طلاق میخواهم، چون شوهرم مرتب کتکم میزند و با خریدن هدایای گران عذرخواهی میکند
ماهرخ برای جدایی از شوهرش اقدام کرده است. او به شدت وحشتزده است و مرتب اطرافش را نگاه میکند.

ماهرخ از علل طلاق میگوید.
چرا تصمیم گرفتی جدا شوی؟
همسرم بسیار خشن است. او من را کتک میزند و بعد فکر میکند با عذرخواهی میتواند همه چیز را درست کند.
چند سال است ازدواج کردهای؟
من با بهرام در یک مهمانی آشنا شدم. اکیپ دوستی بودیم. با هم سفر میرفتیم و کارهای تفریحی زیادی میکردیم. من او را هشت سال بود که میشناختم. هفت ماه بعد از آشنایی خواستگاری کرد اما گفتم نه! او هشت سال تلاش کرد و سرانجام با هم ازدواج کردیم.
در این سالها متوجه رفتارهای خشن او نشده بودی؟
چطور شد که کتک خوردی؟
بار اول سه ماه بعد از ازدواجمان بود. با هم جروبحث کردیم، یک جروبحث معمولی که شاید در دوران دوستی بارها و بارها این اتفاق افتاده بود. یکدفعه حمله کرد و من را زد. آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم باید چه کنم. خشکشده یکجا نشسته بودم. بعد به سمت من آمد و عذرخواهی کرد، حتی برای اینکه او را ببخشم برایم ماشین خرید.
بله. هر بار من را کتک میزد چیزی گرانقیمت میخرید که او را ببخشم. ولی دیگر طاقت نیاوردم. میخواهم جدا شوم.
نظر شوهرت درباره جدایی چیست؟
او را پیش دکتر بردهای؟
حاضر نیست پیش دکتر برود. میگوید این کار معنایی ندارد.
فکر میکنم برای مدتی طولانی باید خودم را درمان کنم. وضعیت روحی بسیار بدی دارم. فعلاً خانه پدرم هستم و خانوادهام از من حمایت میکنند.
ارزشش را دارد ، بمان
گاهی نون خشک خوردن بهتر از سفره رنگین داشتن است
البته هر آدمی دیدگاهی دارد به زندگی
بستگی به معیارهای ذهنی شخص دارد