بدون اطلاع خانواده با او بیشتر آشنا شوم؟

دختری 19 ساله ام. پارسال که کنکور دادم، همه امید قبولی دربهترین رشته را از من داشتند اما رد شدم و سه روز گریه کردم. امسال هم 30 فروردین، برادرم به دنیا آمد و نتوانستم سه ماه آخر را درس بخوانم و رتبه کنکورم از پارسال بدتر شد. در رشته ای که از آن متنفرم، قبول شدم. حالا هم یک پسر، اول به بهانه جزوه سعی کرد به من نزدیک شود و بعد گفت می خواهد با من ازدواج کند و بر خلاف نظر من، اصرار دارد بدون اطلاع خانواده ها بیشتر با هم آشنا شویم. نمی توانم به او بگویم دست از سرم بردارد چون می تواند چهار سال درس خواندن را برایم زهر مار کند. باید چه کار کنم؟

قبول نشدن در کنکور و رشته دلخواه، با وجود تلاشی که داشته اید فقط برای شما نیست و افراد دیگری هم ممکن است با این مشکل مواجه شوند. این وضعیت می تواند تحت تاثیر حوادث محیطی یا عوامل درونی مانند نداشتن آمادگی روحی کافی و... باشد. شما قبول نشدن در رشته دلخواه را شکست و پایان کار خود دانسته و آن گاه ناامیدانه در رشته ای که به قول خودتان از آن متنفر هستید، ثبت نام کردید که منطقی به نظر نمی رسد و برای سلامت روان شما تهدیدآمیز است. رشته مطلوب به رشته ای اطلاق می شود که اولا مورد علاقه داوطلب باشد، ثانیا فرد توانایی لازم را برای ادامه تحصیل در آن رشته و ایفای نقش بعد از دانش آموختگی داشته باشد و ثالثا بازار کار خوبی داشته باشد. با این حال وقتی شما بر خلاف میل باطنی و به اجبار خود را محکوم به قبولی در یک رشته غیردلخواه می کنید، این می تواند علاوه بر تهدید سلامت روان، عامل اصلی افت تحصیلی و ترک تحصیل تان باشد. قبول کنید راه حل قبول نشدن در رشته دلخواه، گریه کردن و درمانده شدن و به رشته مورد تنفر تن دادن نیست.
دوباره در کنکور شرکت کنید
بنابراین بهترین اقدام بعد از ناکامی در کنکور، این است که اول بپذیریم شکست نخورده ایم بلکه تجربه ای کم نظیر کسب کرده ایم و دوم، به جد دنبال آسیب شناسی باشیم تا ایراد کار و عوامل ناکامی را شناسایی و حذف کنیم. سپس با استفاده از تجربه و آموخته های کنکور قبلی با امیدواری در آزمون بعدی شرکت کنیم و فراموش نکنیم آرزوی قبولی در رشته دلخواه کفایت نمی کند بلکه قبولی در رشته دلخواه باید از اهداف واقعی ما باشد، آن گاه می توانیم پر توان، تلاش کنیم و ضریب موفقیت خود را افزایش دهیم.
جرئت مندانه رفتار کنید
موضوع بعدی که در پیامک تان مطرح و باعث ایجاد احساس ناامنی در شما شده است، مزاحمت های همکلاسی تان است که اصول و خط قرمزهای شما را تهدید و طعم شیرین اولین تجربه های دوران دانشجویی تان را به کام تان تلخ می کند. آگاه باشید ترم اول دانشگاه از دوره های دشوار و پر حادثه است، چون از محیط دبیرستان وارد محیط مختلط و متفاوت دانشگاه می شویم که همه چیز عوض شده و بخشی از انرژی دانشجو صرف سازگاری با محیط دانشگاه و دروس و به خصوص همکلاسی های متفاوت می شود. دانشجویی که توان سازگاری کمتری با شرایط جدید دارد و اصول و باورهای اعتقادی خود را دست کم می گیرد، ممکن است دنباله رو دیگران و درگیر بحران هویت و افت تحصیلی و... شود. شما در ارتباط با فردی که اصرار به روابط غیرمتعارف و بدون اذن خانواده دارد و امنیت شما را سلب کرده، به طور قطع دچار انفعال شده اید و با جرئت مندی به عنوان رکنی از عزت نفس و مهارت مهم زندگی خداحافظی کرده اید! اگر هر دانشجویی مجهز به مهارت جرئت مندی نباشد و قدرت نه گفتن و ابراز وجود نداشته باشد، مسلما می تواند بازیچه دانشجونماها شود! این جمله که او می تواند چهار سال درس خواندن را برایم زهر مار کند، منطقی به نظر نمی رسد. شما باید قاطعانه به او بگویید علاقه ای به این رفتار ندارید و قرنطینه مطمئنی برای خود فراهم کنید.

15