توس؛ مقبره دهقان زادهای که زبان پارسی را زنده کرد

وقتی فردوسی چشم از جهان فروبست، فردی مانع از دفن وی در قبرستان عمومی توس شد، از این رو فردوسی را در داخل حصار شهر و در میانه باغی که ملک خود او بود، دفن کردند. بدین ترتیب مقبره شاعر بزرگ ایران از دیگر مقابر جدا افتاد و تقریباً به فراموشی سپرده شد.
به گزارش ایسنا، بسیاری از تاریخپژوهان، جغرافیدانان و سفرنامهنویسان وقتی از شهر توس یاد میکردند، درباره گورستانهای آن و خفتگان در این گورستانها چیزی مینوشتند، اما هیچ یک از مدفن فردوسی سخن نمیگفتند. نخستین تاریخنویسی که جملاتی در اینباره نگاشت، "حمدالله مستوفی" تاریخنگار سده هشتم هجری بود که از مزار فردوسی در توس آن هم پس از گذشت سیصد و اندی سال از مرگ شاعر یاد کرد.
بعدها پژوهندگان دیگری کمابیش از آرامگاه فردوسی سخن گفتند، اما هیچیک نگفتند که مزار سخنسرای توس دقیقا کجاست و آن بناها چه شده؟ در دوره قاجار، گروهی از محققان بر آن شدند که جای دقیق دفن فردوسی را معلوم کنند و بالاخره پس از کنکاش بسیار، این محل را درون باغی بزرگ یافتند و بنایی از آجر برای آن ساختند. اما گویا مقدر بود که این بنا هم فراموش شود.
در سال 1301 شمسی یعنی 16 سال پس از جنبش مشروطه و آگاهی ایرانیان نسبت به هویت ملی و میراث فرهنگی خود، جمعی از فرهنگدوستان که در انجمنی به نام "انجمن آثار ملی" گرد آمده بودند، عزم جزم کردند تا بر مزار فردوسی، آرامگاهی با شکوه که در شان او باشد، بسازند.
دو سال بعد انجمن آثار ملی از مجلس شورای ملی کمک طلبید و مجلس هم قانونی تصویب کرد که مطابق آن دولت موظف بود 20 هزار تومان برای ساخت آرامگاه اختصاص دهد. پول جمعآوری شده از مردم هم به حدود 40 هزار تومان رسیده بود و در سال 1307 با 60 هزار تومان، ساخت آرامگاه فردوسی آغاز شد.
کار دو سال طول کشید و پول انجمن به آخر رسید. بار دیگر مجلس 10 هزار تومان کمک کرد و دولت هم از طریق فروش بلیت بختآزمایی 70 هزار تومان گرد آورد.
اما پول فقط کافی نبود، ابتدا باید جای درست گور فردوسی را پیدا میکردند. در سال 1305 یک هیئت از سوی انجمن آثار ملی روانه توس شد و پژوهشهای خود را آغاز کرد. سرانجام پس از پرسوجو و مطالعه بسیار، معلوم شد باغی که متعلق به "حاج میرزا محمد قائمالتولیه" است، همان باغ فردوسی است.
در وسط باغ تختگاهی را به طول 6 متر و عرض 5 متر یافتند و وقتی آن را شکافتند، قبر فردوسی نمایان شد. این همان تختگاه آجری بود که در دوره قاجار ساخته بودند. حاج میرزا محمد باغ را که 23 هزار متر مربع وسعت داشت، به انجمن آثار ملی هدیه کرد و کار بنای آرامگاه شروع شد.
از این رو طرح کنونی که به وسیله "کریم طاهرزاده" معمار ایرانی تهیه شده بود، ملاک عمل قرار گرفت و آرامگاهی در 20 مهرماه سال 1313 افتتاح شد. البته بهتر است بگوییم مقبرهای که شما حالا میبینید، دقیقاً همانی نیست که ساخته شد.
با اینکه در ساخت آرامگاه فردوسی زحمات زیادی کشیده شد، اما در اثر آزمایش نکردن خاک و عدم محاسبه دقیق سنگینی بنا که 18 متر ارتفاع داشت و ناآگاهی از آبهای زیرزمینی، آرامگاه به تدریج رو به خرابی گذاشت، به گونهای که 30 سال بعد یعنی در سال 1342 ناگزیر شدند بنا را به کل برچینند و دوباره با حفظ نما و سنگهای به کار رفته در آن از نو بسازند. ولی این بار محکمتر و مقداری هم بزرگتر.
کار ساخت مجدد بنای کنونی چهار سال طول کشید و آرامگاه جدید در اردیبهشت 1347 افتتاح شد. البته در حین بازسازی، باغ و صحن آرامگاه وسعت یافت. درون باغ بناهای جدیدی مانند کتابخانه، رستوران، مهمانسرا و دفاتر کار ساختند، بلوار بزرگ روبروی آرامگاه ساخته شد و سرانجام تندیس فردوسی را در شرق باغ و در وسط حوضی مصفا برافراشتند. این تندیس از سنگ سفید یکپارچه تراشیده شده و خالق آن استاد بزرگ مجسمهسازی ایران ابوالحسن صدیقی است.
منبع: روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی
منبع: ایسنا
10