طلاق تازه‌عروس و داماد؛ پایان تلخ هفت سال انتظار برای ازدواج

کتایون برای رسیدن به همسرش سال‌ها صبر کرد اما حالا تصمیم به طلاق گرفته است. این نوعروس از دلایل جدایی‌اش می‌گوید.

طلاق تازه‌عروس و داماد؛ پایان تلخ هفت سال انتظار برای ازدواج

*چه مدتی است که از همسرت جدا هستی؟

ما فقط دو ماه با هم زندگی کردیم.

*چه مدتی است ازدواج کرده‌ای؟

شش ماه قبل ازدواج کردیم. دو ماه با هم زندگی کردیم و بعد تصمیم به طلاق گرفتیم. من جهیزیه‌ام را که بخش زیادی‌ از آن را هنوز استفاده نکرده بودم جمع کردم و به خانه مادرم بردم. خودم هم خانه را ترک کردم. فعلاً همسرم در آن خانه زندگی می‌کند.

*چطور با هم آشنا شدید؟

من و مرتضی هفت سال با هم دوست بودیم. در این هفت سال شاید به جرأت بگویم هفت بار با هم دعوا نکردیم. من واقعاً فکر می‌کردم او می‌تواند من را خوشبخت کند.

*پس چرا این‌طور شده و حالا بعد از دو ماه زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفته‌ای؟

وقتی با مرتضی زیر یک سقف رفتم، دیدم اصلاً آدمی نیست که در این هفت سال خودش را به من نشان داده است. انگار یکی دیگر شده بود!

*چه کارهایی می‌کرد که تصمیم به طلاق گرفتی؟

ما عروسی نگرفتیم و با یک مهمانی به خانه خودمان رفتیم. او از همان اول من را رها می‌کرد و با دوستانش بیرون می‌رفت. حدود ساعت ۴ صبح به خانه می‌آمد. ما با هم سر این موضوع چند بار جروبحث کردیم. بعد کم‌کم اختلافات سر مسائل دیگر هم شروع شد. هیچ‌وقت یک وعده غذا کنار هم نبودیم. بیشتر شب‌ها بیرون از خانه بود و از من دوری می‌کرد. چنین رفتاری را در تمام این سال‌ها از او ندیده بودم. تا اینکه یک شب گفت اصلاً اشتباه کردیم ازدواج کردیم، بیا جدا شویم. من آنجا متوجه شدم واقعاً اشتباه کرده‌ام.

*این جدایی مورد توافق همسرت هم هست؟

بله، او هم تصمیم طلاق دارد. ما سر همه چیز طلاق به توافق رسیدیم. در این چهار ماه که جدا زندگی می‌کنیم بیشتر به هم احترام می‌گذاریم.

*خانواده‌ات چه نظری دارند؟

آنها می‌گویند اگر قرار بر اختلاف و طلاق است، حالا جدا شوید بهتر از بعد است.

منبع: اعتمادآنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید