این زن ایرانی با چشمان باز می خوابد! / بازپرس هشدار داد!

به قول خواهرزاده ام شبیه لولو خرخره شده ام. آبروی چندین و چند ساله همسر و مادر و پدرم را با زیاده خواهی ام بردم. البته این ها صورت اصلی مسئله را پاک نمی کند و به همان اندازه که من مقصر هستم، پزشک معالجم هم مقصر است. اصلا او مرا به این وضعیت کشاند. پس از کلی دوندگی، دادگاه قصور پزشکی در پرونده ام را محرز دانسته و دکتر جراح را محکوم به پرداخت جزای نقدی کرده است، اما افسوس که زیبایی ام دیگر بر نخواهد گشت.

هر بار مقابل آینه می رفتم، از خودم بدم می آمد. دلم می خواست می توانستم از بازار یک بدن جدید خریداری کنم. فکر پیری به شدت آزارم می داد. با خودم می گفتم وقتی آثار پیری در چهره زن پیدا شود شوهرش به فکر تجدید فراش می افتد. با اینکه در زندگی هیچ مشکلی نداشتم اما این افکار خراب ذهنم را داغون کرده بود.

٢نفر از دختران فامیل که در گذشته هم بازی و هم سن و سال من بودند با شوهرانشان مشکل داشتند و در آستانه طلاق قرار گرفته بودند. آن ها معتقد بودند که پس از زایمان ٢بچه به کلی به هم ریخته اند و همین امر موجب شده است که همسرانشان به سراغ دوستی با دختران جوان بروند.

در بین دختران فامیل از همه زشت تر بودم و رفتار برخی از آن ها و به سخره گرفتن اندامم از من شخصی منزوی و جامعه گریز ساخته بود. در هیچ یک از مهمانی ها شرکت نمی کردم. برای اینکه همسرم زیاد به اعمالم نپیچد خودم را شبیه بیماران روحی روانی در می آوردم و هر موقع قرار بود میهمانی برویم با همین شیوه شوهرم را از رفتن به آن میهمانی منصرف می کردم و او هم وقتی رفتار من را می دید، گاهی خودش با پسرم می رفت و گاهی هم از صرافت رفتن می افتاد.

شوهرم در کارخانه پدرم کار می کرد و با همین موضوع همیشه به او فخر فروشی می کردم. کارم شده بود داد و بیداد راه انداختن و کار شوهرم هم کوتاه آمدن. یک روز به شوهرم گفتم که از قیافه ام بدم آمده است و می خواهم جراحی زیبایی کنم.

او گفت این چه کاری است می خواهی انجام بدهی من تو را همین شکلی که هستی می خواهم و من هم می گفتم که تو مرا دوست نداری و چنانچه دوستم می داشتی به خواسته دلم احترام می گذاشتی. شوهرم موضوع را با مادر و پدرم در میان گذاشت اما صحبت های آن ها تأثیری نداشت. من مجدانه تصمیمم را گرفته بودم. کم کم برادرانم هم از این موضوع باخبر شدند و یکی از آن ها گفت: «سارا تو دیگر دختر کوچک خانواده نیستی و الان ٣۵سالت شده و یک پسر ٧ساله داری. این چه کاری هست که می خواهی انجام بدهی؟» ناگفته نماند من اصلا برادرانم را آدم حساب نمی کردم و معتقد بودم آن ها پول پدرم را بالا کشیدند و برای خود ستون ترقی ساختند. آن ها بعد از کلی هزینه کردن و درس خواندن در خارج از کشور، آخرش هم به کارخانه پدر رفتند و آنجا مشغول به کار شدند، برای همین با بی احترامی گفتم «در زندگی خصوصی من دخالت نکنید.»

برخلاف اینکه پدر، مادر، همسر، برادرانم و حتی نیما پسرم راضی به این کار نبودند و می گفتند ممکن است عوارض این عمل به قیمت جانم تمام شود اما من همچنان پا فشاری می کردم که می خواهم این کار را انجام دهم تا اینکه بالاخره شوهرم تسلیم خواسته ام شد.

توهم زیبایی

فضای اینستاگرام پر است از دختران عملی و افرادی که چهره و برخی از اندام هایشان را جراحی زیبایی کرده اند. با خودم می گفتم این همه دختر رفته اند عمل کرده اند و حتی خون از دماغ یکی نیامده است . ای کاش به جای زیر و رو کردن صفحات اینستاگرام سری به بیمارستان می زدم و افرادی که با یک عمل زیبایی به کما رفته بودند و یا پا و دست و چشمشان را از دست داده بودند را از نزدیک می دیدم.هر طور بود به مطب یکی از پزشکانی که می شناختم در یکی از مناطق برخوردار مشهد رفتم و قرار شد تزریق چربی در باسن و گونه، بوتاکس، لیفتینگ(برداشتن چربی اضافی، سفت کردن عضلات زیرین و کشیدن پوست صورت و گردن برای کاهش سن و جوان جلوه دادن خود) و همچنین عمل بلفارو پلاستی (یکی از شایع ترین روش های جراحی زیبایی است که با برداشتن پوست، چربی و عضله اضافی و اصلاح موقعیت پلک، باعث تفاوت زیادی در ظاهر فرد می شود و قیافه ای جوان تر و سرحال تر به فرد می بخشد) داشته باشم. بعد از عمل و گذراندن دوران نقاهت متوجه شدم که قادر به بستن پلک چشم راستم نیستم. حتی موقع خواب پلکم باز می ماند و مجبور بودم با چشم بند بخوابم. از سوی دیگر گونه های تزریق شده تقارن نداشت و چهره ام شمایل بدی پیدا کرده بود. همچنین رفته رفته جای زخم های ایجاد شده عفونی شد و رد آن در دو طرف سرم به جا ماند.

