چرا نباید کووید-19 را یک آنفلوآنزای حاد تصور کنیم؟
همزمان با پاندمی کرونا در سراسر جهان، عواقب ناشی از ابتلاء به کرونا نیز توجه دانشمندان را به خود جلب کرده و در این میان، تأثیر ویروس کرونا بر مغز و سیستم عصبی بیشترین نگرانی را ایجاد کرده است.
در اوایل آگوست 2020، تیمی به سرپرستی دکتر «شیما تألهی معینالدین» از پژوهشگاه دانشهای بنیادی تهران آزمایش حس بویایی را بر روی 100 بیمار مبتلا به کووید-19 انجام داده و کشف کرد 96 درصد از آنها کم و بیش اختلال بویایی داشتند و 18 درصد از آنها حس بویایی را کاملا از دست دادهاند.
سپس، ژورنال انجمن پزشکی آمریکا مقالهای را در ماه مه امسال منتشر کرد که در آن اعلام کرد از میان 3743 بیمار مورد مطالعه، مجموع 3083 بیمار عواقب عصبی ناشی از کرونا از جمله سردرد، از دست دادن بویایی، آفازی، انسفالوپاتی حاد، سکته مغزی و مننژیت را تجربه کردهاند.
دانشمندان همواره به دنبال دلایل وقوع این عواقب عصبی در میان مبتلایان به بیماری کووید-19 بودهاند.
اخیرا یک مطالعه جدید منتشر شده در نشریهNatural Neuroscience ممکن است این معما را حل کرده باشد. این مطالعه که مشترکا توسط دانشمندان آلمانی، فرانسه و اسپانیا انجام شد نشان میدهد که ویروس کرونای جدید میتواند به نوعی سلول مغزی به نام سلول اندوتلیال صدمه بزند و باعث آسیبرسانی به رگهای خونی مغز و اختلال در عملکرد شناختی شود. محققان گفتند این یافته ممکن است توضیح دهد که چرا تا 84 درصد از افراد مبتلا به کرونا دارای علائم عصبی و دچار از دست دادن حس چشایی یا بویایی و تشنج، سکته مغزی، بیهوشی و سایر عواقب ناشی از کرونا می شوند.
با این حال دانشمندان هنوز به زمان نیاز دارند تا بررسی کنند که آیا این سویه جدید از کرونا باعث آسیب مداوم به سیستم عصبی و مغز می شود یا خیر.
اما به هر حال، این یافته علمی جدید زنگ خطر را برای ما به صدا درآورده است یعنی در مواجهه با این ویروس کاملا جدید، باید محتاط باشیم و به این فکر کنیم که آیا جریان سازشکارانه کنونی «همزیستی با کرونا» و جریان ضد واکسنیاسیون چه خطرات ناشناختهای میتواند برای جامعه بشر به وجود بیاورد.
جریان فکری سازش در مقابل کرونا ابتدا در انگلیس ظهور کرد. دولت آن کشور قصد داشت تا از طریق ابتلاء شهروندانش به کرونا به هدف ایمنی عمومی برسند تا از پرداخت هزینه بالا برای کنترل این بیماری پرهیز شود.
در حال حاضر از اروپا گرفته تا ایالات متحده و سپس آسیا، کشورهای زیادی کاهش محدودیتهای کرونایی و همزیستی با کووید-19 را انتخاب کردهاند.
حتی کشور سنگاپور نیز که در گذشته در مهار کرونا کارنامه خوبی داشت نیز اخیرا اعلام کرد از هدف یافتن سریع فرد مبتلا منصرف شده است.
این در حالیست که در میان مردم برخی کشورها مخصوصا آمریکا و استرالیا همواره جریان ضد واکیسناسیون وجود دارد. در صورت گسترش این جریان به کشورهای بیشتر، این احتمال وجود دارد که باعث توقف نرخ واکسناسیون و مانع ایجاد ایمنی عمومی از طریق واکسیناسیون شود.
بیماری کووید-19 یک بیماری کاملا جدید است و آسیبهای متعاقب آن به سلامت و جامعه هنوز چندان روشن نیست. از این رو، در مواجه با سرایت شدید آن در جهان نباید خیال خود را راحت کرد و آن را نوعی آنفلوانزای کمی حاد دانست چه برسد به بایکوت واکسیناسیون.