولین ساعتهای روز بعد به طول انجامید، ۵۲ میلیون و ۹۹۶ هزار و ۷۶۰ پوند را سرقت کردند و ۵۳ میلیون پوند دیگر را به دلیل اینکه وسیلهای برای بیرون بردن اسکناسها نداشتند، رها کردند.
عاقبت سارقان چه شد
بدیهی است که بعد از سرقتی به این بزرگی، پلیس انگلیس تمام توان خود را به کار گرفت تا سارقان را شناسایی کند و بالاخره موفق به این کار شد. لی موری، مغز متفکر این سرقت و پاول آلن، دوست و همدست او به مراکش فرار کردند. موری موفق شد تا مانع استردادش به بریتانیا شود و به خاطر این سرقت در مراکش زندانی شد. آلن به بریتانیا مسترد شد.
در ادامه، طی دادگاهی که در سال ۲۰۰۷ در اولد بیلی برگزار شد، عضو دیگر باند به حکمهای طولانیمدت محکوم شدند، البته هنوز تمام پولهای مسروقه کشف نشده است و چند مظنون نیز متواری هستند.