فکر می کردم این موضوع گذراست و به زودی برطرف خواهد شد که متوجه شدم پلک چشم دیگرم هم از کنترلم خارج شده و قادر به بستن آن نبودم. به مطب دکترم مراجعه کردم اما وی گفت باید به یک متخصص مراجعه کنم. برای من درک کردنی نبود که پزشکم از پس گندی که زده بر نمی آید.

از سویی عوارض به وجود آمده به شدت آزارم می داد و از طرف دیگر خجالت زده خانواده بودم. همسرم هیچ حرفی نمی زد، البته من هم تا چند ماه نگذاشتم از ماجرا بویی ببرد. دیگر نمی توانستم به این بازی ادامه بدهم و باید همسرم را در جریان قرار می دادم. وقتی موضوع را شنید هیچ واکنشی نشان نداد. دوست داشتم لااقل بد و بیراه به من بگوید اما نگفت.

از دست پزشک معالجم شکایت کردیم و پرونده پس از بررسی اولیه به سازمان نظام پزشکی ارسال شد. تحقیقات ادامه داشت که قصور پزشکی در پرونده ام محرز دانسته شد و کارشناسان سازمان نظام پزشکی پزشک را مقصر دانستند.

بعد از صدور رأی بدوی، پرونده به دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٢ مشهد ارسال و نزد بازپرس ملازمیان، قاضی ویژه رسیدگی کننده به تخلفات پزشکی گشوده شد. بعد از کلی بالا و پایین رفتن از پله های دادسرا و معاینات پزشکی قانون کیفرخواست قصور پزشکی صادر شد و پرونده برای تأیید رای صادره در اختیار دادگاه کیفری٢ قرار گرفت.

در این بین من به پیشنهاد و حمایت شوهر و برادرانم به یک متخصص مراجعه و تحت درمان قرار گرفتم. بعد از ٢سال سپری شدن تحقیقات پرونده، دادگاه مستندات پزشک خاطی را مردود دانست و قصور را تأیید و این پزشک عمومی را به پرداخت ۴درصد از دیه و اخطار و درج سوابق در پرونده اش محکوم کرد.

به روز بودن به هر قیمتی کورم کرده بود، می خواستم هر طور شده خودم را مطرح کنم. فکر می کردم با این کار در خانواده عزیز و دوست داشتنی تر می شوم. من حتی در این مدت فرزندم را هم نادیده گرفتم به جای تربیت و تیمارش، او را رها کردم و از خود دور ساختم. اشتباه کردم و با این اشتباه واقعا سرخورده شدم. چند وقتی است که پیش روان پزشک می روم و قرص اعصاب می خورم.

هشدار برای یک زیاده خواهی

بازپرس شعبه ٢٠١دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٢ مشهد در باره پرونده های مطرح شده تحت عنوان قصور پزشکی به خبرنگار ما گفت: یکی از عمده تخلفات پزشکی و عوارض و خسارات جانی ناشی از آن مربوط به جراحی های زیبایی است. بیشتر متقاضیان این نوع جراحی ها دختران و زنان جوان هستند که می خواهند خود را در میان هم سن و سالانشان مطرح سازند.

قاضی ملازمیان افزود: بر اساس تحقیقات چند ساله این شعبه درباره پرونده های پزشکی این نتیجه حاصل شد که اغلب این گونه جراحی ها همراه با عوارض جانبی است و حتی مرگ بیمار را در پی داشته است.

وی تأکید کرد: کاربرد عمل زیبایی عموما برای افرادی است که طی یک سانحه دچار خراشیدگی عمیق، سوختگی شدید و یا خردشدگی شده اند یا مورد اسیدپاشی قرار گرفته اند.

بازپرس شعبه ٢٠١دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه٢ مشهد در پایان هشدار داد: امروز افرادی غیر متخصص و فاقد گواهینامه پزشکی دست به اقداماتی از قبیل تزریق ژل و عمل های زیبایی می زنند که این اعمال آن ها دخالت در امر پزشکی و جرم تلقی می شود و دستگاه قضایی در صورت احراز جرم، بدون هیچ مماشاتی با خاطیان برخورد خواهد کرد.

منبع: رکنا

15